eitaa logo
حجت الاسلام دکتر هدایی تبریزی
1.8هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
153 فایل
استاد حوزه و دانشگاه وکیل و نماینده مراجع عظام تقلید دارای اجازات علمی از مراجع تقلید دارای دو مدرک دکترای phdدانشگاهی کارشناس عالی مشاوره وراهنمایی کارشناس اخلاق و تربیت کارشناس طب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
و در دعای ابوحمزه ثمالی می خوانی: و انک لا تحتجب عن خلقک الا یحجبهم الآمال السیئه دونک؛ و تو پنهان نیستی از مخلوقات مگر آنکه افعال ناشایسته ایشان آنها را از تو پنهان می کند! عزیزم! اگر از این قبیل عبارات که صریح اند در معرفت و محبت و وصول به مقام قرب و وصال معنوی بخواهم عرض کنم، یک کتابی می شود؛ لاسیما در ادعیه و مناجات ائمه هدی و اینها که نقل کردم اخباری است که اسناد معتمده و معتبره دارند و علمای امامیه اینها را تلقی به قبول کرده اند؛ و از این قبیل خیلی هست؛ مثلاً چه مقدار در اخبار تجلی حضرت او - جل جلاله - به اسماء و به نور عظمت و در دعاها و از همه بالاتر در قرآن مجید وارد شده است. دعای سمات را که همه علماء می خوانند و چه قدر در ادعیه و ارزقنی النظر الی وجهک و در بعضی ها ولا تحرمنی النظر الی وجهک الکریم وارد شده، و در مناجات خمسةعشر چه مقدار تصریحات به وصول و نظر و لقاء و قرب و معرفت وارد شده، و بنده آنها را اگرچه به جهت عدم ثبوت سندش ذکر نکردم؛ ولیکن برای مقلدین علماء اعلام همه آنها حجت است. چرا؟! به جهت اینکه آن مناجات را علماء اعلام می خوانند و مطالبش را امضا دارند. و هکذا در الحاقی دعای عرفه حضرت سیدالشهداء (علیه اسلام) آن همه تصریحاتی که واقع شده است با اینکه علمای اعلام می خوانند بنده به جهت عدم ثبوتش ذکر نکردم. و در ابتدا عرض شد که این تعبیرات را حمل بر لقاء ثواب کردن خلاف نص است و اگر احیاناً در اخبار، رؤیت و لقاء را تفسیر به ثواب کرده باشند، قطعاً از جهت این خواهد شد که سائل از رؤیت غیر از رؤیت چشم نمی فهمیده است؛ چنانکه خلت حضرت خلیل (علیه اسلام) را هم در جواب بعضی از سائلین، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) به غیر معنی دوستی تفسیر فرمودند. چرا که اگر بدان سائل این طور تفسیر نفرمایند کافر می شود. چون او از دوستی غیر از محبت آدمیان را به هم دیگر فرض نمی تواند کرد؛ و آن هم که واقعاً کفر است. باری، اگر زیادتر از اینها که عرض شد می خواهی، رجوع کن به ادعیه و مناجات ائمه هدی (علیهم السلام) و در اخباری که در مثوبات اعمال وارد شده است. مثلاً دعای رجبیه که سید بن طاووس (رحمه الله) آنرا به سند عالی در اقبال از توقیع مبارک حضرت امام - أرواح العالمین فداه - روایت کرده و قطعاً خودشان می خوانده اند. می فرماید: اللهم انی أسألک لمعانی جمیع ما یدعوک به ولاه أمرک المأنونون علی سرک. الی أن قال: و بمقاماتک التی لا فرق بینها و بینک الا أنهم عبادک و خلقک، رتقها و فتقها بیدک. بار خداوندا! من از تو می خواهم به معانی همگی آنچه را که والیان امر تو که مأمون بر اسرار تو بوده اند، تو را بدان معانی می خوانند. - تا اینکه می گوید: و به مقامات تو آنچنان مقاماتی که هیچ فرقی میان آنها و میان تو وجود ندارد مگر آنکه آنها بندگان تو و مخلوق تو می باشند، فتق و رتق آنان (گشودن و بستن) به دست تو است! و دعاهای لیالی ماه مبارک را ملاحظه کن! ءاه! ءاه! شوقاً الی من یرانی و لا أراه. آه آه از شوقی که به دیدار کسی دارم که او مرا می بیند و من او را نمی بینم! را ببین! دعای عرفه، دعای جمعه و سایر مناجات حضرت مولی الموالی (علیه السلام) را ملاحظه نما! و در اخبار مثوبات نظر کن به حدیث معراج که در وافی از علمای اعلام او را روایت کرده، می فرماید: یا أحمد! تا آنجا که: پیامبر گفت: ای پروردگار من! اول عبادت کدام است؟! خدا فرمود: سکوت کردن و روزه داشتن! ای احمد! آیا می دانی روزه چه چیز به جا می گذارد! پیامبر عرض کرد: نه ای پروردگار من! خداوند فرمود: آنچه روزه به جای می گذارد کم خوردن و کم گفتن و عبادت می باشد! دوم سکوت است و سکوت از خود حکمت به جای می گذارد و حکمت معرفت به جای می گذارد و معرفت یقین به جای می گذارد و هنگامی که بنده من به مقام یقین رسید، دیگر باکی ندارد که چطور روزگارش را بگذراند؛ آیا در عسر و شدت باشد و یا در یسر و آسانی. و این است مقام کسانی که به رضای من واصل گشته اند. و کسی که به رضای من عمل کند من سه صفت را همیشه ملازم با وی می گردانم: من شکر و سپاسی را به او می فهمانم که مخلوط با جهل و نادانی نمی باشد؛ و یاد و توجهی را که مخلوط با نسیان و فراموشی نمی گردد؛ و محبت و مودتی را که بر محبت من، محبت مخلوقات را اختیار نمی کند! پس چون مرا دوست داشت، من هم او را دوست می دارم و دوستی او را در دل خلائق خودم می نهم. و چشم دل او را به مقام عظمت و جلال خودم می گشایم و علم خاصان از خلائقم را از وی پنهان نمی دارم! و در این حال با وی در سر و نهان، در ظلمت شب و درخشانی روز، از باطن سخن می گویم و باب مناجاتم را بر روی وی می گشایم و او به طوری می شود که گفتارش با خلائق بریده می گردد و همنشینی اش با ایشان منقطع می شود و کلام خودم و کلام فرشتگانم را به او می شنوایانم. و به او می فهمانم سری را که از مخلوقاتم پنهان داشته بودم.