eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
416 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵حمایت از مفسدان؛ به اسم مردم 🔻نقد سخنان رئیس‌جمهور در مرقد امام/2 🔹جناب آقای حسن روحانی در 13بهمن امسال از موضع بالا صحبت کردند و خود را مدافع حقوق و سلایق مردم جلوه دادند. وی در این زمینه گفت: 🔸« مردم سالاری امام و اسلامیت مورد نظر امام فقط به یک صحنه و انتخابات و یک سال و یک روز ختم نمی شود ما همیشه باید مردم خواه باشیم، همیشه باید به نظرات مردم احترام بگذاریم در سیاست داخلی و خارجی مان و در سیاست های اقتصادی، فرهنگی خود، نظرات و اعتقادات و تفکرات و سلایق مردم نباید از یاد برود. » 🔹برخی افراد نیز به تبع ایشان؛ با حمایت از سلیقه‌ها به تخریب سلیقه‌ای افتاده‌اند و رد صلاحیت هم‌قطاران فاسد و مفسدشان را سلیقه‌ای جلوه می‌دهند و به طرز عجیبی تلاش می‌کنند و فکری را به خانه ملت راه دهند. این در حالی است که وظیفه شورای محترم نگهبان صیانت از در برابر شخصیت‌های فرصت‌طلب و دنیاخواه است و از نظر دینی و ملی نمی‌تواند وابستگان به غرب را که طرفدار بی‌بند و باری‌اند و عمر جوانان را تباه می‌کنند تأیید کند: 🔸«وصيت من به شوراى‏ نگهبان‏ و شوراى قضايى و دولت در هر زمان، آن است كه نگذارند اين دستگاههاى خبرى و مطبوعات و مجله‏ها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند. و بايد همه بدانيم كه آزادى به شكل آن، كه موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مى‏شود، از نظر اسلام و عقل‏ محكوم است.» (صحیفه ج21 ص436-435) 🔹هم‌چنین امام خمینی قدس سره الشریف در خصوص نفوذ جریانات انحرافی هم‌چون انجمن حجتیه به شورای نگهبان این‌چنین هشدار می‌دهند: 🔸«حواس‌تان را جمع كنيد كه نكند يک‌مرتبه متوجه شويد كه ‏ای‌ها همه چيزتان را نابود كرده‏اند. »(صحیفه امام ج21 ص681) ✳️پی‌نوشت: 🔹جناب حسن روحانی در حالی نظرات مردم را در دخیل می‌داند که وزیر خارجه وی برخلاف رأی قاطع مردم به جبهه مقاومت هنوز دم از سازش و مذاکره می‌زند و مدت کوتاهی پس از تشییع حیرت‌اآور حاج قاسم سلیمانی تلاش مذبوحانه می‌کند که گفتمان بده‌بستان با قاتلان سردارِ دل‌ها را زنده نگه دارد. 🔸سخنان وزیر امور خارجه دولت حسن روحانی؛ دهن‌کجی آشکار به بود و پس از آن هرگز نخواهد توانست از و توجه به رأی مردم سخن بگوید. امیدواریم دولت محترم و شخص حسن روحانی و جناب ظریف اشتباهات گذشته خود را تصحیح نموده و به دامان ملت و جبهه مقاومت بازگردند. 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️طایفه تحجر/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش سوم: 🔹«انجمن حجتیه» نامی معروف در میان جریانات مذهبی و سیاسی چند دهه اخیر است. این جریان با استفاده از ظرفیت و هم‌چنین تهییج جوانان و عموم مردم به مبارزه علیه توانست طرفدارانی را گرد خود جمع کند. این جریان پیش از پیروزی جنبه غیرسیاسی و به خود گرفت که البته در برخی مواقع حساس تاریخی به طرز عجیبی به موضع‌گیری سیاسی رسید و علیه خطاب به شخص نامه‌نگاری کردند: 🔸« جامعه روحانيت ايران از اعمال خائنانه گروه بي‌دين و ضد وطنی که بلوای را بر پا کردند، ابراز تنفر و انزجار می‌کند و ارادت خالصانه را به خاندان نبوت تصديق و تأييد دارد و آن اعلیحضرت را حامی دين اسلام و پيرو مذهب جعفری می‌شناسد و مورد تکريم و احترام جامعه روحانيت و خادمان مکتب اسلامي هستند و ـ ان شاء‌ الله ـ ساليان سال سلامتی وجود اقدس شهرياری باقی و برقرار باشد...»(نامه انجمن حجتيه خطاب به محمدرضا شاه، (آرشيو، سند 722/ 19ه‍، 31/ 4/ 1354) برگرفته از قصه هويدا،ص200، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی) 🔹این جریان با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری قدس سره الشریف ضعیف‌تر از قبل شد و پس از پاره‌ای تغییرات و به تدریج جلساتش رو به تعطیلی کشید و در پی سخنرانی امام خمینی(ره) در اول مرداد سال 1362 به طور رسمی اعلامیه تعطیلی داده است: « یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید. حضرت صاحب مگر برای چه می‏آید؟ حضرت صاحب می‏آید معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این را بردارید. برای خدا اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی‏ها را بردارید». (21 تیر 1362، صحیفه امام ، ج17، ص534) 🔸ذکر این نکته ضروری است که امام از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به دید مثبتی نداشتند و این در پاسخ به نامه آقای مشهود است: «..نسبت به شخصی که سئوال شده بود(شیخ ) جلساتش ضررهایی دارد؛ از وقتی مطلع شدم تایید از او(شیخ محمود حلبی) نکرده ام و نخواهم کرد انشاءالله»(1350ه.ش.، همان، ج2،ص 357) 🔹این دیدگاه امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز وجود داشت و ایشان در آن برهه نیز نسبت به عملکرد انجمن حجتیه خوش‌بین نبودند. آقای محمدجواد صاحبی از مرحوم آیت‌الله خزعلی نقل می‌کند: « بعد از انقلاب روزی با مرحوم خدمت امام رسیدیم. آنجا این موضوع مطرح شد که انجمن یک جمع متشکلی است که در سراسر ایران نفوذ دارد و خدماتی داشته است و اینک می خواهد این نیرو را در اختیار انقلاب و نهادهای انقلابی قرار دهد. امام فرمودند: من خیلی به اینها خوش بین نیستم و اندیشه و افکارشان را برای انقلاب خطرناک می بینم و لذا همکاری و استفاده از این‌ها را در پست‌های کلیدی جایز نمی دانم و خوف این دارم که مسیر انقلاب را تغییر دهند و تاثیر سوئی داشته باشند. به امام عرض کردم: سعی می کنم با تماس با آقای حلبی ودیگران، آنها را در مسیر انقلاب قرار دهم. امام فرمودند: اگر شما چنین اعتمادی داری و می توانی، برو و انجام بده. من این سخن امام را به نمایندگی از سوی ایشان حمل کردم و رفتم و در جاهایی صحبت کردم و گفتم که امام به من نمایندگی داده است. بعدا امام فرموده بود که آقای هیچ‌گونه نمایندگی از جانب من ندارد و من روی آن مواضع خودم ایستاده‌ام.» بعد از آن آقای خزعلی رسما اعلام کرد که این حرف‌ها از خود من است و بنده هیچ‌گونه مسئولیت یا نمایندگی از جانب ایشان ندارم... 🔸در همان ایام روزی آقای به من گفت که : آقای خزعلی تعداد زیادی از اسناد و مدارک را خدمت امام آورده بود. او به امام توضیح داد که اینها اسناد و برکات و خدمات انجمن حجتیه است آورده ام تا شما ببینید اینها چه کار کرده اند و توصیه کنید که در انقلاب از اینها استفاده کنند. امام فرموده بودند: آقای خزعلی من اینها را می شناسم و نیازی به دیدن نیست، اینها را جمع کنید ببرید. من نظرم همان چیزی است که اعلام کرده ام.(در کشاکش سیاست و فرهنگ، خاطرات محمدجواد صاحبی،ص 159-158) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️طایفه تحجر/2 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش سوم: انجمن حجتیه ⚫️در آستانه ارتحال حضرت امام خمینی قدس سره الشریف 🔹مرحوم این خاطره را با مقداری تفاوت این‌گونه نقل می‌کنند: بنده نه هیچ وقت حجتیه‌ای بوده‌ام و نه هستم. یک هستم و در این مسیر حتی اگر فرزندم هم خلاف عمل کند، او را طرد خواهم کرد، کما اینکه کردم. در هم بهتر از امام رهبری را سراغ ندارم و لذا با هر کس که با امام مخالف باشد ذره‌ای مماشات نخواهم کرد.در مورد انجمن حجتیه، بین فضلا و علما بحث‌هایی مطرح بود. معتقد بودند: هر چند این‌ها در اعتقاداتشان انحرافاتی دارند، اما عمیقاً به امام زمان(عج) معتقدند و لذا باید با امام صحبت کنیم که راهی برای جذب این‌ها به انقلاب پیدا کنیم و طرد آنان کار صحیحی نیست. آقای مطهری برایشان کاری پیش آمد و به مشهد رفتند و خدمت امام رفتم و موضوع را با ایشان مطرح کردم. امام فرمودند شما از طرف من نماینده باش و برو و با آنها صحبت کن. 🔸آقای مطهری که از برگشتند و موضوع را برایشان گفتم، بسیار خوشحال شدند. از آن به بعد بنده به عنوان نماینده امام در شرکت می‌کردم و مرتباً هم از قضایای انجمن به ایشان گزارش می‌دادم. بعدها مسائلی پیش آمدند که امام نسبت به اینها بدبین شدند و به من فرمودند که دیگر به نمایندگی از طرف من نزد آنها نروید. من هم اطاعت امر کردم.(باشگاه خبرنگاران جوان 2 مهر 1394) 🔹البته همان‌طور که پیش از این گفته شد دید منفی امام قدس سره الشریف نسبت به انجمن حجتیه سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حداقل از سال 1350 وجود داشته و این موضوع مربوط به بعد از انقلاب نمی‌شود و با توجه به این نکته و هم‌چنین روایت متناقض آقای صاحبی؛ نمایندگی مرحوم آیت‌الله خزعلی از جانب امام (با وجود اطمینان به صداقت ایشان) محل تردید است اما نکته اساسی که نمی‌توان در آن تردید کرد؛ فراست و تیزهوشی امام در برابر جریان های منحرف بود که با قاطعیت و بدون تسامح در جریان بود. 🔸امام در ادامه نیز با نقد اندیشه خط فکری ساده‌انگارانه و البته خطرناک انجمن حجتیه نسبت به برپایی حکومت آینده نگرانه هشدار می‌دهند و چنین می گویند: « یک دسته دیگرى بودند که مى‏گفتند؛ هر حکومتى اگر در زمان محقق بشود، این باطل است و برخلاف اسلام است. آن‌ها مغرور بودند. آن‌هایى که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعضی روایاتى که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمى بلند بشود قبل از حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتى باشد، در صورتى که آن روایات [اشاره دارد] که هرکس علم بلند کند با علم مهدى، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است.]» (14فروردین1367، همان، ج21،ص14) 🔹برخورد با این جریان انحرافی آن‌قدر مهم بود که امام خمینی قدس سره الشریف در روزهای آخر عمر شریف خود به مبارزه با مبانی آنان می‌پردازند و این‌گونه می‌فرمایند: «..این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید! حضرت صاحب که تشریف مى‏آورند براى چى مى‏آیند؟ براى اینکه گسترش بدهند را، براى اینکه حکومت را تقویت کنند، براى اینکه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهى از منکر برداریم، دست از برداریم و توسعه بدهیم گناهان را براى اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه مى‏کنند؟ حضرت مى‏آیند مى‏خواهند همین کارها را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفى نداریم؟ دیگر بشر تکلیفى ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟... نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.» (همان) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️طایفه تحجر/3 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش سوم: انجمن حجتیه ⚫️در آستانه ارتحال حضرت امام خمینی قدس سره الشریف 🔸حضرت امام (ره) این تفکر را محصول دست پرنفوذ در جوامع اسلامی می‌دانند و با قبول اینکه شاید ما توان برقراری عدالت در سراسر جهان را نداشته باشیم اما تکلیف از ما ساقط نیست، بیان می‌دارند: «اما مساله این است که دست سیاست در کار بوده؛ همان طور که تزریق کرده بودند به ملت‌ها، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیت‌هاى دنیا که سیاست کار شماها نیست؛ بروید سراغ کار خودتان و آن چیزى که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها. خب، آن‌ها از خدا مى‏خواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست ‏ و به دست ظلمه، دست آمریکا، دست شوروى، دست امثال این‌ها و آن‌هایى که اذناب این‌ها هستند و این‌ها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمان‌ها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، این‌ها را بازى دادند و گفتند شما کاری به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توى مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟»(همان) 🔹امام خمینی قدس سره الشریف خطر را آن‌قدر نزدیک و جدی می‌دیدند که در خطابی مشفقانه به فرمودند: « حواستان را جمع کنید که‏‎ ‎‏نکند یک‌مرتبه متوجه شوید که همه چیزتان را نابود کرده اند. من به شما‏‎ ‎‏آقایان علاقه مندم ولی لازم می دانم گاهی که مسئله ای را می بینم تذکر دهم. »(1367 ه.ش.) 🔸آخرین تعریض حضرت امام خمینی (ره) به این جریان را هم باید در نامه تاریخی و ماندگار ایشان به روحانیون معروف به « » که در تاریخ سوم اسفند 1367 نگاشته شده است، جست‌وجو کرد. ایشان در آن نامه به واقعه تحریم چراغانی نیمه‌شعبان سال 1357 برای اعتراض به کشتارهای رژیم سفاک شاهنشاهی اشاره می‌کنند و مواجهه انجمن حجتیه با آن را توضیح می‌دهند: 🔹«دسته‏اى دیگر از که قبل از دین را از سیاست جدا مى‏دانستند و سر به آستانه دربار مى‏ساییدند، یک‌مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند، تهمت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز، مى‏گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى‏گویند مسؤولان نظام کمونیست شده‏اند! تا دیروز مشروب‌فروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام (ره) زمان- ارواحنا فداه- را مفید و راهگشا مى‏دانستند، امروز از اینکه در گوشه‏اى خلاف‌شرعى که هرگز خواست مسؤولان نیست رخ مى‏دهد، فریاد «وا اسلاما» سر مى‏دهند! دیروز «حجتیه‏اى»‌ها را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمه‌شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‏اند! 🔸« که در سکوت و خود آبروى اسلام و مسلمین را ریخته‏اند و در عمل پشت پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‏اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مى‏خورند! 🔹راستى اتهام و و ، اتهام حلال کردن حرام‌ها و حرام کردن حلال‌ها، اتهام کشتن زنان آبستن و حِلیت قمار و موسیقى از چه کسانى صادر مى‏شود؟ از آدم‌هاى لامذهب یا از و بی‌شعور؟! فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعن‌ها و کنایه‏ها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم که حرف بسیار است. همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه‏هاست و برخورد واقعى هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است‏.» (صحیفه امام، ج21، ص275) 🔸لحن خطاب ایشان و روحانی‌نما خواندن صاحبان این تفکر، نشان از خطر جدی آنان برای جریان اصیل مذهبی و انقلابی دارد و انحرافی‌بودن آن را به خوبی نمایان می‌سازد. 🇮🇷 @IRANeMOASER
⬅️خاطراتی گنگ، ابتر و خنثی ⚫️پرونده ویژه /۶ 🔹در جایجای این خاطرات - حتی در موارد برخی از جریان‌ها و رویدادهای عادی و پیش پا افتاده می‌بینیم كه پرده‌پوشی و نهان‌كاری صورت گرفته است و خاطره‌های جناب هاشمی را در بسیاری از موارد، خنثی، بی‌فایده و شبهه‌برانگیز ساخته است. مانند: «آقای خلخالی آمد و شبهه‌ای را برطرف كرد كه نویسنده نامه موهن را می‌شناسد»! راستی خواننده از این جمله گنگ و بی‌سروته چه می‌فهمد و آوردن آن در خاطرات چه خدمتی به تاریخ است و چه اطّلاع و آگاهی به خواننده می‌دهد؟ 🔸یا مانند این خبر كه: «... امروز ناهار میهمان آقای بودم؛ درباره منتظری بحث شد.» آیا باز كردن این بحث در خاطرات كه اكنون هم آقای فوت كرده و هم بیت او هویت خود را از دست داده است، برخلاف و كشور است؟ یا این‌كه جناب هاشمی اصولاً به یاد ندارد كه در آن روز با مرحوم ربّانی املشی درباره بیت منتظری چه بحث و گفت و گویی كرده‌اند؛ در این صورت باید پرسید آوردن این چه برآیندی می‌تواند داشته باشد و چه فایده‌ای به حال خواننده دارد و چه خدمتی به تاریخ است؟ 🔹ما برای روشن شدن این واقعیت كه بخش زیادی از خاطرات جناب هاشمی رفسنجانی نه برای خواننده فایده‌ای در بر دارد و نه نكته ناگفته و ندانسته‌ای را در تاریخ روشن و آشكار می‌سازد و نه كمک و راه‌گشایی برای محققان و پژوهشگران است، آورده‌های گنگ، ابتر و نارسای خاطرات او را دنبال می‌كنیم: 🔸«صبح زود آقای آمد و درباره تنبیه متخلّفان توضیحاتی داد. 🔹عصر، آمد و از اینكه در جریان اخیر بخشی از نیروهای شیعه لبنان به اتهام سازش طرد شده‌اند، گله داشت و معتقد بود كه سفیر ما عامل وحدت نیست. 🔸احمدآقا آمد و راجع به و چیزهای دیگر(!) مطالبی داشت. 🔹عصر یكی از معلمان مدرسه دخترانه پارسا آمد و از كارهای ایذایی در آنجا در مخالفت با انقلاب می‌گفت؛ بیش‌تر برداشت بود تا خبر موثق. 🔸صبح به زیارت امام رفتم. از آقای دفاع كردم و گفتم مظلوم واقع شده. 🔹آقای ری‌شهری... نگران آثار تصمیم‌های فوق قانونی امام در بیانیه‌های اخیر بود. 🔸آقای مهندس تلفن كرد كه خبرگزاری اطّلاع داده است كه در به اتهام قاچاق تریاک بازداشت و با سپردن وثیقه آزاد شده. احمدآقا تلفن كرد و گفت صادق خودش تكذیب كرده است و معتقد است كه در ساكش گذاشته‌اند. 🔹تعویض دادستان كل كشور [ربّانی املشی] مواجه با علامت سؤال شده و جواب قانع‌كننده‌ای نداریم به مردم بگوییم. 🔸ستاد پیگیری فرمان امام پرونده آقای سید حسین موسوی تبریزی به دادگاه را به خاطر بازداشت غیر قانونی چند نفر در فرودگاه اعلام كرده است. 🔹احمدآقا آمد و گفت فردا می‌خواهد به ملاقات برود برای مذاكره در خصوص سمت جدیدی كه ممكن است عضویت باشد. 🔸شب جلسه شورای مركزی حزب داشتیم. آقای ربّانی املشی هم شركت كرده بودند. احمدآقا امروز در منزل‌شان با ایشان ملاقات كرده و پیشنهاد عضویت در شورای نگهبان داده كه قبول نكرده است. 🔹آیت‌اللّه خامنه‌ای برای راضی كردنشان، خصوصی با ایشان مذاكره كردند. آخر شب احمدآقا تلفن كرد كه باز هم هنوز نپذیرفته؛ قرار شد من هم با ایشان صحبت كنم... با آقای ربّانی املشی تماس گرفتم ایشان سخت رنجیده است و از طرف اطرافیان تحت فشار است كه سمتی نپذیرد. ایشان را نصیحت كردم و گفتم این مقابله به حساب می‌آید و خسارت دارد، قرار شد قبول كند... بالاخره پیش از ظهر اطّلاع داد كه پذیرفته است، به احمدآقا اطّلاع دادم. اگر حكم ایشان اعلام شود به خیلی از بحث‌ها خاتمه خواهد داد.» (برگرفته از کتاب روایت‌های ناروا، فصل دوم) 🇮🇷 @IRANeMOASER
2834_33933.pdf
1.17M
هجوم و اهانت علیه آیت‌الله مصباح به جرم مقابله با انحراف انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش نود و ششم 🔹نکته بسیار مهمی که در بازکاوی و نقد اتهام انجمنی بودن مرحوم علامه مصباح باید بدان توجه داشت آن‌که، ایشان از پیشگامان مبارزه با نحله‌های انحرافی مانند انجمن حجتیه بوده‌اند، و جالب آن‌که در شماره نخست ، ضمن تعریض به برخی برداشت‌های انحرافی در موضوع انتظار اشاره کرده، بعضی شعارهای را صراحتاً مورد نقد قرار داده چنین می‌نویسد: 🔸«تن‌پروران و نازپروردگانی که با روح استثمار تربیت یافته‌اند و عادت کرده‌اند که از دسترنج دیگران بهره‌مند شوند، برای اعتذار از تنبلی و راحت‌طلبی خود می‌گویند: «ان‌شاءالله امام زمان می‌آید و کارها را اصلاح می‌کند.» غافل از آن‌که این اعتقاد بار تکلیف را از دوش کسی برنمی‌دارد و اصلاً از کجا چنین تن‌آسایان راحت‌طلبی که با این بهانه‌ها‌شانه از زیر بار وظایف شرعی و اوامر مراجع تقلید خالی کرده‌اند، قبل از دیگران مورد خشم و انتقام آن حضرت واقع نشوند؟ ما این عید بزرگ را به عموم شیعیان بلکه به همه جهانیان تبریک می‌گوییم و امیدواریم پیوسته مشمول عنایات حضرتش باشیم تا روزی جان‌های ناقابل خود را نثار مقدم مبارکش ‌سازیم یا در راه پیروی از منویات مقدسش فدا‌نماییم.» 🗞متن کامل در : ضمیمه | روزنامه کیهان،8 آبان 1402، صفحه 6. متن کامل 🇮🇷 @IRANeMOASER