eitaa logo
موسسه بین‌المللی هاتف شرق
1.1هزار دنبال‌کننده
787 عکس
371 ویدیو
170 فایل
اللهم اجْعَلْنِي مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِينِكَ وَ لاَ تَسْتَبْدِلْ بِي غیری آموزش زبان کره‌ای نقد موج کره‌ای سواد رسانه‌ای و سایبری تربیت مبلغ و مدرس پیام ناشناس https://gkite.ir/es/10372456 سایت https://korean-school.ir/ ادمین: @islam4_all
مشاهده در ایتا
دانلود
14.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥◼️ رهنمود حسینی 🎙آیت‌الله جوادی آملی
7.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰حضور ایرانیان مقیم لس آنجلس در عزاداری های ماه محرم 🔹با وجود ارعاب ایرانیان مقیم خارج بر عدم شرکت در عزاداری های ماه ، ایرانیان مقیم لس آنجلس دسته های عزاداری بر پا کردند.
10.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥▪️سنت عزاداری 🎙امام خمینی (ره) موسسه بین‌المللی هاتف شرق @islam_4_all
تا قبل از شهادت ‎حاج قاسم، درک درستی از برنگشتن سردار و علمدار نداشتیم.. بعد از شهادتشون فهمیدیم که نیامدن علمدار چقدر سخته😭😭 السلام علیک یا علمدار کربلا ‎🏴 موسسه بین‌المللی هاتف شرق @islam_4_all
‍ ‍ 🎋عذاب شمر از زبان علامه امینی(ره) علامه امینی تعریف کرده است که: مدتها فکرمی‌کردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب می‌کند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او می‌دهد؟ تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست. کوزه‌ها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شد، دیدم از دور کسی به طرف من می‌آید و هرچه او به من نزدیکتر می‌شد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست، در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطره‌ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزه‌ها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزه‌ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی‌اندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور امیرالمؤمنین(ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد، اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم. لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین (ع) منابع ؛ 1-البدایه النهایه، ج 8، ص 297 2-یادنامه علامه امینی ص 13 و 14 3-سرنوشت قاتلان شهدای کربلا، عباسعلی کامرانیان 🏴 موسسه بین‌المللی هاتف شرق @islam_4_all