#تک_بیت
مانند یک مریض که محتاج مرهم است
آقا اجازه حال دلم زار و در هم است
#علی_جباری
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
🔹خنده و مزاح... 🙂🙂
آقایی رفت خونه دید زنش نشسته داره گریه میکنه.
گفت: چته چرا گریه میکنی؟! مادرش گفت چه انتظاری داری از زنی که طلاقش دادی؟!
مرد گفت کی طلاقش دادم؟!
مادرش گفت امروز ظهر براش پیام فرستادی که طلاقت دادم!
مرد گفت من از صبح گوشیمو گم کردم، شاید اونی که گوشیمو پیدا کرده پیام فرستاده! گوشیتو بده بهش زنگ بزنم.
زنگ زد به گوشیش، یه آقایی جواب داد.
مرد گفت تو پیام فرستادی به زنم که طلاقت دادم؟!
دزده گفت آره....... از صبح تا حالا مخمو خورده! مدام گوجه بگیر، خیار بگیر، سبزی بگیر، اينو ببر، اونو بيار، خواهرت اینو گفت، مادرت این کارو کرد، از دست بچه ها خسته شدم، تو منو درک نمیکنی، نهار چی درست کنم، الان کجایی؟ کی میرسی خونه؟...........
منم کلافه شدم بجای تو طلاقش دادم راحتت کردم!
مرد با چشمانی پر از اشک گفت:
گوشیم حلالت🥺😂
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
✨ميلاد با سعادت آيت جود و سخا،حضرت امام جواد علیهالسلام
💫و ولادت دردانه امام حسين علیهالسلام باب الحوائج حضرت شاهزاده علي اصغر مباركباد
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
✍ تنبیهی برای دروغ
🔹ﭘﺴﺮ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ:
ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻩﺍﯼ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺷﺖ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ، ﮔﻔﺖ: ﺳﺎﻋﺖ پنج ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻫﺴﺘﻢ.
🔸ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻡ و ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺮﺩﻡ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺩﻡ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ. ﺳﺎﻋﺖ ۵:۳۰ ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺑﺮﻭﻡ!!
🔹ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺳﺎﻋﺖ ۶:۰۰ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ! ﭘﺪﺭ ﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﭼﺮﺍ ﺩﯾﺮ ﮐﺮﺩﯼ؟!
🔸ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ:
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻢ!
🔹ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ:
ﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﺣﺘﻤﺎ ﻧﻘﺼﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ “ﺭﺍﺳﺖ” ﺑﮕﻮﯾﯽ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍینکه ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻧﻘﺺ ﮐﺎﺭ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ۱۸ ﻣﺎﯾﻞ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮﻣﯽﮔﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ باره ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ!
🔸ﻣﺪﺕ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﯿﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺍﺗﻮمبیل ﻣﯽﺭﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﻮﺩ، ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ!
🔹ﻫﻤﺎﻥﺟﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮیم.
🔸ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻋﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﭘﺪﺭﻡ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ۸۰ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﻢ!
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تک_بیت
این روزها به کلبه جان حال دیگریست
دل در میان سینه ولی مال دیگریست
#علی_جباری
۲۳ بهمن ۱۴۰۰
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
دختر جوانی بر اثر سانحه ای زیبایی خود را از دست داد. چند ماه بعد ناباورانه نامزدش هم کور شد. موعد عروسی فرا رسید؛ مردم می گفتند:
چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش هم نابینا باشد. 20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت.مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را باز کرد. چون او هیچوقت نابینا نبود.
مرد بودن سخت هست...
ولی میشه مرد بود...
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#طنزانه
زن: میتونم برم آرایشگاه موهامو کوتاه کنم؟
مرد: کوتاه کن.
زن: ولی خیلی زحمت کشیدم تا اینقدر بلند کنم موهامو.
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: میگن این روزا موهای کوتاه مُده.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما اگربعد از این که کوتاه کردم یهو مد عوض شد چی؟
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: همه دوستام میگن موهای کوتاه خیلی بهم میاد.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما شک دارم که موهای کوتاه به صورت کوچیکم بیاد.
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: اما جمع و جور کردن موهای کوتاه کلا راحتتره، تازه کمترم وقتگیره.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما چطور میتونم به موهای کوتاه گل بزنم؟ من عاشق گل زدن به موهام هستم.
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: البته فکر کنم به یه بار امتحان کردنش میارزه.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما آخه میدونی چقدر باید صبر کنم تا بلند بشه!
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: اما هنوزم ته دلم دوست دارم یه بار امتحان کنم.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: واااای اما اگه کوتاه کردم و زشت شدم چی؟
مرد: پس کوتاه نکن.
زن: دیروز تو تلویزیون میگفت بهتره هرچند وقت یک بار یه تغییری به ظاهرتون بدید.
مرد: پس کوتاه کن.
زن: اما یه چیزی هم هست چون خواهرت تازه موهاشو کوتاه کرده همه فکر میکنن خواستم با اون چشم هم چشمی کنم.
مرد: پس کوتاه نکن.
....
....
اکنون مرد در یک بیمارستان روانی تحت درمان است.
او هیچ نمیگوید جز: "پس کوتاه کن، پس کوتاه نکن..."
پزشکان متعجب هستند که چه چیز باید کوتاه شود و برای تشخیص نوع بیماری وی مشغول انجام همهی آزمایشات هستند و تصمیم دارند از یک تیم پزشکی در خارج از کشور نیز کمک بگیرند.😉😁
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh