شهید مطهری رضوانالله تعالی علیه بیشتر نگران کدام تحریف های واقعه عاشورا بود؟
قسمت اول
همه ساله در نزدیکی ایام محرم، برخی حواشی از جانب بعضی جریانات معاند و دشمن ایجاد میشود تا به خیال خام ساده اندیشان، حرارت مردم برای وقایع کربلا تحتتأثیر قرار بگیرد. این را نیک میدانیم که خداوند در آیه ۳۲ سوره توبه میفرماید:
يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ
مى خواهند نور خدا را با دهانهايشان خاموش سازند، ولى خداوند جزاين نمى خواهد كه نور خود را به كمال برساند، هرچند كفّار، ناراحت باشند.
در عین حال، ما موظف هستیم در برابر انحرافات موضع گیری و اقدام مناسب انجام دهیم.
امسال، برخی کج اندیشان، که نه امام حسین علیه السلام میشناسند و نه مطهری شناس (و بلکه مطهری خوان!) هستند، به اسم شهید مطهری رضوانالله تعالی علیه، حرفهائی مطرح کرده اند که مثلا فلان مورد که در برخی مجالس نقل میشود سندیت ندارد و ... . این بحث البته تازگی هم ندارد، اما برخی تازه به دوران رسیده ها! گویی تازه بعضی حرفها به گوششان خورده است و برای اولین بار است که آنها را شنیدهاند. خب، البته برای کسانی که مفتخر هستند در عمرشان یک کتاب غیردرسی را نیز نخواندهاند، چنین چیزی عجیب نیست!
امروز یکی از دوستانم در هیأت از من پرسید: راست است که میگویند در شب عاشورا آب هنوز در خیمهها بوده؟!
تا آخر ماجرا را رفتم!
برای من دانشگاهی، تأسف بار است که میبینم دغدغه هم سن و سال من چنین موضوعی است. چون متوجه میشوم از واقعه کربلا همین را فهم کرده و البته که اگر یک دور به خود زحمت داده بود و کتاب 《حماسه حسینی》شهید مطهری را خوانده بود، دلیل تأسف من را هم درک میکرد!
بگذریم...
اما، شهید مطهری رضوانالله تعالی علیه بیش از همه نگران کدام تحریف های واقعه کربلا بود؟
ان شاءالله ادامه خواهد داشت...
دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
بگریید در رثای یک قهرمان!
شهید مطهری نگران تحریف هدف امام حسین علیه السلام بود
قسمت دوم
شهید مطهری رضوانالله تعالی علیه پس از بیان این مطلب که: 《من نمیدانم کدام جانی یا جانیهایی جنایت را به شکل دیگری بر حسین بن علی وارد کردند و آن اینکه هدف حسین بن علی را مورد تحریف قرار دادند و همان چرندی را که مسیحیها در مورد مسیح گفتند درباره حسین گفتند که حسین کشته شد برای آنکه بار گناه امّت را به دوش بگیرد، برای اینکه ما گناه بکنیم و خیالمان راحت باشد، حسین کشته شد برای اینکه گنهکار تا آن زمان کم بود، بیشتر بشود.》(حماسه حسینی، ص ۲۱).
اینگونه ادامه میدهند:
👈 لذا بعد از این انحراف، چارهای نبود جز اینکه ما فقط صفحه سیاه و تاریک این حادثه را بخوانیم، فقط رثاء و مرثیه ببینیم. من نمیگویم آن صفحه تاریک را نباید دید بلکه باید آن را دید و خواند، اما این مرثیه همیشه باید مخلوط با حماسه باشد. اینکه گفتهاند رثای حسین بن علی باید همیشه زنده بماند، حقیقتی است و از خود پیغمبر گرفتهاند و ائمه اطهار نیز به آن توصیه کردهاند. این رثاء و مصیبت نباید فراموش بشود، این ذکری، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید، اما در رثای یک قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید، وگرنه رثای یک آدم نفله شده بیچاره بیدست و پای مظلوم که دیگر گریه ندارد، و گریه ملتی برای او معنی ندارد. در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازهای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، کرامت یعنی چه. اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائیاش میتوانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است. خیال میکنیم حسین بن علی در آن دنیا منتظر است که مردم برایش دلسوزی کنند یا- العیاذبالله- حضرت زهرا علیه السلام بعد از هزار و سیصد سال، آنهم در جوار رحمت الهی منتظر است که چهار تا آدم فکسنی برای او گریه کنند تا تسلّی خاطر پیدا کند! (حماسه حسینی، ص ۲۱).
ان شاءالله ادامه خواهد داشت...
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
شهید مطهری نگران بود واقعه عاشورا فقط از جنبه فردی مورد بررسی قرار بگیرد!
قسمت سوم
بر خلاف بسیاری یا دست کم برخی افراد که کاری به جنبههای اجتماعی واقعه کربلا ندارند، شهید مطهری دقیقا نگران بود که قیام امام حسین علیه السلام فقط از جنبه فردی دیده شود!
وی مینویسد: 《این همان فرق اسلام و مسیحیت تحریف شده است که اسلام یک دین اجتماعی و مسیحیت دینی است که همه آن چیزی که دارد اندرز اخلاقی است. گاه به یک حادثه از نظر فردی نگاه میکنیم و گاه از نظر اجتماعی. از نظر اسلام، شهادت حسین بن علی از دیدگاه فردی یک موفقیت بود. برای شخص حسین بن علی این شهادت شکست بود یا موفقیت؟ هر مسلمانی میگوید موفقیت، و خود حضرت هم روز اول فرمود: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلی وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلی جیدِ الْفَتاةِ، وَ ما اوْلَهَنی الی اسْلافی اشْتِیاقَ یعْقوبَ الی یوسُفَ» [بحارالانوار، ج ۴۴/ ص ۳۶۶]. از نظر یک انسان و از نظر خود شهید، شهادت موفقیت است. لازم نیست مسیحیها بگویند؛ در هزاروسیصدوپنجاه سال پیش، خود پیشوایان اسلام گفتهاند. علی بن ابیطالب آن وقتی که تیغ بر فرقش فرود آمده و تا نزدیک ابرویش شکافته است، این طور حرف میزند: «وَاللهِ ما فَجَأَنی مِنَ الْمَوْتِ واردٌ کرِهْتُهُ اوْطالِعٌ انْکرْتُهُ، وَ ما کنْتُ الَّا کقارِبٍ وَرَدَ وَ طالِبٍ وَجَدَ» [نهج البلاغه فیض الاسلام، ص ۸۷۵] به خدا قسم، مرگ ناگهانی و ضربت ناگهانیای که بر من خورد، یک ذره مورد کراهت من نیست. من افتخار میکنم و آرزوی چنین روزی را داشتم. به خدا قسم، مثَل من مثَل آن عاشقی است که به معشوق خود رسیده باشد. به قول شاعر:
دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنهای ببارد
مثَل من در حال این ضربت خوردن مثَل همان مردمی است که در شبهای تاریک دنبال آب میگردند و ناگهان به آب میرسند.
دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
این از نظر شخصی و فردی. اما اسلام یک طرف دیگر هم دارد؛ قضایا را همیشه از جنبه شخصی مطالعه نمیکند، از جنبه اجتماعی هم مطالعه میکند. حادثه عاشورا از جنبه اجتماعی و نسبت به کسانی که مرتکب آن شدند، مظهر یک انحطاط در جامعه اسلامی بود. لذا دائماً باید یادآوری بشود که دیگر چنین کاری را مرتکب نشوند. این همان «آخی» است که یک ملت میگوید: ما مسلمانها چنین کاری کردیم؟! لعنت به کسانی که چنین کاری کردند، پس دیگر چنین کاری نکنیم. ثالثاً این موضوع برای صیقل دادن احساسات اسلامی و انسانی است، اما به شرط اینکه ما این را درست درک بکنیم. امروز روزی نیست که آدم سرش را زیر آب بکند.
ما باید در اوضاع مذهبی خودمان رفرم ایجاد کنیم؛ البته نه در مذهب بلکه در کار خودمان. اشتباهات ما که به مذهب مربوط نیست...》(حماسه حسینی، صص ۲۴_۲۳).
ان شاءالله ادامه خواهد داشت...
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
شهید مطهری نگران بود شخصیت یاران امام حسین علیه السلام بود، درست مانند خود امام!
قسمت چهارم
شهید مطهری از کسانی که خواسته یا ناخواسته یاران امام علیه السلام را ضعیف جلوه میدادند انتقاد میکرد.
وی مینویسد: 《امام حسین در شب عاشورا اصحاب خودش را ستایش کرد؛ نگفت یک عده مردم بیگناه و بیچاره فردا کشته میشوید و به عمر شما خاتمه داده میشود، بلکه آنها را ستایش کرد و فرمود: «فَانّی لا اعْلَمُ اصْحاباً اوْفی وَلا خَیراً مِنْ اصْحابی» [ارشاد شیخ مفید، ص ۲۳۱] من یارانی در جهان بهتر از یاران خودم سراغ ندارم؛ یعنی من شما را بر یاران «بدر» (که یاران پیغمبر بودند) ترجیح میدهم، بر یاران پدرم علی ترجیح میدهم، بر یارانی که قرآن کریم برای انبیاء ذکر میکند (وَ کاینْ مِنْ نَبِی قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیونَ کثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اصابَهُمْ فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا اسْتَکانوا وَاللهُ یحِبُّ الصّابِرینَ) [آل عمران، ۱۴۶] ترجیح میدهم، یعنی اعتراف میکنم که همه شما قهرمان هستید. سخنش اینطور آغاز میشود: «مرحبا، مرحبا به گروه قهرمانان!».
بنابراین حالا که فهمیدیم این داستان دو صفحه دارد، میخواهیم صفحه دوم آن را هم مورد مطالعه قرار دهیم و اعتراف کنیم که ما در گذشته این اشتباه را مرتکب شدهایم که این داستان را فقط از یک طرف آن مطالعه کردهایم و غالباً آن طرف دیگر داستان را مسکوتٌ عنه گذاشتهایم؛ یعنی ما نمایشگر قهرمانیهای جنایتکارانه پسر معاویه و پسر زیاد و پسر سعد بوده و هستیم.》(حماسه حسینی، ص ۲۶).
ان شاءالله ادامه خواهد داشت...
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
شهید مطهری نگران روانشناسانی بود که شخصیت امام حسین علیه السلام را اشتباه فهم کردهاند!
قسمت پنجم
روانشناسها، خصوصاً کسانی که بیوگرافی مینویسند، کوشش میکنند برای روحیهها یک کلید شخصیت پیدا کنند. میگویند شخصیت هرکس یک کلید معین دارد؛ اگر آن را پیدا کنید سراسر زندگی او را میتوانید توجیه کنید. البته به دست آوردن کلید شخصیت افراد خیلی مشکل است، خصوصاً شخصیتهای خیلی بزرگ (حماسه حسینی، ص ۳۳).
سپس مینویسد: 《ادعای اینکه کسی بگوید من کلید شخصیت کسی مانند علی یا حسین بن علی را به دست آوردهام، انصافاً ادعای گزافی است و من جرأت نمیکنم چنین سخنی بگویم، اما این قدر میتوانم ادعا کنم که در حدودی که من حسین را شناخته و تاریخچه زندگی او را خواندهام و سخنان او را- که متأسفانه بسیار کم به دست ما رسیده است - به دست آوردهام، و در حدودی که تاریخ عاشورا را- که خوشبختانه این تاریخ مضبوط است- مطالعه کرده و خطابهها و نصایح و شعارهای حسین را به دست آوردهام، میتوانم این طور بگویم که از نظر من کلید شخصیت حسین حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگی است، حقپرستی است. سخنانی که از حسین بن علی علیه السلام نقل شده نادر است ولی همان مقداری که هست از همین روح حکایت میکند. از حسین بن علی پرسیدند: شما سخنی را که با گوش خودت از پیغمبر شنیده باشی، برای ما نقل کن. ببینید انتخاب حسین از سخنان پیغمبر چگونه است! از همین جا شما میتوانید مقدار شخصیت او را به دست آورید. حسین علیه السلام گفت آنچه که من از پیغمبر شنیدهام این است: «انَّ اللهَ تَعالی یحِبُّ مَعالِی الْامورِ وَ اشْرافَها وَ یکرِهُ سَفْسافَها» [بحارالانوار، ج ۴۴/ ص ۱۹۴] خدا کارهای بزرگ و مرتفع را دوست میدارد، از چیزهای پست بدش میآید. رفعت و عظمت را ببینید که وقتی میخواهد سخنی از پیغمبر نقل کند این چنین سخنی را انتخاب میکند؛ درواقع دارد خودش را نشان میدهد. از حسین علیه السلام اشعاری هم به دست ما رسیده است که باز همین روح در آن متجلّی است:
سَبِقَتِ الْعالَمینَ الَی الْمَعانی
بِحُسْنِ خَلیقَةٍ وَ عُلُوِّ هَمِّهِ
وَ لاحَ بِحِکمَتی نورُ الْهُدی فی
لَیالٍ فِی الضَّلالَةِ مُدْلِهَمَّه
یریدُ الْجاحِدونَ لِیطْفِؤُنَ
وَ یأْبَی اللهُ الّا انْ یتِمَّه [لمعة من بلاغة الحسین، ص ۹۵، به نقل از نفَس المهموم حاج شیخ عباس قمی]
سخنان بسیار محدودی که از حسین علیه السلام به ما رسیده همینطور است. اینها مربوط به حادثه عاشورا هم نیست، مربوط به قبل از آن است و ربطی به آنجا ندارد.
سخن دیگر از او این است: «مَوْتٌ فی عِزٍّ خَیرٌ مِنْ حَیاةٍ فی ذُلٍّ» مردن با عزت و شرافت، از زندگی با ذلت بهتر است.
جمله دیگری که باز از او نقل کردهاند این است: «انَّ جَمیعَ ما طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمْسُ فی مَشارِقِ الْأرْضِ وَ مَغارِبِها، بَحْرِها وَ بَرِّها وَ سَهْلِها وَ جَبَلِها عِنْدَ وَلِی مِنْ اوْلِیاءِ اللهِ وَ اهْلِ الْمَعْرِفَةِ بِحَقِّ اللهِ کفَیئِ الظِّلالِ». ضمناً شما از اینجا بفهمید یک مردی که حماسه الهی است فرقش با دیگران چیست. میگوید: جمیع آنچه خورشید بر آن طلوع میکند، تمام دنیا و مافیها، دریای آن و خشکی آن، کوه و دشت آن در نزد کسی که با خدای خودش آشنایی دارد و عظمت الهی را درک کرده و در پیشگاه الهی سر سپرده است، مثل یک سایه است. بعد اینطور ادامه میدهد: «الا حُرٌّ یدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لِاهْلِها» [جامع الصغیر، ج ۱/ ص ۷۵] آیا یک آزادمرد پیدا نمیشود که به دنیا و مافیهای آن بیاعتنا باشد؟ دنیا و مافیها برای انسانی که بخواهد خود را برده و بنده آن کند، به آن طمع داشته باشد و آن را هدف کار خودش قرار بدهد، مثل لُماظَه است》(حماسه حسینی، صص ۳۴_۳۳).
ان شاءالله ادامه خواهد داشت...
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
شهید مطهری نگران احساس شخصیت جامعه اسلامی بود!
قسمت ششم
اگر شهادت حسین بن علی صرفاً یک جریان حزنآور میبود، اگر صرفاً یک مصیبت میبود، اگر صرفاً این میبود که خونی بناحق ریخته شده است و به تعبیر دیگر صرفاً نفله شدن یک شخصیت میبود ولو شخصیت بسیار بزرگی، هرگز چنین آثاری را به دنبال خود نمیآورد. شهادت حسین بن علی از آن جهت این آثار را به دنبال خود آورد که- به تعبیری که عرض کردیم- نهضت او یک حماسه بزرگ اسلامی و الهی بود؛ از این جهت که این داستان و تاریخچه، تنها یک مصیبت و یک جنایت و ستمگری از طرف عدهای جنایتگر و ستمگر نبود، بلکه یک قهرمانی بسیاربسیار بزرگ از طرف همان کسی بود که جنایتها را بر او وارد کردند.
شهادت حسین بن علی حیات تازهای در عالم اسلام دمید و- همانطور که در گفتار اول گفتیم- اثر و خاصیت یک سخن یا تاریخچه و یا شخصیت حماسی این است که در روح موج به وجود میآورد، حمیت و غیرت به وجود میآورد، شجاعت و صلابت به وجود میآورد؛ در بدنها، خونها را به حرکت و جوشش درمیآورد و تنها را از رخوت و سستی خارج میکند و چابک و چالاک مینماید (حماسه حسینی، ص ۴۱).
سپس میگوید: 《مسئله احساس شخصیت مسئله بسیار مهمی است. از این سرمایه بالاتر برای اجتماع وجود ندارد که در خودش احساس شخصیت و منش کند، برای خودش ایدهآل داشته باشد و نسبت به اجتماعهای دیگر حس استغنا و بینیازی داشته باشد، یک اجتماع این طور فکر کند که خودش و برای خودش فلسفه مستقلّی در زندگی دارد و به آن فلسفه مستقلّ زندگی خودش افتخار و مباهات کند، و اساساً حفظ حماسه در اجتماع یعنی همین که اجتماع از خودش فلسفهای در زندگی داشته باشد و به آن فلسفه ایمان و اعتقاد داشته باشد و او را برتر و بهتر و بالاتر بداند و به آن ببالد. وای به حال آن اجتماعی که این حس را از دست بدهد! این یک مرض اجتماعی است، و این غیر از آن «خودی» اخلاقی است که بد است و نفسپرستی و شهوتپرستی است.
اگر اجتماعی این منش را از دست داد و احساس نکرد که خودش فلسفه مستقلّی دارد که باید به آن فلسفه متکی باشد، و اگر به فلسفه مستقلّ زندگی خودش ایمان نداشته باشد، هرچه داشته باشد از دست میدهد، ولی اگر این یکی را داشته باشد ولی همه چیزهای دیگر را از او بگیرند، باز روی پای خودش میایستد؛ یعنی یگانه نیرویی که مانع جذب شدن ملتی در ملت دیگر و یا فردی در فرد دیگر میشود، همین احساس منش و شخصیت است.》(همان، ص ۴۳).
ان شاءالله ادامه خواهد داشت...
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
شهید مطهری نگران بود مبادا درسهای حماسه حسینی به درستی انتقال داده نشود!
قسمت پایانی
بله. شهید مطهری دغدغه داشت که اهداف قیام حماسی امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش تحتتأثیر برخی صحبتهای دیگر فراموش شود.
کدام اهداف؟
وی درباره درسهای آموزنده قیام حسینی میگوید: 《حسین بن علی در سخنان و خطابههای خودش، آنجا که از امر به معروف و نهی از منکر صحبت میکند، همواره صحبتش این است: «وَ عَلَی الْاسْلامِ السَّلامُ اذْ قَدْ بُلِیتِ الْامَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یزیدَ» [اللهوف، ص ۱۱]، «انّی لَمْ اخْرُجْ اشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً وَ انَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاصْلاحِ فی امَّةِ جَدّی» [مقتل الحسین مقرم، ص ۱۵۶].》(حماسه حسینی، ص ۴۶).
و ادامه میدهد: 《حسین بن علی درس غیرت به مردم داد، درس تحمل و بردباری به مردم داد، درس تحمل شداید و سختیها به مردم داد. اینها برای ملت مسلمان درسهای بسیار بزرگی بود. پس اینکه میگویند حسین بن علی چه کرد و چطور شد که دین اسلام زنده شد، جوابش همین است که حسین بن علی روح تازه دمید، خونها را به جوش آورد، غیرتها را تحریک کرد، عشق و ایدهآل به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردباری و مقاومت و ایستادگی در مقابل شداید به مردم داد، ترس را ریخت؛ همان مردمی که تا آن مقدار میترسیدند، تبدیل به یک عده مردم شجاع و دلاور شدند.》(همان، صص ۴۷_۴۶).
آری؛ شهید مطهری نگران اینها بود.
او همچنین نگران بود مبادا مردم شمر امروز را نشناسند و به وقایعی چون فلسطین بی اعتنا باشند. قیام حسینی سیاسی است و نمیتوان از آن برداشت های سکولار داشت. اینجا را ببینید.
برای چنین امام قهرمانی، یک قطره اشک با معرفت ریختن، ارزشی وصف ناشدنی دارد...
اینجا را ببینید.
《اگر اشكى كه ما براى او مى ريزيم، در مسير هماهنگى روح ما باشد، پرواز كوچكى است كه روح ما با روح حسينى مى كند. اگر ذره اى از همت او، ذره اى از غيرت او، ذره اى از حريت او، ذره اى از ايمان او، ذره اى از تقواى او، ذره اى توحيد او در ما بيابد و چنين اشكى از چشم ما جارى شود، آن اشك بى نهايت قيمت دارد. اگر گفتند: به اندازه بال مگس هم باشد يك دنيا ارزش دارد، باور كنيد!!》
صلّی الله علیک یا اباعبدالله...
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از سعداء/حجت الاسلام راجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خطرناکترین بیماری که در ایران در حال اتفاق افتادن است!!!
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
🔸 دریافت نسخه با کیفیت
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
📆 1403.4.23
🔰 چرا دانشآموزان در سراسر جهان دارند خنگ میشوند؟
✅ تأثیر گوشیهای همراه بر روی دانشآموزان!
🔸 معروفترین معیار سنجش توانمندی دانشآموزان در سطح جهان، آزمونی موسوم به پیآیاسای است که هر سه سال یکبار عملکرد دانشآموزان هشتاد کشور جهان را در ریاضی، علوم و درک مطلب میسنجد. در سالهای اخیر هربار که نتایج این آزمون منتشر میشود، سیاستگذاران و برنامهریزان آموزشی در جهان را به تعجب وا میدارد.
🔸 طی چندین آزمون گذشته، نمرات دانشآموزان تقریباً در همۀ درسها و تقریباً در همهجای دنیا به طور مداوم در حال کاهش است. حتی کشورهایی مثل فنلاند و کرۀ جنوبی که نظامهای آموزشی بسیار باکیفیتی دارند هم مستثنی نیستند.
🔸 چه چیزی باعث افت نمرات در دانشآموزان سراسر جهان شده است؟ برخی از تحلیلگران همهگیری کرونا را عامل اصلی دانستهاند. اما روند افول نمرات از چندین سال قبل و مشخصاً از سال ۲۰۱۲ به بعد آغاز شده است و کرونا فقط شیب آن را افزایش داده است. گزارش پیآیاسای به سه دلیل «گوشیهای همراه» را عامل اصلی معرفی میکند:
1️⃣ اولاً دانشآموزانی که روزانه کمتر از یک ساعت از اوقات فراغت خود را با دستگاههای دیجیتال سپری میکنند، عملکرد ریاضیشان حدود پنجاه درصد بالاتر از دانشآموزانی است که روزانه بیش از پنجساعت به اسکرین چشم میدوزند.
2️⃣ ثانیاً به نظر میرسد که صفحهنمایشها باعث نوعی حواسپرتی فراگیر در میان همهٔ دانشآموزان شدهاند، حتی دانشآموزانی که مدام چشم به آنها ندوختهاند نیز در اثر حواسپرتی اطرافیانشان درگیر میشوند.
3️⃣ دلیل سوم این است که تقریباً نیمی از دانشآموزانی که در این آزمون شرکت کردند، گفتند وقتی از دستگاههای دیجیتال خود دور هستند، احساس «کلافگی» یا «اضطراب» میکنند. به همین روال، نیمی از دانشآموزان گفتند که بدون دستگاههای دیجیتالشان از زندگی رضایت کمتری دارند. این اضطراب رابطهای معکوس با عملکرد تحصیلی دانشآموزان دارد. در مجموع، دانشآموزانی که بیشتر با تلفن همراه خود کار میکنند در مدرسه نمرات بدتری میگیرند، حواس دانشآموزان دیگر را پرت میکنند و احساس بدتری نسبت به زندگی خود دارند.
🔸 البته آزمون پیآیاسای تنها پژوهشی نیست که پیوستگی استفادۀ زیاد از دستگاههای دیجیتال و عملکرد بد تحصیلی را نشان میدهد. جاناتان هایت، در پژوهشی جدید به این نتیجه رسیده است که صرفِ وجود یک گوشی هوشمند در دیدرس، باعث افت قابلتوجه تمرکز حاضرین میشود.
نظر شما چیست؟
🔸 هایت پیشنهاد میکند که بهتر است گوشیهای هوشمند کاملاً در مدارس ممنوع شوند. به نظر میرسد تحلیل پیآیاسای نیز استدلالی قوی در حمایت از این سیاست باشد. صدها پژوهش جدی دیگر در دهسال اخیر نیز به نتایج مشابهی رسیدهاند. اگرچه بعضی میگویند اگر دانشآموزان مهارت استفاده از گوشی را بیاموزند، شاید کمتر در معرض خطر باشند، اما ممنوعکردن تلفن در مدرسه اقدام آزمایشی جسورانه و بدیعی خواهد بود. شاید مؤثر نباشد، اما غلط است اگر فکر کنیم هیچ کاری نکردن و حفظ وضع موجود، بیضرر خواهد بود. وقت، وقتِ یک مداخله جدید است.
↙️ منبع: وبسایت ترجمان، نویسنده: درک تامپسن، مترجم: نیره احمدی
〰️〰️〰️〰️〰️
▪️اگر مفید بود لطفاً با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
🆔 @tarahomiasl
هدایت شده از Dr.Mutter
داشتم یه فرم اداری رو در مورد خودم پر میکردم که می بایست داخلش مشخصات همسر و فرزندان رو هم مینوشتم.
کادر بعدی نوشته بود علامت بزنید کدوم بچه ها از همسر فعلیتونه؟
کدوما از قبلی؟ خب تا اینجاش از نظر من منطقیه.
ووووولی امان از سوال بعدی
کدوم بچه از هیچ همسرتون نیست😐😔
تعهدات اخلاقی در این جامعه موج میزنه!
(در مورد فرزند خونده جدا پرسیده شده)
البته برای ما خب تبعا بعد از این سالها دیگه طبیعیه ولی ببینید که چقدر این مسئله اینجا رایج و پذیرفته شده است که در فرم های اداری هم نوشته شده.
#ازدواج_سفید_سیاه
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
هدایت شده از باور
.
🔺علی(ع) و فاطمه(س) چه کار کرده بودند که زینب(س) اینگونه از آب درآمد و حسین(ع) آنگونه؟
🔻اولین اثری که بر اولاد خودشان گذاشتند، این بود که اولاد خود را «نترساندند»، بچه را با وحشت تربیت نکردند، خانهشان خانهی خفقان و وحشت و رعب نبود. بسیاری از پدر و مادرها بچههای با استعدادی دارند و تحمل بچهی بااستعداد، مشکل است. لذا این بچهها را از بچگی مرعوب میکنند...
🔺اصل تربیتی دیگر علی(ع) و فاطمه(س)، «حرمت و احترام»، عجیبی بود که برای فرزندانشان قائل بودند...
🔻اصل سومی که علی(ع) و فاطمه(س) در خانه داشتند «محبت بیدریغ» بود. بسیاری از پدرها میترسند بچه خودشان را ببوسند. بسیاری از مادرها فرزندانشان را کم میبوسند. این غلط است. فاطمه زهرا(س) بچهی خودش را به سینهاش می فشرد. رسولخدا(ص) در هنگام رحلت، اجازه نداد که این بچهها را از روی سینهاش بلند کنند.
🔺این روحیه دادن و محبت کردن است که موجب میشود هیچکس نتواند اینها را با هیچچیز بخرد. محبت کردند تا بچه ها قابل «تطمیع» نباشند. نترساندند تا بچهها قابل «تهدید» نباشند. به بچهها شخصیت و حرمت دادند تا «ابهتهای اجتماعی» و جمعیتهای انبوه آنها را نگیرد و دچار واهمه نکند. زینب کبری(س) وقتی که در بازار صحبت کرد، دچار واهمه نشد؛ وقتی که در مجلس یزید سخنرانی کرد، دچار واهمه نشد.
✍ #آیت_الله_حائری_شیرازی، راه رشد، جلد۲، صفحات ۵۶ و ۵۹.
🌱 #تربیت_حسینی 1⃣1⃣
🔰 باور؛
خانه کنشگرانِ تربیت اسلامی.
🆔 @Bavar_tarbiat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹️رهبر انقلاب هماکنون در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس: توصیه موکد من تعامل سازنده مجلس با دولت جدید است. موفقیت رئیس جمهور و دولت جدید، موفقیت همه ما است. ۱۴۰۳/۴/۳۱
💻 Farsi.Khamenei.ir