eitaa logo
🎋جوانان انقلابی
211 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4.1هزار ویدیو
108 فایل
مقام‌معظم‌رهبرے: جوان‌ها‌امروز‌درفضاے‌ مجازے فعالند,فضاےمجازے مےتواندابزارےباشدبراےزدن توے دهان دشمنان✊ #بیاد_شہیدمحسن‌حججے و #شهیدجوادمحمدی «عضو شدن درڪاناݪے ڪہ دم از شہدا میزنہ سعادتـہ» [کپے با ذڪر #صلوات مجاز است✔]
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻| 🔻بخش ھایے از وصیتنامہ شهید حمید باکری 🌿| از راحت طلبي و بدست آوردن روزي بطور ساده دوري نمائيد. دائم بايد فردي و خستگے ناپذير باشيد. 💚| يقين بدانيد تنها اعمال شما كه مورد رضايت خداوند متعال قرار خواهد گرفت اعمالي است كه تحت ولايت‌الهے و رسولش و امامش باشدبنابراين در هر زمان و هر موقعيت همت به اعمالے بگماريد كه مورد تائيد رهبرے و امامت باشد. 🌿| به كسب علم و و شناخت در تاريخ اسلام و تاريخ انقلابات اسلامي اهميت زياد قائل شويد. 💚| قدر اين را بدانيد و مدام در جهت تحكيم مباني جمهوري اسلامي كوشا باشيد و زندگےخودرا صرف تحكيم پايه‌های‌اين جمهوری قرار دهيد. 🌱| به اسلام اهميت زياد قائل شده و آن را كسب و عمل نمائيد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
⚜️شهیدی که سنگ مزار ندارد !؟!؟ 💠شهید محمد مرتضی عبداللهی 🔰قرار بود گروهی به مقری برای شناسایی بروند. با ماشین تا مسیری را می‌توانستیم طی کنیم و بقیه مسیر را باید پیاده می‌رفتیم. مرتضی به عنوان راهنما جلو می‌دوید و من و بقیه پشت سرش می‌دویدیم تا اینکه از طریق شکافتن دیوار یک ساختمان، داخل ساختمان دیگر رفتیم تا بتوانیم به مقر اصلی برسیم. ناگهان داعش شروع به تیراندازی کرد. با مرتضی و گروه بچه‌ها در داخل ساختمان ماندیم تا جو آرام‌تر شود. بعد از یک ‌ساعت منتظر ماندن دیدیم خبری از تیراندازی دشمن نیست و به سمت ماشین‌ها حرکت کردیم. قرار بود اول یکی از بچه‌های گروه جلوتر حرکت کند که مرتضی گفت صبر کن اول من می‌روم. اگر خبری نبود شما دنبالم بیایید. با بیرون آمدن مرتضی از ساختمان دشمن که در کمین بود، با خمپاره ۱۲۰ به سمتمان شلیک کرد که یکدفعه گرد و خاک همه جا را فرا گرفت. من مجروح شدم. در آن حال فکر می‌کردم مرتضی رفته و ما را تنها گذاشته است، اما بعد متوجه شدم چند متر جلوتر از ساختمان یک نفر افتاده است. خودم را با حالت زخمی به او رساندم و دیدم مرتضی است. ترکش‌های خمپاره به بدن او اصابت کرده و او را شهادت رسانده بود. 🔻قسمتی از وصیت شهید🔻 🔹دوست دارم اگر شهید شدم، پیکری نداشته باشم، از ادب به دور است که در محضر سیدالشهدا، با تنی سالم و کفن پوش محشور شوم و اگر پیکرم برگشت، دوست دارم سنگ قبری برایم نگذارند. برایم سخت است که من سنگ مزار داشته باشم و بی‌بی حضرت زهرا (س) بی نشان باشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat
💠سیدرضاحسینی 🗣به نقل از مادر 🔰بعضی افراد فامیل با رفتن او مخالف بودند به او می‌گفتند: مملکت خودمان مشکل دارد تو مال این مملکت نیستی، اگر می‌خواهی جنگ بروی برو افغانستان و او در جواب می‌گفت: «مملکت ما مملکت امام زمان نیست، درست نمی‌شود، ولی این مملکت، مملکت امام زمان است باید از آن محافظت شود.» می‌گفت: هرجا که ندای کمک آمد باید برای کمک برویم و الآن از سوریه ندای کمک می‌آید. 🔻پس از شهادت او تمام کسانی که با رفتن او مخالف بودند بر سر خاک او می‌روند و التماس می‌کنند که برای آنها هم دعا کند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آخرین شب قدر، به یاد حاج قاسم❤️ ان‌شالله که عند ربه یرزقون، به یاد ما باشه😭 خاطره‌ای تاثیرگذار از سید حسن نصرالله، که قبل از شهادت حاج قاسم اتفاق افتاده بود 🔹 با خودم میگفتم حاضرم ملک الموت جان من را بگیرد و حاج قاسم را رها کند ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
🌹 🌹 🌺 بعد از ۴۸ ساعت درگیرے با دشمن نیمہ شب به اردوگاه رسیدیم ... 🌺 مقداری آب و یڪ جعبه خرما باقے مانده بود ، فرمانده بچه های گردان را به خط ڪرد و گفت : برادرانے ڪہ خیلی گرسنه هستند از این خرما بخورنـد و آنهایے کہ می ‌توانند، تا فـردا صـبح تحمل ڪنند. 🌺 جعبہ خرمـا بیـن بچـه ها دست به دست چرخیـد تا به فرمانــده رسید... 🌺 فرمانـده بہ جعبـه خرمـا نگاه ڪرد، خرماهـا دست نخورده بود ،بچـه ها تنـها با آب قمقمه هایشان افطار ڪرده بودنـد. 🌹ماه بود... 🌹تیرماه شصت و یڪ... 🍂 🍂 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
💔 زندگی نامه شهید تقی جمالی: در سال ۱۳۳۶ در خانواده ای مذهبی در روستای بازکل دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان کویه سفلی گذراند و برای ادامه ی تحصیلاتش به رودسر عزیمت نمود. خانواده اش درآمد ناچیزی داشت، از این رو تقی در کار مزرعه به پدرش کمک میکرد و هم گام با تحصیل به کار کشاورزی هم مشغول بود. همزمان با اوج گیری مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی، شهید تقی نیز به این اقیانوس عظیم پیوست. روزها در راهپیمایی های شهر رودسر شرکت میکرد و شبها با پخش اعلامیه و نصب پرده در سطح روستا، به آگاه سازی مردم محل می پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی، جهت صیانت از دستاوردهای خون شهیدان،به عضویت رسمی بسیج درآمد و در بخشهای مختلفی به فعالیت پرداخت. در اردیبهشت سال ۱۳۶۱،جهت دفاع از میهمن اسلامی در برابر دشمن بعثی،به مناطق عملیاتی جنوب اعزام شد. و توفیق شرکت در عملیات بزرگ بیت المقدس(آزاد سازی خرمشهر ) را پیدا کرد. سرانجام در مراحل اولیه این عملیات ؛ در روز جمعه ۲۴ اردیبهشت ۶۱، در کربلای دشت جفیر در سن ۲۵ سالگی،به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهرش مدت ۱۳ روز بی غسل و کفن در زیر خاکریز ماند. اما با پاکسازی مناطق عملیاتی از لوث وجود دشمن، پیکر مطهرش در روز یکشنبه ۹ خرداد سال ۶۱ در شهرستان رودسر،با شکوه هر چه تمام تر تشییع شد و در مزار ابدیش در روستای کویه سفلی آرام گرفت. سالروز شهادت🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥سریعترین روش تولید عکس نوشت از متن دلخواه... ▪️سعی کنید از قبل توی پوشه ای داخل گوشی عکس پس زمینه مشکی یا هر رنگی یا قاب مورد نظرتون رو سیو داشته باشید ▪️وارد اینستا بشید..توی قسمت انتخاب استوری پس زمینه مورد نظر رو انتخاب کنید ▪️حالا متن مورد نظرتون را توسط گزینه ورود متن بنویسید، یا اگر از قبل دارید کپی کنید اونجا! 🔹تمام شد 😁ذخیره رو بزنید اون پایین! ❤️بهترین روش برای ایجاد سریع اخبار فوری یا نکات ناب و انتشار در وضعیت واتساپ و استوری 🔘عکس پس زمینه های مورد نظرتون رو هم میتونید از گوگل یا پینترست سرچ و سیو کنید، مثلا بنویسید زمینه مشکی یا صورتی! بعد اون عکسو سیو کنید... ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
🔰لغو امتیاز تنباكو به‌واسطه فشار ناشی از فتوای «میرزای بزرگ شیرازی» (1270 ش) 🔅میرزای بزرگ شیرازی در فتوای مشهور خود، استعمال تنباكو را در حكم محاربه با امام زمان (عج) اعلام می‏كند و به شاه هشدار می‏دهد كه در صورت عدم لغو قرارداد، فرمان جهاد صادر خواهد كرد. 🔹با این کار توطئه‏ای را كه به دست ناصرالدین‌شاه قاجار با واگذاری امتیاز دخانیات ایران به انگلیسی‏ها در حال شكل گرفتن بود در نطفه نابود كرد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
🍃🌷شهادت خواهر شهید فوزیه شیردل 🔺سال ۵۸، پاوه در چنگال منافقین و حزب خلق گرفتار بود. دکتر چمران مرد آن سال روزها در مرداد ماه دستور خالی کردن بیمارستان قدس پاوه را داده بود اما فوزیه و دوستانش تا تخلیه کامل بیمارستان دست نگه داشته بودند. 🔺 خطرات آن روز بخوبی در یاد همکاران و دوستان فوزیه نقش بسته و ماندگار شده است: «دکتر چمران گفته بود که زنان از بیمارستان بروند و فقط مردان پزشک و بهیار و پرستار بمانند. نمی‌خواست زنان اسیر شوند و مشکلی برایشان پیش بیاید. 🔺پرستار وارد اتاق شد و داد زد: بدوئید، مجروحان را ببرید بیرون و ناگهان تعجب کرد و گفت: وا فوزیه تو هنوز اینجایی بیمارستان توی محاصره است، این همه کشته و مجروح دادیم عجله کن. عذرا با کنایه گفت: فوزیه خانم حالا که داری خودت را برای مهمانی آماده میکنی لطف فرموده چند تا از این خرماها را هم نوش جان بفرمائید چون معلوم نیست این محاصره چند روز طول بکشد. شاید حالا حالاها هم خبری از کمکی که گفتن درراه است نباشد. خود آقای چمران هم گیر افتاده. بیا همین یه خرده خرما را، چند تایش را تو بخور چند تا هم بگذاریم برای ایران خانم محمدی. اصلا از یه ساعت پیش تا حالا معلوم نیست کجاست دو بار تیر از بغل گوشش رفت. همین ظهری هم اگر تیر به کمد کمونه نکرده بود. سرش داغون شده بود. بیا این خرما را بگیر، بیا. فوزیه گفت: روزه ام، عذرا جان! عذرا داد کشید: فوزیه بیا، بسه دیگه، چت شده دختر! باید توی محوطه، پشت وانت دراز بکشیم تا هلیکوپتر بیاد و ما را ببره. امنیت نیست بدو «خانم محمدی» منتظر ما مونده بدو، الآ نه که بیمارستان را روی سرت خراب کنند، بدو. دقایق بعد ... 🔺 فوزیه شیر دل، عذرا نقشبندی، ایران خانم محمدی ... عقب وانت دراز کشیده اند، چشمها آقا «سید عبدالرحمن» پر از اشک بود وقتی که ملافه ی سفید را روی آنها می کشید. فقط توانست بگوید خدا پشت و پناهتان ... 🔺صدای دو نفر از حزب مجاهد خلق به گوش رسید: هر دو روی تپه ای که بیمارستان را زیرنظر داشته باشند سنگر گرفته بودند. یکی از آن دو نفر گفت: جمشید، جمشید اونا که عقب تویوتا گذاشتن جنازه نیستن پسر زنده اند . هوشنگ جواب داد: توکاری به زنده یا مرده بودنشون نداشته باش! گفتن بزن، تو هم بزن کاک جابر گفته، همه فشنگ‌ها خلاص، فدای وجودش، زنده باد خلق! فشنگ‌ها خلاص، مرده و زنده را بزن رفیق ... فوزیه با شنیدن صدای هلی کوپتر خودی، از جا بلند شد. دست تکان داد و کمک خواست: «کمک ... ما را نجات بدهید!» ♦️لاله صفت در آسمان جاودان شد 🔺ناگهان رگباری پهلوی فوزیه را شکافت. از درد، عرق بر پیشانی و پشت لبش نشست. اشک گونه‌هایش را خیس کرد و خون کف تویوتا را ... رنگ لاله‌های دشتی کرد که من در نقاشی های کودکی ام؛ فرشته سپید پوشم را میان آن می کشیدم. فوزیه شیردل؛ بهیار سپید پوشی چون پرستویی خونین بال از شهری دود زده که بوی نفاق آن را پر کرده بود به سوی آسمان آبی پر کشید. او در حالکیه روزه بود، به ضیافت افطار خداوند نائل شد. ساعتی بعد دکتر چمران به صورت رنگ پریده‌ی پرستار جوان که تازه به شهادت رسیده بود، نگاه کرد. تأسف وجودش را پر کرد؛ نالید: «سریع زخمی‌ها و شهداء را از اینجا دور کنید.» 🔺دستور را اجراء کردند. هلی‌کوپتر از زمین بلند شد. رگبار گلوله‌ها به طرف بدنه‌ی آن، خلبان را دستپاچه کرد. پروانه‌ی هلی‌کوپتر با تپه‌ی جنوبی برخورد کرد و شکست. هلی‌کوپتر به زمین نشست و دقایقی بعد دوباره بلند شد. باران گلوله از پشت تپه‌ها به طرفش می‌بارید. پره‌های آن با دیواره‌های تپه برخورد می‌کرد. یک دفعه کابین متلاشی شد. خلبان و کمک‌خلبان، وحشت‌زده و دستپاچه، در صدد نجات جان خود و مجروحان بودند. با ضربه‌ی بعدی پای خلبان و کمک‌خلبان در داخل کمربند صندلی گیر کرد و بدنشان به بیرون آویزان شد. با لرزش هلی کوپتر و تکان‌های شدید، همه مجروحان به شهادت رسیدند. 🔺جسد فوزیه از کابین هلی‌کوپتر آویزان شد. پاهایش داخل بود و بدنش آویزان شده بود بیرون. روپوش سفید او که سرخ شده بود در هوا تکان می‌خورد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
🖼 | شایعه نظرسنجی انتخاباتی سایت رهبر انقلاب صحت ندارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
مداحی آنلاین - نسل سلمان - حسین طاهری.mp3
8.51M
🔺نسل سلمان 🔺ای اهل حرم میر و علمدار می آید! 🎤 🇵🇸🇮🇷 ✊🔥☄ 🍂🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4