ضرورت تبیین فرماندهی رهبر انقلاب در جنگ
نویسنده: احمد اسفندیار، پژوهشگر اداره کل پژوهشهای اسلامی رسانه ملی
اشاره: رسانههای ضدانقلاب به دنبال ساخت یک تصویر غلط از #رهبر انقلاب هستند و آن این است که رهبری در پناهگاه است و برای حفاظت از جان خود مجبور شده است یک زندگی پنهانی و در گوشه و کنج اختیار کند.
کلیدواژه: #فرماندهی #رهبر_انقلاب؛ #جنگ ۱۲ روزه
یکی از مسوولیتهای مهم ما این است که باید این تصویر غلط را با تصویر واقعی جایگزین کنیم. واقعیت این است که رهبرانقلاب علاوه بر آنکه شجاعت خود را به نمایش گذاشتند و این برای مردم تا حدود زیادی اثبات شده است ایشان اقدام عملی نیز داشتهاند. باید روی این اقدمات عملی تمرکز کنیم:
۱- اولا ایشان فرماندهی مستقیم داشتند. اینگونه نبوده که ایشان در یک گوشهای پنهان شده باشند و فرماندهان نظامی با تشخیص خودشان کار را جلو ببرند. اتفاقا رهبرانقلاب دقیقا نقش #فرماندهی_کل_قوا را ایفا کرده و در مدیریت جنگ نقش اساسی داشتهاند. هم انتصاب فرماندهان نظامی جدید خود یک اقدام مهم و تخصصی بود و هم حفظ شاکله تهاجمی در نیروهای مسلح از اصول راهبردی یک #فرمانده کل است که رهبرانقلاب به آن واقف و عامل بودند. #نیروهای_مسلح به پشتوانه مدیریت رهبری بود که توانستند در کمتر از ۲۴ ساعت آرایش تهاجمی خود را تبدیل به عملیات نظامی کنند و این در چارچوبهای نظامی یک اقدام بسیار مهم است. جایگزینی فرماندهان سطح بالا نیز امر سادهای نیست. این جایگزینی یک موضوع کاملا تخصصی است و در شرایط جنگی کار بسیار دشوارتر است. تعیین این فرماندهان به نحوی که کار به بهترین نحو خود پیش بروند اقدام بسیار ارزشمندی است. اینکه فرماندهی اولا متناسب با آن سمت باشد و در ثانی از عهده کار در شرایط جنگی بر بیاید و حتی نیروهای دیگر به فرماندهی آن فرد تمکین کنند انتخاب را دشوار میکند. این امر هم نیاز به مشورت داشت و هم شناخت و فهم راهبردی از اشخاص و جایگاهها و در نهایت شجاعت تصمیمگیری و حمایت و راهبری پس از انتصاب.
۲- رهبرانقلاب مدیریت کلان جنگ میدانی را نیز به عهده داشتند و این امر، بسیار اساسی است. عملا رهبری تعیینکننده سطح، نوع، میزان، گستردگی و بالا و پایین بودن کیفیت میدان بودند و این یک کار شبانهروزی و در یک سطح حرفهای بوده است. به تعبیر دقیقتر مغز فرماندهی جنگ در اختیار رهبرانقلاب بود و ایشان مانند یک ژنرال زبده نظامی عهدهدار مدیریت کلان این جنگ بودند.
۳- رهبرانقلاب به طور جدی از افکار عمومی ایران مراقبت کردند. تحلیل آخرین برآوردها از وضعیت افکارسنجیهای ایرانی و مدیریت ذهنیت جامعه ایرانی هنر مهم رهبرانقلاب بود. آنجا که لازم بود نیز
پیامهای ضروری صادر شد و اطمینان بخشی صورت گرفت. مردم نسبت به آخرین وضعیت جنگ آگاه شدند و در جریان سیاستگذاریهای مهم کشور در حوزه جنگ قرار گرفتند. اطلاعرسانی بهموقع اساس آرامش جامعه شد.
۴- فرمان سیاست خارجی کشور نیز همزمان در اختیار رهبرانقلاب بود. فرامین و سیاستهای لازم صادر و پیگیریها از وزارت خارجه برای انجام امور محوله انجام شد. فعال کردن دیپلماسی کشور در سطح بینالملل و جهتدادن به آنچه در این حوزه لازم بود نیز از سوی رهبرانقلاب انجام شد.
۵- تصمیمگیری درباره توقف جنگ نیز امر مهمی بود که بر اساس دستور و تحلیل ایشان انجام شد. درک وضعیت، شرایط و تصمیمگیری درباره آینده این کشور و جهان امری نیست که به لحظه اتخاذ شود و نیاز است چنین اموری با برآوردی از جمیع عوامل انجام شود.
۶- بالاتر از تمام این موارد آیتالله خامنهای پس از دفاع مقدس، کشور را آماده چنین نبردی کرده بود. همین آمادگی سبب شد پس از آنکه ایران با آمریکا و اسرائیل یعنی ابرقدرتهای اتمی جهان وارد نبرد شد شوک جدی به تمام ناظران جهانی وارد شده و نقشآفرینی ایران را در یک سطح جدیدی ارزیابی شود. این آمادگی به حدی بود که پس از توقف جنگ انتظار عمومی در ایران این بود که چرا توقف جنگ را پذیرفتیم و باید انتقام جدیتر و بزرگتری از آمریکا و اسرائیل بگیریم. و شاید این ذهنیت کمرنگ شده است که طرف مقابل ما چه قدرت بزرگی است!
همزمان که ما در حال تشریح وضعیت هستیم و نشان میدهیم آمریکا غلطی نمیتواند بکند نباید فراموش کنیم آمریکا چیست و کیست. آمریکا بزرگترین قدرت نظامی جهان است که بعد از آنهم ادعا صرفا به یک بمباران سرعتی اکتفا کرد و از صحنه خارج شد و کتکش را هم خورد. مردم ایران باید متوجه باشند طرف مقابل ما قدرت بزرگی است البته ایران هم قدرتمند است و بنا نیست در این جنگ ایران خود را بازنده ببیند.
نکته پایانی آنکه رهبرانقلاب میداندار اصلی این نبرد بود و این امر باید برای مردم تشریح شود. هیچکس به اندازه رهبرانقلاب در این روزها نجنگیده و نباید این واقعیت با حیلههای رسانهای پنهان بماند.
#سازمان_صداوسیما🇮🇷
#اداره_کل_پژوهشهای_رسانه