#نجف
💠 رفت و آمد ملائکه در نجف
🔻يک رفيق لبناني داشتيم که به منزل مرحوم آیت الله کشميري مي آمد، شيخ خيلي خوبي بود، گويا يک حوزه علميه در لبنان دارند. براي آیت الله کشميري نقل مي کرد: من بچه بودم در نجف با مادربزرگم زندگي مي کردم شبی بر پشت بام خوابيديم به مادربزرگم گفتم: من نگاه مي کنم چيزهايي مثل کبوتر به سمت بالا در رفت و آمدند و همه ي آن ها دارند «لا اله الا الله» مي گويند. مادربزرگم ميگفت: مادر اين جا نجف است و همين طور است. اين ها ملائکه هستند که در حال صعود و نزول و مشغول به ذکر خدا هستند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#دستور_ندادن_به_دیگران
🔆#امام مقید بودتا آنجا که امکان دارد کار خود را بر دیگری تحمیل نکند و کار خودش را خودش انجام دهد.
🔆در #نجف، گاهی اتفاق می افتاد امام روی پشتبام متوجه میشد که چراغ آشپزخانه یا دستشویی روشن مانده به #خانم و دیگران که در پشت بام بودند، دستور نمی داد که بروند چراغ را خاموش کنند، خود راه می افتاد و سه طبقه را در تاریکی پایین میآمد، چراغ را خاموش می کرد و باز می گشت.
🔆گاهی #قلم_یا_کاغذ می خواست که در اتاق طبقه دوم منزل بود، به هیچ کس حتی به عزیزانش، فرزند شهیدش مرحوم حاج سید مصطفی، دستور
نمی داد که برای او کاغذ و قلم بیاورند.
🔆 خودش بر می خواست، از#پله_ها بالا می رفت و یک ورق کاغذ یا قلم بر می داشت و باز می گشت.
جلوه حق ص77، 76