*آخرین قسمت*
*این فسمت تقدیم به ارواح مطهر شهدا امام شهدا و سردار دلها سید الشهدا ی جبهه مقاومت حاج قاسم سلیمانی عزیر*
☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️
#داستان_واقعی ازنویسنده زهرا اسعد گیلانی
✍ رمان #فنجانی_چای_باخدا روزهایم میگذرد بدونِ حسام..
با پروینی که غذا میپزد و اشک میریزد..
دانیالی که میان خنده هایش، بغض میکند..
مادری که حتی مرگ دامادش، روزه ی سکوتش را افطار نکرد..
و فاطمه خانومی که دل خوش به دیدارِ هروزه ی عروسش، تارهای سفید موهایش را میشمارد..
حسام، سارایِ کافر را از آلمان به ایران کشاند و امیرمهدی شد و به کربلا برد..
حالا من ماندمو گوش دادنهایِ شبانه به قرآنش..
تماشایِ عکسهایِ پر شورش..
عطرِ گلاب و مزار پر فروغش..
اینجا من ماندم و دو انگشتر ..
عروسی، پوشیده در چادر عربی..
و دامادی که چای هایش طعم خدا میداد..
(تنها نشسته ام و به یاد گذشته هااا
دارم برایِ بی کسی ام گریه میکنم..)
تقدیم به شهدایِ مدافع..
پاسداران مرزهای اسلام..
شیردلان خاکهای ایران..
زنانِ سرسپرده ی زینبی..
صلواتی هدیه میکنیم به روحِ سبزشان..
(اللهم صلی علی محمد و آل محمد.)
پایان..
اما تا ظهور ادامه دارد...
☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡🍂
🎀 🌹🍃 #زن همانند گل #مرد با غبان گل🍃🌹
💓 #همسرداری_اسلامی 💞
*ایتاء* باآرشیو مطالب
Eitaa.com/hamsardari_aslami
*واتساب ۱۳کانال*
*chat.whatsapp.com/Kx9Dhj0KbTEHz7shHy1264*
💞 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
بابت بی نظمی در ارسال داستان عذر خواهی میکنم.
قابل توجه عزیزانی که جدیدا به جمع ما پیوستند و مشتاق مطالعه این داستان هستند جهت دسترسی به ارشیو کامل قسمت قبل کافیه به ادرس: https://eitaa.com/joinchat/2188443650C0839ffa818
مراجعه نمایند و اخرین قسمت را که سنجاق شده با اشاره به نام داستان درقسمت بالا سمت چپ بصورت زنجیر وار به قسمت اول میرسید.