#فاطمیه
تفسير او به دست قلم ناميسر است
در شان او غزل ننويسيم بهتر است
شان نزول يک پری از آسمان به خاک
دامان مادریست كه در شان كوثر است
هر مصرعم لبیست كه لبخند میزند
اين بيت من شبيه لبان پيمبر است
روح نبیست؟ ام ابی؟ يا گل علی؟
من هر كجا كه میرسم او جای ديگر است
از عرش تا به فرش ملائک خمار او
ذكرش سبوسبو می اللهاكبر است
او فاطمهست معنی اين نام را هنوز
از هر زبان كه میشنوم نامكرر است
از زخم او اگر بنويسی قلم، بدان
نامت از اين به بعد قلم نيست خنجر است
ننويس فتنه پشت دری شعله میکشد
در كوچه شر به پا شده در خانه محشر است
در كوچه بوی آتش و در خانه عطر گل
مرز بهشت و دوزخ از آن روز اين در است
🔹مهدی مردانی
☑️ @isnaaqazvin
#فاطمیه
شعر بايد كه پرنيان باشد
جمله، خاموش و او زبان باشد
شعر بايد كه نوشداروی
هرچه سهرابِ نيمهجان باشد
شايد اين كوچههای تنهايی
راه مخفی كهكشان باشد
و خدا خواست مهربانْ بانو
بارگاه تو آسمان باشد
گله از آسمان مكن شايد
پای خورشيد در ميان باشد
سنگِ قبرم خدا كند روزی
چون مزار تو بینشان باشد
مادری كه جوان بميرد آه...
بدترين نوع امتحان باشد
روي گلْميخ خاطرات كبود
خون يک ياس نوجوان باشد
بعد تو در چگونه با ديوار
مثل يک دوست مهربان باشد؟
🔹نگار سادات معصوم زاده
☑️ @isnaaqazvin