#حال_دل
نمی پرسی ز حال من ولی آهسته می گویم
هوای چشمهایم چون هوای شهر بارانیست
غبار چشم ها را آن چنان با گریه می شویم
که گویی کاسه چشمان غمگینم چراغانیست
دلم را بسته و زنجیر کردم دست تو دادم
که دانستی تمام این دل بیچاره قربانیست
تو ظلم آغاز کردی بی وفایی ها نشان دادی
چو معلومت شد این بیچاره در دام تو زندانیست
دل و دین از کفم رفت و دوباره دیر دانستم
بهار عشق مرده فصل پر سوز زمستانیست
سرشک دیده و خون دل و فریاد پی در پی
نمی دانی بدان دریای دل مواج و طوفانیست
#علی_جباری
۱۶ فروردین ۹۸
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh