eitaa logo
ایران وطنم جان و تنم
138 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
4 فایل
#یا_امام_رضا❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
⊰•🕊🍃•⊱ ١١ شهریور ‌١٣۶۵، در عملیات کربلای ‌٢ بر بلندای قله ‌٢۵١٩ حاج عمران، کاوه، مرد آوازه شجاعت‌ها که خودگذشتگی‌هایش فراموش‌ناشدنی است، شهید شد. او خود را فرزند کردستان معرفی کرده بود. روحیه انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر گذاشته بود که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه او و یگان تحت امرش، مردم مهاباد با پای برهنه در تشیع پیکر پاک و مطهرش بر سر و سینه می‌زدند، اشک می‌ریختند و ضد انقلاب را نفرین می‌کردند. پیکرش را که به مشهد آوردند محرم بود. جمعیت زیادی برای تشییع پیکر او آمدند. برای همین بود که تشیع جنازه شهید محمود کاوه ۶ ساعت طول کشید. قطعه شهدای بهشت رضا (سلام الله علیه) حالا سالهاست که میزبان سردار جوانی است که رشادت‌هایش لرزه بر دشمن می‌انداخت. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam
مجنونی که از ۲۰ تا ۲۷ سالگی، ۲۵ بار کربلایی شد ▫️از ۲۰ سالگی، ۲۵ بار به کربلا رفته بود. موقع مرخصی‌هایش هر طور بود خودش را به کربلا می‌رساند. برای همین وقتی عراقی‌ها پاسپورتش را دیده بودند، به او گفته بودند: أنت مجنون! ▫️حسین سه بار به منطقه اعزام شد. بار دوم اعزامش یکی از دوستانش اسیر داعش شد و داعش او را به شهادت رساند. منتها چون تلفن همراه دوستش به دست داعش افتاد، آن‌ها متوجه شدند که حسین مسؤول طراحی تله‌های انفجاری، تونل‌های انفجار و عامل هلاکت داعشی‌هاستو به همین خاطر برای زنده دستگیر کردن حسین، جایزه اعلام کردند و این مسأله سبب شد که مسؤولان دیگر اجازه حضورش را در سوریه ندهند. وقتی حسین به ایران برگشت، یک پاسپورت افغانی برای خودش جور کرد و دوباره راهی سوریه شد. ▫️تخریبچی شهید حسین هریری با نام جهادی «سیدعمار» در سوم آبان‌ماه سال ۱۳۶۸ در مشهد مقدس به دنیا آمد. او دانشجوی حقوق بود و در متروی مشهد اشتغال داشت. حسین از کودکی در پایگاه بسیج مسجد هجرت حوزه یک عمار حضور و فعالیت داشت. او پیش از آنکه به سوریه اعزام شود در پیامی به دوستانش گفته بود: می‌روم تا انتقام سیلی مادرم را بگیرم. سرانجام این مجاهد نستوه در سن ۲۷ سالگی در کسوت مسؤول تخریب لشکر فاطمیون در ۲۲ آبان‌ماه سال ۱۳۹۵حین پاکسازی شهر حلب به شهادت رسید. مزار پاکش در (ع) شهر مشهد قرار دارد. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam
یکی از رزمندگان تیپ نبویون بود. اما حکایت اعزامش حکایت اعزام عشق و شور است. پسری که همراه پدر راهی دیار حرم حضرت زینب (س) می‌شود با اینکه از جوانان دهه هفتادی اهل سنت بود، اما اهل بیت و خاندان رسول خدا (ص) را دوست داشت. برای همین کسب و کارش را در شهرداری بخش «بنت» شهرستان «نیکشهر» سیستان و بلوچستان رها کرد و راهی سوریه شد. ● اما اعزامش به همین راحتی‌ها نبود. در واقع، گوش سلمان بدهکار نبود. هر چقدر پدرش که از جانبازان دفاع مقدس است، از او خواست بماند تا سایه سر مادر،‌ چهار خواهر و برادر کوچکش باشد، قبول نکرد، بلکه با جدیت تمام گفت: پیرمرد ریش سفید! تو در خانه بمان. من جوانم و زرنگ، من می‌روم. اما از پدرش هم انکار که: من جنگ را دیده‌ام، جنگ شوخی نیست، خمپاره، ترکش و هزار تا سختی و مجروحیت دارد. ممکن است یک عمر ویلچرنشین شوی! این کل‌کل‌های پدر و پسری تمامی نداشت. حتی در لحظات آخر اعزام هم ادامه داشت ● مسؤول اعزام به سوریه که میان این پدر و پسر مردد مانده بود، خطاب به پدر سلمان گفت: تنها یک نفر از شما می‌تواند اعزام شود، همین حرف کافی بود که دل سلمان بشکند و بزند زیر گریه‌؛ گریه‌ای که بند نمی‌آمد، اما توانست دل مسؤول اعزام را نرم کند و پدر و پسر را باهم به سوریه بفرستد. ● در یکی از پیش‌روی‌ها، سلمان در کمین داعش قرار گرفت و با ترکش خمپاره در سوم آذرماه سال ۱۳۹۴ به شهادت رسید و بعد از شهادتش پدرش بر بالین او حاضر شد و گفت: الحمدلله! به آرزویش رسید. 🌹 🕊 🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam
مادر شهید احمدی روشن پس از شهادت فرزندش گفت: من در حال حاضر 2 مصطفی دیگر دارم که یکی پسر خودش است و دیگری پسر خواهرش لذا قول می‌دهم که با کمک دخترم و همسر مصطفی 2 مصطفی دیگر را تربیت کنم که رژیم صهیونیستی را نابود کنند. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam