آن زن که هِجده سوره را بر نیزه دیده است
در نایِ خورشید و قمر ، سر نیزه دیده است
آن زن که داغِ لاله هایِ تِشنه دیده است
آن زن که زخم از کعبِ نَیّ و دِشنه دیده است
آن زن که سوگِ غنچه و آلاله دیده است
آن زن که یک گلزارِ پُر از ناله دیده است
آن زن که گودالی پُر از خونابه دیده است
آن زن که چشمانی پُر از شورابه دیده است
آن زن که رگ هایی بریده ، تازه دیده است
آن زن که رنج بی حد و اندازه دیده است
آن زن که آتش ، بر پَرِ پروانه دیده است
آن زن که دشنام از لب بیگانه دیده است
آن زن که داغی در دلِ ویرانه دیده است
آن زن که درد از کینهء خصمانه دیده است
آن زن که رَختِ ماتمِ صدپاره دیده است
آن زن که غارت از زَر و گهواره دیده است
آن زن که صبرش را چو ایّوبی ندیده است
آن زن مگر دنیا هَماوردش بدیده است ؟
آن زن که قرآن از سرِ بی جان شنیده است
آن زن که رضوان را به صبرِ خود خریده است
آن زن که رنجِ آدم و خاتم کشیده است
امّ المصائب را همانندش که دیده است ؟
✍ #عباس_بهمنی
@jahaannews
jahannews.com