🌹🌹🌹
#شمشیر_زبان
علی بن عباس، معروف به ابن الرومی، شاعر معروف هجوگو و مدیحه سرای دوره عباسی، در نیمه قرن سوم هجری در مجلس وزیر المعتضد عباسی به نام قاسم بن عبیدالله نشسته و سرگرم بود. او همیشه به قدرت منطق و بیان و شمشیر زبان خویش مغرور بود.
قاسم بن عبیدالله از زخم زبان ابن الرومی خیلی می ترسید و نگران بود ولی ناراحتی و خشم خود را ظاهر نمی کرد، برعکس طوری رفتار می کرد که ابن الرومی - با همه بد دلی ها و وسواسها و احتیاطهایی که داشت و به هر چیزی فال بد می زد - از معاشرت با او پرهیز نمی کرد.
قاسم محرمانه دستور داد تا در غذای ابن الرومی زهر داخل کردند. ابن الرومی بعد از آنکه خورد متوجّه شد. فوراً از جا برخاست که برود.
قاسم گفت : «کجا می روی؟»
- «به همانجا که مرا فرستادی».
- «پس سلام مرا به پدر و مادرم برسان».
- «من از راه جهنّم نمی روم».
ابن الرومی به خانه خویش رفت و به معالجه پرداخت ولی معالجه ها فایده نبخشید و بالأخره با شمشیر زبان خویش از پای در آمد.
📚 داستان راستان جلد1،ص197
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝