زنی که صهیونیستها فراموشش نمیکنند
ریم صالح الریاشی
💢او اولین زنی نبود که دست به چنین اقدام بزرگی (عملیات انتحاری)میزند اما چیزی که سال 2004 این بانوی 22 ساله را چون نگین در میان شش زن پیش از خود بیشتر میدرخشاند این بود که او دلبستگی و عشقی فراتر از زنان دیگر استشهادی در دنیا داشت و آن وجود دو فرزند بود که از جان عزیز ترشان میداشت.
💢ریم دختری تحصیل کرده بود و در کنار همسر خود زندگی مرفه و خوشی را میگذراند. پدرش نیز «صالح» نماینده یکی از شرکتهای باطری سازی خودروهای آلمانی بود و از ثروتمندان محسوب میشد. اما ریم ورای همه این ها به دنبال خوشبختی و سربلندی برای همه مردم سرزمینش بود.
💢تحمل دیدن ظلمی که از جانب فرزندان بنی صهیون به هموطنانش روا داشته میشد قلبش را میآزرد و در شرایطی که وسیله قوی تری برای مبارزه در دستش نبود به گردان های عزالدین قسام پیوست تا با انجام عملیات شهادت طلبانه خواب را از چشمان اشغالگران بگیرد و با ریختن خونش میخواست فریاد اعتراض از این همه ظلم و سکوت جامعه جهانی را به گوش دنیا برساند.
#فلسطین
#بانوان_شهیده
#بانوان_بهشتی
✨خاطره ای از شهیده راضیه کشاورز✨
ما همیشه یک زمان استراحت ربع ساعته بین کلاس ساعت آخر و کلاس تقویتی ظهر داشتیم.
بچه ها تمام روز سر کلاس بودند و اون کلاس تقویتی هم اضافه شده بود و حتی اگر معلمِ ساعت قبل به موقع از کلاس بیرون می رفت و معلمِ ساعت بعد به موقع می اومد توی کلاس، در بهترین حالت فقط ربع ساعت برای استراحت باقی می موند.
زمان انقدر کم بود که بچه ها اون زمان رو برای رفع خستگی و خوردن تغذیه می گذاشتند.
اما راضیه جان و دوستش همون زمان رو می رفتند برای ادای نماز جماعت. و وقتی برمی گشتند معلم بعدی رسیده بود.
گاهی پیش می اومد که راضیه جان و دوستش کمی دیر به کلاس تقویتی می اومدند اما معلم ها چون از قبل شناخت داشتند و می دونستند رفته اند به نماز، چیزی نمی گفتند...
🧕راوی:دوست شهیده راضیه کشاورز،زهرا منتصری
#بانوان_شهیده
#شهیده_راضیه_کشاورز
#بانوان_بهشتی
شهیده پروانه ابراهیم زاده
🥀شهیده پروانه ابراهیم زاده در بیست و پنجمین روز ماه شهریور سال 1335 در خانوادهای متوسط متولد شد.
🥀دوران ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را در تهران به اتمام رساند و در آخرین سال تحصیلی به کار در شرکت مخابرات واقع در میدان توپخانه مشغول شد و به عنوان اپراتور 118 به فعالیت پرداخت.
🥀 ایشان در دوران طاغوت با وجود رواج بیحجابی مقید به رعایت حجاب و انجام واجبات بود و نماز را لحظهای ترک نمیکرد.
🥀او در تاریخ 23 اسفند 1366 در اثر اصابت موشک در زمان موشکباران تهران به منزلشان به همراه همسرش شهید رحیم احمدی سلوطا و فرزند کوچکش طاهر احمدی و جنین کوچکی که در شکم داشت به دیدار حق شتافتند.
مزار ایشان در بهشت زهرای تهران قطعه 40 ردیف 13 میباشد.
فعالیتهای شهیده:
🥀شهیده مردم را تشویق به نماز و شرکت در مساجد میکرد و شبهای جمعه به برپایی دعای توسل در منزل اهمیت فراوانی میداد.
🥀در راهپیماییهای اوایل انقلاب حضور گستردهای داشت و از هر فرصتی برای برپایی نظام جمهوری اسلامی استفاده میکرد.
#بانوان_شهیده
فاطمه شهیدی است که قبل از شهادتش تمام وجود زنانهاش با شهادت بستگانشان به شهادت رسیده بود
فاطمه مادر سه شهید بود
فاطمه خواهر سه شهید بود
فاطمه خالهی یک شهید بود
فاطمه مادر زن یک شهید بود
یکی از برادران شهیدش سالها مفقودالاثر بود.
آری فاطمه تک تک وجودش را تقدیم اسلام کرده بود و اینک خود نیز باید هستی خویش را تقدیم یار میکرد و در عارفانهترین وصال، به اتحاد ابدی میرسید.
🔹شرح واقعهی شهادت فاطمه نیک
فاطمه نیک به هنگامی که همراه همسر،همسر برادر شهیدش،خواهر و خواهرزاده ی جانبازش در کاروان خانواده ی شهدا به زیارت خانه ی خدا رفته بود،به آرزویی که بارها بر زبان آورده بود رسید و در جوار خانهی خدا به عزیزانش پیوست. افراد خانواده بدون اینکه آنکه بتوانند خبری از او داشته باشند و بعضی بدون اینکه حتی فرصت آگاهی از این واقعه را پیدا کنند، مجبور به بازگشت شدند.ماهها بعد،وقتی کاروانی از شهدای مفقود حج، رهسپار مکه شد،پسرش محمود، جسد او را شناسایی کرد و به خانه بازگرداند.
#بانوان_شهیده
#بانوان_بهشتی
💢شهیده نوجوانی که تا لحظه شهادت حجابش را حفظ کرد!
🕊●°●شهیده زهرا فارسی بندری●°●🕊
🔻در تاریخ 1345/5/1 در روستای «چهار محل» دهستان رود حله دیده به جهان گشود.
زهرا دختری بود که برخلاف برخی همسالان خود با حجاب و پوشش مناسب بود و سعی داشت بر این ارزش مهم اهتمام ورزد.
وی دخترکی آرام و مطیع بود که مهربانی و مهر ورزی به دیگران را دوست داشت و بر سر وعده های خود ثابت قدم می ماند و نماز، حجاب و تحصیل از مهمترین اولویت هایش در زندگی بود.
🔻حضور در مراسمات مذهبی و دینی را دوست داشت و به همراه مادر، چادر به سر به روضه های اهل بیت(علیهم السلام) با اشک های زلالش روح خود را صیقل می داد.زهرا در مدرسه بارها به خاطر حجاب، مورد سرزنش همکالسی هایش قرار می گرفت، اما خم بر ابرو نمی آورد.
زهرا برخی روزها از شدت طعنه های بچه های مدرسه ناراحت می شد و زمانیکه مادر دلیل ناراحتی هایش را از او می پرسید در جواب مادر می گفت: «از سرزنش بعضی از بچه های کالس که حجابم را تمسخر می کنند ناراحتم».
🔻چیزی از انقلاب نگذشته بود که زهرا با شروع جنگ تحمیلی، خود را برای شهادت آماده کرد، با روسری سر بر بالین می گذاشت و با خود نجوا می کرد: «نکند حمله کنند و در خواب به شهادت برسم و سرم عریان باشد».
🔻سرانجام زهرا در سن 14 سالگی در بمباران هوایی آبادان در همان روزهای آغازین جنگ تحمیلی در مهرماه سال 59 با تمام آرزوهای نوجوانیش با اصابت توپ به کاشانه شان همراه با مادرش شهد شیرین شهادت را نوشید.
#بانوان_شهیده