سوره یوسف آیه 67
⚜ بسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
💠 وَقَالَ يَبَنِىَّ لَا تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَ حِدٍ وَادْخُلُواْ مِنْ أَبْوَ بٍ مُّتَفَرِّقَةٍ وَ مَآ أُغْنِى عَنكُم مِّنَ اللَّهِ مِن شَىْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَّكَلْتُ وَ عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ
💠 و (یعقوب) گفت: اى پسران من (چون به مصر رسیدید همه) از یك دروازه (به شهر) وارد نشوید (تا توجه مردم به شما جلب نشود) بلكه از دروازه هاى مختلف وارد شوید و (بدانید من با این سفارش) نمى توانم چیزى از (مقدرات) خدا را از شما دور كنم. فرمان جز براى خدا نیست، تنها بر او #توكل مى كنم و همه توكل كنندگان (نیز) باید بر او توكل نمایند.
✨ #تفسیر و #تفکر در #یوسف_آیه_67
1- عاطفه پدرى حتّى نسبت به فرزندان خطاكار، از بین نمى رود.
2- چاره اندیشى وتدبیر براى حفظ سلامت فرزندان، لازم است.
3- وقتى توصیه كننده عالم و آگاه است، لازم نیست فرمانبر از فلسفه ى آن دستور آگاه باشد. (فرزندان یعقوب فرمان «لا تدخلوا...» را عمل كردند و فلسفه و راز آن را نپرسیدند)*
4- از بهترین زمان هاى موعظه، در آستانه سفر است. یعقوب در آستانه ى سفر فرزندان به آنان گفت: «یا بنىّ لاتدخلوا من باب واحد»
5 - جلو حساسیّتها، سوءظنها و چشمزخمها را بگیرید، ورود گروهى جوان به منطقهى بیگانه، عامل سوءظن و سعایت است.
6- لطف و قدرت خداوند را منحصر در یك راه نپندارید، دست او باز است و مىتواند از هر طریقى شما را مدد رساند.
7- فقط بازدارنده و نهى كننده نباشید، بلكه #راه_حل نیز ارائه دهید.
8 - براى رسیدن به مقصود بایستى راههاى مختلف را پیمود.
9- مدیر خوب باید علاوه بر برنامه ریزى، حساب احتمالات را بكند، زیرا انسان در اداره ى امور خود مستقل نیست. یعنى با همه محاسبات و دقّتها باز هم دست خدا باز است و تضمینى براى انجام #صددرصد محاسبات ما نیست.
10- در برابر مقدّرات حتمى خداوند، چاره اى جز #تسلیم نیست.
11- حاكم مطلق هستى، خداوند است.
12- با توكّل زانوى اشتر ببند.
13- هم #احتیاط و #محاسبه لازم است؛ و هم #توكل به خداوند ضرورى است.
14- به غیر خداوند، توكل نكنید. «علیه توكّلت» چرا كه او به تنهایى كفایت مى كند و بهترین وكیل است.
15- یعقوب، هم خود توكل كرد و هم دیگران را با امر به توكل تشویق نمود.
كارت بانكيم رو به فروشنده دادم
و با خيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه،ولى در كمال تعجب، دستگاه پيام داد:
" رمز نامعتبر است...! "
از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه واين بار این پيام آمد:
" موجودی کافی نمی باشد...! "
فروشنده گفت:
آقا لطفا نقداً پرداخت كنيد...
پول نقد همراهتون هست؟....
فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين؛
كلاً سوخته...
در راه برگشت، مرتب اين جمله فروشنده
در سرم صدا می كرد:
" پول نقد همراهتون هست؟.... "
خدايا... ما در كارت اعمالمان
كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم...
نكند در روز حساب و كتاب بگويند:
" موجودى كافى نيست... "
و بگويند اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد
كه كلاً سوخت و از بين رفت...
كنار بخل..... كنار حسد..... كنار ريا.....
كنار بى اعتمادى به خدا... كنار دنيا دوستى و...
نكند از ما بپرسند نقد با خودت چه آورده اى؟؟؟
و ما كيسه مان تهى باشد؛ دستمان خالى...
🔺هر شب قبل از خواب اعمالمان را #محاسبه کنیم.