eitaa logo
🇮🇷 ایران نیوز 🇮🇷 اخبار انتخابات خبری فوری جدید کانال
5.8هزار دنبال‌کننده
39.7هزار عکس
22.1هزار ویدیو
35 فایل
ایران نیوز
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 ایران نیوز 🇮🇷 اخبار انتخابات خبری فوری جدید کانال
سلام و صبح زیبایتان ب خیر و شادکامی محضر همه ایران نیوزی های عزیز بران شدیم به بهانه دهه پرخیر وبرکت
۲ ⚘سید ³¹³⚘: 📖 🖇 🖇 💕 💕 ✔️راوی: پدر شهيد در روستاهاي اطراف قوچان به دنيا آمدم. روزگار خانواده ما به سختي مي گذشت. هنوز چهار سال از عمر من نگذشته بود كه پدرم را از دست دادم. سختي زندگي بسيار بيشتر شد. با برخي بستگان راهي تهران شديم. يك بچه يتيم در آن روزگار چه ميكرد؟ چه كسي به او توجه داشت؟ زندگي من به سختي ميگذشت. چه روزها و شب ها كه نه غذايي داشتم نه جايي براي استراحت. تا اينكه با ياري خدا كاري پيدا كردم. يكي از بستگان ما از علما بود. او از من خواست همراه ايشان باشم و كارهايش را پيگيري كنم. تا سنين جواني در تهران بودم و در خدمت ايشان فعاليت ميكردم. اين هم كار خدا بود كه سرنوشت ما را با امور الهي گره زد. فضاي معنوي خوبي در كار من حاكم بود. بيشتر كار من در مسجد و اين مسائل بود. بعد از مدتي به سراغ بافندگي رفتم. چند سال را در يک كارگاه بافندگي گذراندم. با پيروزي انقلاب به روستاي خودمان برگشتم. با يكي از دختران خوبي كه خانواده معرفي كردند ازدواج كردم و به تهران برگشتيم. خوشحال بودم كه خداوند سرنوشت ما را در خانه ي خودش رقم زده بود! 😊 خدا لطف كرد و ده سال در مسجد فاطميه در محله ي دولاب تهران به عنوان خادم مسجد مشغول فعاليت شديم. حضور در مسجد باعث شد كه خواسته يا ناخواسته در رشد معنوي فرزندانم تأثير مثبتي ايجاد شود. فرزند اولم مهدي بود؛ پسري بسيار خوب و با ادب، بعد خداوند به ما دختر داد و بعد هم در زماني كه جنگ به پايان رسيد، يعني اواخر سال 1367 محمدهادي به دنيا آمد. بعد هم دو دختر ديگر به جمع خانواده ي ما اضافه شد. روزها گذشت و محمدهادي بزرگ شد. در دوران دبستان به مدرسه ي شهيد سعيدي در ميدان آيت الله سعيدي رفت. هادي دوره ي دبستان بود كه وارد شغل مصالح فروشي شدم و خادمي مسجد را تحويل دادم. هادي از همان ايام با هيئت حاج حسين سازور كه در دهه ي محرم در محله ي ما برگزار ميشد آشنا گرديد. من هم از؛قبل، با حاج حسين رفيق بودم. با پسرم در برنامه هاي هيئت شركت ميكرديم. پسرم با اينكه سن و سالي نداشت، اما در تداركات هيئت بسيار زحمت ميكشيد. بدون ادعا و بدون سر و صدا براي ـبچه هاي هيئت وقت ميگذاشت. يادم هست كه اين پسر من از همان دوران نوجواني به ورزش علاقه نشان ميداد. رفته بود چند تا وسيله ي ورزشي تهيه كرده و صبح ها مشغول ميشد. به ميله اي كه براي پرده به كنار درب حياط نصب شده بود بارفيكس ميزد. با اينكه لاغر بود اما بدنش حسابي ورزيده شد.💪 ..... ✍نویسنده: ✨به نیت شهید ذوالفقاری برای ظهور امام زمان عج صلوات بفرستیم🌹 ➖🔝🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂🔝➖ ➬ 🌴 *ایران نیوز* 🇮🇷 *https://eitaa.com/irannewsss*