🔰 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمیپذیرند (۳)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸در این میان آنکارا برای جداسازی مردم سوریه از دولت چهره جدیدی از خود به نمایش گذاشت. دولت ترکیه بهصورت مدیریت شده و محدود در بازار اقتصادی سوریه رسوخ کرد تا نشان دهد تنها کشوری است که غم مردم را میخورد و در صدد کمک به آنان برآمده است. حتماً شما هم بارها شنیدهاید که چطور ایران که روابط راهبردی با دولت سوریه دارد از ترکیه که هیچ رابطهای با دولت این کشور ندارد و در حال جنگ با آن است، سهم کمتری در بازار سوریه دارد. پاسخ به این سؤال در آن زمان دشوار بود و چون واقعیت روشن نبود، گفته میشد این از خاصیت تجارت محور بودن ترکیه در مقایسه با ایران است که به دلیل اتکاء به نفت، واردات محور میباشد. در حالی که گسیل کردن کنترل شده کالاهای غذایی ترکیه به بازار سوریه با هدف انتفاع اقتصادی ترکیه صورت نمیگرفت. نشانه آن هم این بود که مواد غذایی ترکیه با قیمتی بسیار کمتر از قیمتی که این کالاها در کشورهای دیگر به فروش میرسید، در سوریه عرضه میشد و این از یک هدف مهم غیراقتصادی خبر میداد.
هدف دولت ترکیه اثرگذاری بر جامعه سوریه، جداسازی آن از دولت و سفیدسازی چهره ترکیه نزد مردم سوریه بود که به دلیل سوابق در دوره عثمانی و پس از آن، دشمن خود میدانستند.
🔸اما نقش ترکیه در سوریه در سالهای پیشرو ضرورتاً تغییر میکند. ترکیه درصدد ایجاد یک دولت وابسته به خود در سوریه است و در عین حال به دلیل شکننده بودن اقتصاد آن، برداشتن بار دولتی که هماینک به یک دهان باز تبدیل شده و به همه چیز احتیاج دارد، برای آنکارا به شدت دشوار است و بازگشت ذهنیت مردم سوریه از همسایه شمالی خود که اصرار دارد هم بخشهایی از سوریه را در اشغال داشته باشد و هم به عنوان قیم آن ایفای نقش کند، چندان دور نیست.
#تحولاتـسوریه
🇮🇷https://t.me/kafesiasi
🇮🇷https://eitaa.com/kafesiasi
🔰 اظهاراتی که حاکی از «نفوذ» است (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸اسناد زیادی حکایت از آن دارد که جمعبندی مقامات سابق و کنونی دو حزب جمهوریخواه و دموکرات از سیاستهای آمریکا در منطقه ما، طی نزدیک به سه دهه اخیر (از ۱۳۸۰ / ۲۰۰۰ تاکنون) «شکست» است. «شورای آتلانتیک»، مؤسسه کهنهکار وابسته به وزارت امور خارجه، دفاع و سرویس اطلاعات خارجی آمریکا ـ CIA ـ در آخرین گزارش مبسوط خود ـ ۱۸ آذرماه گذشته ـ نوشت «مقابله با ایران مستلزم اتخاذ یک راهبرد دوحزبی بلندمدت است که میتواند دربرگیرنده دولتهای مختلف باشد که براساس آن، آمریکا میتواند صبورانه و قاطعانه با تلاشهای ایران به منظور بیرون راندن آمریکا از خاورمیانه مقابله کند». دو حزب اصلی آمریکا که طی نزدیک به ۲۰۰ سال گذشته همواره قدرت بین آنها دست به دست شده است، از سال ۱۳۵۷ بهطور کامل و بدون خلأ با مردم ایران درگیر بوده و به انواعی از اقدامات سخت، از درگیری نظامی تا تحریمهای شدید اقتصادی و تا انواعی دیگر از اقدامات سخت متوسل گردیدهاند که به دلیل اشراف کافی مخاطب محترم به برشمردن آنها نیازی نیست. حالا بعد از ۴۶ سال از ابراز و اعمال انواع دشمنیهای مقامات دو حزب، در شورای آتلانتیک میگویند دستیابی به موفقیت در مقابله با ایران، مستلزم اتخاذ یک راهبرد بلندمدت است! هیچ تردیدی در این نیست که آمریکاییها از همان بهمن ۱۳۵۷ در مواجهه با مردم و انقلاب ایران، هدف راهبردی بلندمدت داشتهاند و تحریمها که از زمان ریاستجمهوری جیمی کارتر در سال ۱۳۵۸ تا زمان فعلی ـ پایان ریاستجمهوری بایدن ـ بدون وقفه استمرار پیدا کردهاند، از وجود هدف راهبردی بلندمدت آنان حکایت میکند؛ چرا که در برنامهریزی نوعاً وقتی اجرای یک سیاستی از ده سال فراتر میرود، به آن «سیاست بلندمدت» میگویند. در واقع شورای آتلانتیک در آخرین گزارش خود، به شکست سیاستهای بلندمدت آمریکا در قبال ایران اعتراف کرده نه به فقدان آن.
🔸همین یک هفته پیش درج یک مطلب در توئیت یا صفحه دونالد ترامپ جنجال به پا کرد. در این متن آمده بود «نتانیاهوی حرامزاده میخواهد ما را با ایران درگیر کند». این هم یک برگ از صدها برگی است که از کنار گذاشتن مواجهه نظامی با ایران از سوی هیئت حاکمه آمریکا، حتی از سوی افراطیترین عضو آن حکایت میکند. خب آمریکا یک زمانی جنگ هشت ساله علیه ایران به راه انداخت و در سال 1367 در خلیجفارس مستقیماً وارد درگیری نظامی با ایران شد، چرا حالا از درگیری نظامی با ایران اجتناب میکند؟ قدرت نظامی آمریکا که از سال 1359 و سال 1367 کمتر نشده است، دلیل آن توان کنونی ملت ایران در شکست دادن چنین سیاستی است و این دستاورد سیاستهای دفاعی جمهوری اسلامی میباشد.
🔸در بعد اقتصادی هم همین است. آمریکا با هدف تسلیم ایران ۴۶ سال سیاست تحریم دنبال کرده و ضربات زیادی هم به اقتصاد ملی ایران زده است، اما به گواهی فعال بودن بازار اقتصادی ایران و ابقاء تجارت خارجی آن و پیشرفتهای بزرگ کشور در ایجاد انواع زیرساختهای اقتصادی در حوزههای مختلف و حضور فعال ایران در اتحادیههای بزرگ اقتصادی دنیا و تحقق رشد ۴ درصد اقتصادی در یکی ـ دو سال اخیر و افق رشد اقتصادی 8 درصد در پایان برنامه هفتم، از شکست این سیاست راهبردی بلندمدت آمریکا در قبال ایران خبر میدهد. پس کاملاً واضح است که مواجهه سختافزاری آمریکا با ایران که یک سیاست راهبردی بلندمدت بوده، مدتهاست که به شکست انجامیده و در پی آن صدها برگ سند مبنی بر شکست برنامه بلندمدت راهبردی اقتصادی آمریکا علیه ایران و یأس مقامات آمریکا از مؤثر بودن ادامه پیگیری آن، منتشر شده که گزارش جامع آذرماه سایت شورای آتلانتیک یکی از آنهاست.
🔸اما با این وجود واقعیت آن است که آمریکاییها در جنگ نرم و تدوین سیاستهای راهبردی بلندمدت آن در قبال ایران، موفقیتهایی نیز داشتهاند و اینک به دستاورد اساسی در این موضوع فکر میکنند و باید توجه داشت که کار در این حوزه چندان آسان نیست. مشکل اصلی ما در مواجهه با آن دو چیز است؛ یکی اینکه اغلب مسئولین سابق و کنونی کشور طی دو دهه گذشته نسبت به اینکه دشمنان میتوانند از طریق توفیق در جنگ نرم، عدم توفیق خود در جنگ سخت را جبران کنند و در این مسئله به امکانات خود در داخل ایران چشم دوختهاند، توجه لازم نداشتهاند. بعضی از آنان اساساً چنین عرصهای را نه عرصه دشمنی بلکه عرصه طبیعی و تبادل طبیعی فکر دانستهاند! در حالی که در این میدان عرصه فکر وجود ندارد، بلکه عرصه دروغ و اغوا وجود دارد.
🔸دلیل دوم این است که بعضی از جریانات سیاسی نمونههایی از تأثیر ترفندهای روانی دشمن در عرصه جنگ نرم را به عنوان یک پل برای نشان دادن پیروزی خود یا پیروزی جناح خود استفاده میکنند!
🔻 ادامه دارد...
@Kayhan_online
🔰 اظهاراتی که حاکی از «نفوذ» است (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸در چنین فضائی دشمن میتواند به راحتی و بدون هزینه از افرادی در داخل نظام سیاسی ایران استفاده کند و کار خود را پیش ببرد.
🔸کمااینکه شاهد هستیم که دشمن برای تغییر باورها در مورد کارآمدی ایران پس از انقلاب ـ علیرغم آنکه در محافل کارشناسی آنان به اقتدار و کارآمدی نظام سیاسی ایران اعتراف مکرر شده است. ـ دروغپردازی کرده و ایران کنونی را فاقد توانایی در عرصههای قدرت معرفی میکند. بعد همین دشمن در رسانههای خود (بیبیسی، رادیو فردا، ایران اینترنشنال، دویچهوله، یورونیوز و...) به موردی از اظهارات در داخل ایران استناد کرده و دروغ خود را «امر واقع» معرفی مینماید! و این به صورت هر روزه منتشر میشود یعنی هر روز «استنادی مشخص» به سخن یک یا چند مسئول جمهوری اسلامی را همزمان در رسانههای مختلف (که بدون شک ابزارهای عملیات روانی و رسانهای هستند) منتشر مینمایند. کاملاً پیداست که ماشین دروغپراکنی دشمن بدون چنین استنادات و استفادههایی پیش نمیرود. حتی در مورد ناکامی پیدرپی دشمن در دو جنگ نظامی و اقتصادی هم اظهارات خلاف واقع مقامات و دستگاههای جمهوری اسلامی برای دشمن موضوعیت دارد. دشمن با استناد به بعضی سخنان مسئولان و دستگاههای جمهوری اسلامی وانمود میکند در همین دو عرصه هم موفقیتهای بزرگی داشته و سیاستهای آن در مواجهه با مردم ایران به نتایج مهمی رسیده است.
🔸میتوان گفت شهروندان ایرانی در دو چیز تردیدی ندارند، یکی اینکه کشورشان طی دهههای اخیر در حوزههای مختلف حتی در حوزه اقتصادی به پیشرفتهای «بسیار بزرگی» رسیده است و دیگر اینکه کشورشان در طول نزدیک به پنج دهه گذشته، در همه حوزهها بهخصوص در حوزه اقتصادی زیر فشار سنگین دشمن قرار داشته است. جمعبندی نهائی مردم این است که دشمن آسیبهایی زده ولی نتوانسته کشور را از مسیر حرکت و پیشرفت بازدارد. یک سؤال اساسی وجود دارد؛ آیا همین تصور که کاملاً با واقعیت تطبیق دارد ـ یعنی نه میتوان رشد چندین برابری اقتصادی و پیشرفت ایران 1403 نسبت به ایران 1356 را نادیده گرفت و نه میتوان 46 سال دشمنی آمریکا علیه ایران را افسانه خواند ـ در اکثر مقامات فعلی کشور رسوخ دارد؟ آیا با توجه به نبرد هوشمند نرم دشمن که میخواهد از یکسو ایرانِ «جمهوری اسلامی» را ویران نشان داده و از سوی دیگر خود را در مقام دلسوز و ناصح ملت ایران جا بزند، مسئولان وزارتخانههای فرهنگی کشور، پا در میدان بیان حقایق موجود ایران هستند یا پا در رکاب دشمن در ناتوان معرفی کردن ایرانِ «جمهوری اسلامی»اند؟ دردمندانه باید گفت بخش قابل توجهی از دستاندرکاران فرهنگی فعلی پا در رکاب ناتوان معرفی کردن کشور و تاریک نشان دادن افق ایران هستند! چرا؟
🔸در حسن باطن بعضی مقامات فرهنگی کشور که متأسفانه پا در رکاب دشمن در سیاهنمایی از ایران و رو به تهدید نشان دادن آن هستند، لزوماً تردید وجود ندارد، اما چرا آنان در کار تکمیل پازل دشمن هستند؟ در اینجا طبعاً یک پاسخ باقی میماند و آن «نفوذ» است. این قلم چند ماه پیش، نامهای خصوصی در حدود 25 صفحه به یکی از مسئولان فرهنگی ـ رسانهای کشور نوشت و با آوردن موارد، نشان داد که گرفتار پدیده نفوذ شده است. او در پاسخ کوتاه خود نوشت شما دچار سوءظن شدهاید، در حالی که در اسناد ارائه شده جایی برای فرار او از واقعیت نفوذ وجود نداشت.
🔸این قلم تردیدی ندارد که وقتی شاهد پر شدن پازل دشمن در توهمپراکنی و دروغپردازی علیه جمهوری اسلامی از سوی کسانی هستیم که در حسن باطن آنان شک نداریم، پای نفوذ به میان میآید و نفوذ با فرد کاری میکند که به تعبیر ششم فروردین ماه 1368 حضرت امام خمینی رحمهًْالله علیه (خطاب به آقای منتظری) او را تا جهنم یعنی تا انکار همه حقایق ـ در اینجا انکار حقانیت جمهوری اسلامی در نبردی که دشمنانش علیه آن به راه انداختهاند ـ میکشاند. این را باید توجه کرد.
🔸همین چند روز پیش رسانههای شناختهشده دشمن بهطور همزمان و با عبارات کاملاً شبیه به هم به نقل از یک مقام جمهوری اسلامی نوشتند «وضع زابل 50 سال است تغییری نکرده است». کاملاً پیدا بود که آن شخص مسئول در سخنرانی خود چندین گزاره مثبت درباره ایران و افق آن مطرح کرده بود اما این یک عبارت به کار دشمن میآمد و همین هم تیتر مشترک رسانههای آن شد و به بازار اتهامپراکنی علیه ایران و سیاهنمایی از افق آن آمد. حال اگر سرویسهای اطلاعاتی کشور پیگیری کنند حتماً در خواهند یافت آن یک جمله را چه کسی موذیانه به ذهن یک مقام کشور انداخته و او به زبان آورده است. و این چگونه و در چه سیر رابطهای انجام شده است.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
🔰 اظهاراتی که حاکی از «نفوذ» است (۳)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸تردیدی در این نداشته باشید که هماینک دور خیلی از مسئولین مؤثر کشور بهخصوص در حوزههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حلقهای از نفوذ به وجود آمده تا کارکرد یک مسئول کشور را که باید دفاع از مردم و نظام سیاسی برآمده از آنان باشد، به کارکردی معکوس سوق دهد و ایران را در مواجهه نرم با دشمن شناخته شده، بیدفاع گذاشته تا در فرآیندی داخلی شکست بخورد. بعضی از گران کردنها و دفاع مسئولان ذیربط از گران کردنهای ماههای اخیر کشور، که واقعاً هیچ توجیه اقتصادی ندارد، خارج از این قاعده نیست. سلب اعتماد تودههای مردم از مسئولان دولت جمهوری اسلامی فقط یک راه دارد و آن کارکردهای غلط عناصر دولت و دفاع غلط آنان از کارکردهای غلط است.
🔸پدیده نفوذ را باید در بخشهای مختلف جدی گرفت. امروز دو دستگاه معظم اطلاعاتی مسئول در کشور وجود دارد. وظیفه آنان فقط هشدار دادن و اقدامات پس از حوادث نیست. با توجه به خطری که از ناحیه نفوذ در دستگاههای متولی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور وجود دارد و این خطر توسط دستگاههای امنیتی گوشزد شده، وقت آن است که این دستگاهها بدون ملاحظه این و آن، حلقههای پیرامونی مسئولان و دستاندرکاران در این حوزهها را تحت اشراف و کنترل درآورده و برخورد قاطعی با افراد خزیده در موقعیتهای حساس کشور صورت دهند. این در درجه اول خدمتی بزرگ به این مسئولین میباشد.
#یادداشت_روز
@Kayhan_online
🔰 انقلاب، توفنده ادامه دارد بهرغم... (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸انقلاب اسلامی ایران در آستان چهل و ششمین سالگرد خود ایستاده است، هنوز غرب در مواجهه با این انقلاب و نظام برآمده از آن، از واژه «دشمن» استفاده میکند. هنوز رئیسجمهور آمریکا ـ دونالد ترامپ ـ پس از گذشت دوازده دوره انتخاب رئیسجمهور در آمریکا میگوید «ایران یک مشکل فوری و خطرناک است». هنوز پس از ۴۶ سال، رؤسای اتحادیه اروپا، ایران را یک «تهدید امنیتی نزدیک» میخوانند و رئیس سیاست خارجی این اتحادیه در دیدار با یک دیپلمات ارشد ایرانی میگوید «ما ـ اروپا و آمریکا ـ نمیتوانیم سیاست خارجی شما را تحمل کنیم» و «روابط خارجی شما، کفه جنگ اوکراین را به ضرر ما سنگین کرده است.» این قلم در مقام ارزیابی این سخنان نیست اما واضح است که انقلاب ایران بعد از ۴۶ سال تغییری نکرده و ادامه پیدا کرده است. حالا شما ۴۶ سال پس از انقلابهای فرانسه و روسیه را با امروز انقلاب اسلامی مقایسه کنید تا معلوم شود ارزش این ایستادگی مردم و نظام برآمده از آنان بر مواضع خود چقدر است.
🔸انقلاب فرانسه که از جهت سرایت به کشورهای دیگر و شروع دورهای تازه در نظامات سیاسی، «انقلاب کبیر» خوانده شده، در سال 1789 میلادی ـ یعنی 236 سال پیش و در سالهای پایانی حکومت سلسله افشاریه بر ایران ـ به پیروزی رسید، ببینید این انقلاب در سال 1835 در چه وضعیتی قرار گرفته است. خیلی از محققان آغاز روی کار آمدن «ناپلئون بناپارت» در سال 1804 را پایان انقلاب فرانسه دانسته و بعضی هم گفتهاند پایان انقلاب فرانسه سال 1795 یا 1799 است. به هر حال معلوم است که بهطور قطع انقلاب فرانسه در سال ۱۸۰۴ یعنی ۱۵ سال پس از پیروزی به پایان رسیده است. مشهور است که «دموکراسی» مهمترین نتیجه کار انقلاب فرانسه بوده است اما «توکویل» اندیشمند همعصر این انقلاب، معتقد است با وجود آن همه تلاشها برای وقوع انقلاب، نتیجه کار، دموکراسی نبود. از این رو او میگوید «انقلاب فرانسه در همان سال ۱۷۸۹ که پدید آمد، به پایان رسید.» فرانسه در سال ۱۸۳۵ یک دوره 16 ساله خونین فرمانروایی ناپلئون ـ ۱۲ دسامبر ۱۷۹۹ تا ۲۲ ژوئن ۱۸۱۵ ـ را پشتسر گذاشته است. محصول این ۱۶ سال به باد رفتن همه اهداف انقلاب ـ یعنی مقابله با دیکتاتوری نظام سیاسی در داخل و نفی تجاوز به کشورهای دیگر ـ بود. فرانسه پس از پایان دوره ناپلئون، رسماً به دوره سلطنت بازگشت. «لوئی هجدهم» تا زمان مرگش یعنی به مدت ده سال بهعنوان پادشاه بر فرانسه حکومت کرد و پس از او «شارل دهم» تا زمان برکناریاش در سال ۱۸۳۰ پادشاه فرانسه بود و پس از او نیز «لوئی فیلیپ» به مدت ۱۸ سال بر فرانسه سلطنت کرد در حالی که شعار انقلاب، ایجاد جمهوری و دموکراسی بود، این وضع انقلاب فرانسه از حیث ماندگاری و وفاداری به آرمانهایش میباشد.
🔸انقلاب اکتبر روسیه در سال ۱۹۱۷ به پیروزی رسید و با روی کار آمدن «جوزف استالین» در سال ۱۹۲۳ و زیرپا گذاشتن اصول انقلاب چپگرای کارگری از سوی وی، به پایان رسید. استالین تا سال ۱۹۵۳ یعنی بهمدت ۳۰ سال حکمروای مطلق کشوری بود که آن را کشور شوراها و شوروی میخواندند! در دوره او، میلیونها کارگر به اردوگاههای کار اجباری گسیل شده و اکثر آنها در حین کار جان خود را از دست دادند. پس لازم نیست بپرسیم انقلاب روسیه در سال ۱۹۶۳ یعنی ۴۶ سال بعد از پیروزی چه وضعی پیدا کرده است. در این زمان «نیکیتا خروشچف» اداره کشور برآمده از انقلاب اکتبر را در دست دارد و این در حالی بود که او توانایی جسمی و ذهنی لازم را برای اداره شوروی نداشت. انقلاب ضدامپریالیستی شوروی با مرگ اولین رهبر آن در سال ۱۹۲۳ به یک امپریالیسم تمامقد که استثمار در داخل و تهاجم به منابع ملتها در خارج را دنبال میکرد، تبدیل گردید. از اینرو پس از گذشت یک دوره خیلی کوتاه، بحث از انقلاب فرانسه و نیز بحث از انقلاب روسیه برای مردم جاذبهای نداشت و عمدتاً در قالب مراسم رسمی انجام میشد و رژه نظامی، مهمترین کاری بود که در سالگرد این انقلابها به نمایش درمیآمد.
🔸انقلاب اسلامی از حیث وفاداری به آرمانهای اولیه خود و برخورداری از حمایت گرم هواداران خود یک استثنا به حساب میآید. راهپیماییهای سراسری میلیونی که در سالگرد انقلاب، در روستاها، شهرها و پایتخت ایران برگزار میشود، در واقع هر ساله انقلاب اسلامی و اهداف و آرمانهای آن را به روزرسانی میکند. این راهپیماییها میگوید بهرغم پارهای از نارساییهای آزاردهنده که عمدتاً توسط دستگاههای اجرائی پدید آمده، انقلاب موضوعیت خود را حفظ کرده است.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
🔰 انقلاب، توفنده ادامه دارد بهرغم... (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔻این راهپیماییها، فلسفه تأسیس انقلاب و درستی اهداف آن را مورد تأکید قرار میدهد و این مانع ارتجاع ـ عقبگرد ـ و انحراف از مسیر میشود. این راهپیماییها اجازه نمیدهد مناسبات غلط داخلی ـ استبداد ـ و خارجی ـ وابستگی ـ به گونهای در قالب جمهوری اسلامی بازتولید گردد. این خطاهایی که در انقلابهای فرانسه و روسیه اتفاق افتاد، محصول فقدان یک قوه نظارتی ملی بوده است. البته برخلاف انقلابهای یادشده که انحراف از رهبری آنها شروع شده، در انقلاب ایران، رهبری همواره بر ادامه انقلاب و عدم رجعت و عدم انحراف از مبانی تأکید کرده است اما باید اذعان کرد که مهمتر از نقش مؤثر تحذیرات رهبران انقلاب، حضور مستقیم، پررنگ و میدانی مردم در دفاع از اصول و آرمانها مؤثر بوده است.
🔸موضوع قابل بحث دیگر در سالگرد پیروزی انقلاب این است که دشمن در عین آنکه از ایران بهعنوان «دشمن نزدیک» و «دردسر مزمن» یاد مینماید، در عین حال ادعا میکند جمهوری اسلامی، ضعیف شده است و این در حالی است که دو ضرورت که پیدایی انقلاب اسلامی بر پایههای آن استوار بوده، موضوعیت خود را هم در داخل و نزد ملت ایران، هم در منطقه و هم در سطح بینالمللی حفظ کردهاند.
🔸در داخل کشور هنوز نیاز داریم تا همه مراقبت کنند که دیکتاتوریهایی در قالب جمهوریت یا در قالب اسلامیت بروز و ظهور پیدا نکند. ما در همین ۲۵ سال اخیر دستکم دو بار در سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ شاهد تلاش شدید عدهای برای بازگرداندن دیکتاتوری بودیم و اگر حضور گرم ملت در صحنه نبود، انقلاب ایران هم گرفتار دیکتاتورهایی مثل ناپلئون بناپارت و جوزف استالین میشد. از سوی دیگر هنوز تلاش عوامل داخلی برای بازگرداندن ایران به زیرسلطه مطلق غرب بهشدت ادامه دارد. تکصداهای دهه ۱۳۷۰ ـ امثال «سعیدی سیرجانی» و «عطاءالله مهاجرانی» ـ امروز به یک جریان در کشور تبدیل شده است. امروز ضرورت نهیبی که حضرت امام در جریان پاسخ به نامه مرحوم «سید علیاکبر محتشمیپور» درخصوص سپرده شدن مناصب به اعضای نهضت آزادی زدند، موضوعیت جدیتری دارد. تلاش جبههای رنگینکمان برای الحاق دوباره ایران به پیمانهای نظامی غربی و انحلال ایران در هاضمه سیاسی نظام مستکبر غرب بهطور جدی دنبال میشود، بنابراین دفاع جدی و پرحجم تودههای مردم از انقلاب خود، از این به بعد هم هنوز موضوعیت دارد بلکه موضوعیت مضاعف هم پیدا کرده است.
🔸انقلاب اسلامی به دلیل آنکه انرژی متراکمی را وارد فضای «جمهوری اسلامی» کرد، توانایی ویژهای برای حل سریع مشکلات به آن داد. در خیلی از موارد هم آثار این انرژی متراکم دیده میشود؛ مثلاً در حوزه بهداشت و درمان، انرژی متراکم انقلاب، ایران را به یک قطب درمانی بینالمللی تبدیل کرده است؛ یا در حوزه مخابرات و الکترونیک، ایران یک قطب مهم مخابراتی در منطقه به حساب میآید. در حوزه علم و فنآوری هم ایران در جایگاه ممتازی ایستاده است. ایران در حوزه توان دفاعی هم به یک قدرت بلامعارض منطقهای تبدیل شده است.
🔸اما این انقلاب برای رفع پارهای مشکلات و از جمله مشکلات در حوزه معیشت عمومی، از سوی جریان و جبههای که روزی محدود به «نهضت آزادی» بود، تحت فشار شدید قرار داشته است. در طول این دوران، بعضی از افراد این طیف که به جایگاههای حساس کشور تکیه زدند، معیشت مردم را گروگان تغییر ریل انقلاب قرار دادند و بهطور پیوسته فرصتهای حل مشکلات را از بین بردند. اینها در حالی که مدعی بودند بدون هماهنگی با خارج نمیتوان گرهی باز کرد، سالها بر مناصب حساس جمهوری اسلامی تکیه زدند و حال آنکه دقیقاً میدانستند مسایل ایران و غرب به دلیل زیادهخواهی و بدعهدی غرب قابل حل نیست. بر این اساس میتوان با صراحت و تأکید نوشت، مشکلات معیشتی تودهها که بعضی به دروغ به خود انقلاب مردم و اصول و مواضع آن نسبت میدهند ـ و انقلاب اسلامی از این حیث به مظلومیت مضاعف مبتلا گردیده است ـ محصول تفکر غلط و اهمال در انجام مسئولیتها از سوی کسانی است که با حیله مناصب را در دست گرفتند، بدون آنکه کمترین اعتقادی به حل مسایل معیشتی و... مردم داشته باشند. اگر ما مردم را رکن «جمهوریت» بگیریم که بدون تردید چنین است، در واقع کسانی با زدن نعل وارونه و متهم کردن اصول انقلاب، تلاش کردهاند جمهور را منحل کنند و از طریق روشهای استالینیستی و بناپارتی آب رفته را به جوی غرب بازگردانند. البته این شدنی نیست کما اینکه چنین تلاشی از زمان روی کار آمدن اولین دولت در بهمن ۵۷ و اولین رئیسجمهور در بهمن ۵۸ صورت گرفته و در حین این ۴۶ سال، کم یا زیاد استمرار پیدا کرده اما با رهبری حضرت امام ـ رحمهالله علیه ـ و رهبری حضرت امام خامنهای ـ دامت برکاته ـ و حضور گرم میدانی مردم به صخره خورده است.
#یادداشت_روز
@Kayhan_online
🔰 دریای خیالی، مروارید ندارد!(۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸وقتی گفته میشود کلید حل مشکلات در داخل ایران است به این معناست که اجرای تصمیماتی که در داخل گرفته میشود، بهطور جدی توسط نیروهای داخلی دنبال شود تا به نتیجه برسد. از این رو رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار روز جمعه همافران قهرمان نیروی هوائی ارتش فرمودند «آنچه مشکلات را برطرف میکند، عامل داخلی یعنی همت مسئولان متعهد و همراهی ملت متحد است.»
🔸براساس تجربه تاریخی ایرانیان و بهخصوص با توجه به قضایایی که در نزدیک به ۲۰۰ سال اخیر بر این کشور رفته است، «مسئولین» و «مردم» نقش اساسی در نحوه برونرفت ایران از گذرگاههای حساس داشتهاند. در این میان آنگاه که مسئولین هوشمند و بااراده، اداره کشور را در دست داشتهاند، با استفاده از ظرفیتهای فراوان کشور، تحولات عمدهای در ایران رقم خورده است. در سپهر دولتهای ایران، «میرزامحمدتقیخان امیرکبیر» سه سال اداره ایران را در دست داشت. فضای آن زمان ایران و افکار حاکم بر دربار قاجار این بود که بدون عنایت روس و انگلیس نمیتوان کار کرد. اما علیرغم آنکه او با کارشکنی خارجی و عدم همراهی دربار مواجه بود، توانست تحولات عمدهای در وضع داخلی و خارجی ایران پدید آورد. یا در سپهر دولتهای ایران، «سیدابراهیم رئیسی» هم کمتر از سه سال اداره ایران را در دست داشته است، اقتضای برساخته دولت قبل از آن این بود که بدون موافقت آمریکا و اروپا حتی نمیتوان مشکل آب این کشور را برطرف کرد. اما این دولت توانست اقتصاد کشور را علیرغم تحریمهای غرب، به رشد چهار درصد برساند و مقدمات حل و فصل بسیاری از مشکلات داخلی را فراهم کند. تجربه دولتهای میرزاتقیخان و سیدابراهیم رئیسی که به فاصله حدود ۱۷۳ سال از یکدیگر شکل گرفتهاند، برای اثبات اینکه کلید حل مشکلات ایران در داخل کشور است، کفایت میکند چه اینکه گفتهاند مهمترین دلیل ممکن بودن وقوع یک شیء ، واقع شدن آن است.
🔸ممکن است گفته شود در روابط خارجی و مناسبات بینالمللی، «اعتماد» به طرف مقابل معنا ندارد. وقتی بین دو کشور جنگی رخ میدهد و در نهایت برای پایان جنگ، به پای میز مذاکره رفته و با توافق کار را تمام میکنند، مگر به یکدیگر اعتماد دارند؟ بنابراین چه ایرادی دارد که ایران در عین بیاعتمادی به آمریکا به مذاکره با آن تن دهد؟ مذاکره میکنیم، در این بین اگر توانستیم اهداف خود را محقق کنیم، به مراد خویش رسیدهایم و اگر نتوانستیم به اهداف خود برسیم، دنیا که به آخر نمیرسد، مذاکره را به هم میزنیم و برمیگردیم به وضعیت قبل از مذاکره. اصل مذاکره که یک امر عقلانی است و منافاتی هم با مبانی دینی ندارد را چرا رد کنیم؟
🔸واقعیت این است که مذاکره میان دو کشور در دو وضعیت کلی رخ میدهد؛ یک وضعیت اجباری است یعنی برای حل و فصل موضوعی هیچگریزی از مذاکره و توافق وجود ندارد. مذاکرات برای پایان دادن به یک جنگ یا مذاکرات برای حل و فصل موضوعات بهجای مانده از جنگ، یکی از مصادیق «مذاکره و توافق اجباری» است. یک وضعیت هم، وضعیت اختیاری است. یعنی شما میتوانید وارد مذاکره شوید و میتوانید وارد مذاکره نشوید. در این صورت باید ببینید برای چه میخواهید وارد مذاکره شوید. یعنی موضوع شما در مذاکره مشخص و مورد قبول خودتان قرار گرفته باشد و نیز باید ببینید آیا طرفی که شما میخواهید با او «مذاکره اختیاری» راه بیندازید، طبق دستور کار خودش وارد مذاکره میشود یا طبق دستور کار شما و یا طبق دستور کار مشترک میان شما و او. وقتی وارد چنین میدان معاملهای میشوید، باید پاسخ این سؤالات روشن باشد. اگر به جمعبندی مثبت رسیدید، میتوانید وارد میدان مذاکره شوید و احتمال دهید که منحیث المجموع به نتیجه مناسب میرسید. اما اگر به جمعبندی منفی رسیدید، به هیچوجه نمیتوانید به امید دست یافتن بهموقعیت مثبت وارد گود مذاکره شوید.
🔸دونالد ترامپ نزد ملت ایران و بهخصوص در باب مذاکره، پیشینه مشخصی دارد و نگاه او به ایران اصلاً نامعلوم نیست. ترامپ همان است که علیرغم مخالفت سازمان ملل، مخالفت کشورهای اروپایی، مخالفت اغلب دولتها و مخالفت اکثریت دستگاههای حکومتی آمریکا، توافق با ایران را در 18 اردیبهشت 1397 نقض کرد و 20 ماه بعد سردار بزرگ مبارزه با تروریسم، شهید حاج قاسم سلیمانی را با شلیک موشک در فرودگاه مدنی کشور دیگری ـ عراق ـ به شهادت رساند. ترامپ همان است که از انواعی از معاهدات بینالمللی خارج شده است.
🔸بعضی ممکن است بگویند آن ترامپ با این ترامپ تفاوت میکند و این زمانه اقتضاء دیگری دارد. عملکرد دوره دوم ترامپ، به این موضوع پاسخ داده است. ترامپ در همین یک هفته اخیر از سیاستهای آتی خود راجع به ایران پردهبرداری نمود.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
🔰 دریای خیالی، مروارید ندارد!(۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸دشمن شناختهشده ملت ایران تلاش میکند استقلال و قدرت ایران را به یک موضوع موهوم یعنی بهبود معیشت از طریق فروش استقلال، پیوند زده و ایران را از جایگاه رفیعی که به واسطه تلاش مجاهدانه ملت ایران به دست آورده است، عقب بزند. در سوءنیت و زیادهخواهی این دشمن همینبس که این روزها شاهد تلاش آن برای پراکندن یک ملت صاحب سرزمین ـ غزه ـ از سرزمین خود به اطراف هستیم تا یک جمعیت جعلی ـ اسرائیل ـ بتواند راحت زندگی کند و فریادهای دادخواهی یک ملت مظلوم، خواب خوش غاصبان جنایتکار را بههم نزند! این دشمن در طول 16 ماه جنگ غزه به اعتراف رسانههای آن بیش از 120 هزار تن سلاح در اختیار طرف متجاوز قرار داده تا یک ملت و منابع آن را نابود کند. این دشمن همان است که دادگاه داوری لاهه به جرم آنکه سران جنایتکار اسرائیل را به دلیل کشتن زنان و کودکان محکوم کرد، تحریم نمود! این دشمن در حالی که در یکی، دو هفته اخیر اعلام کرد مسئلهاش با ایران فقط عدم دستیابی جمهوری اسلامی به ساخت بمب هستهای است، به محض آنکه بعضی در داخل ایران صحبت از مذاکره و توافق کردند، یک یادداشت اجرائی منتشر نمود و طی آن از ایران خواست از برنامه هستهای خود دست بکشد، ساخت موشکهای خود را متوقف کند، از حمایت دولتها و گروههای مقاومت که در مقابل تجاوزات رژیم اسرائیل ایستادهاند، دست بردارد و در زمینه حقوق بشر ـ منظور آزادی عمل براندازان مسلح و غیرمسلح ـ تغییرات سیاستی مدنظر غرب را بپذیرد. این قلم در یادداشت اخیر توضیح داد که آمریکا برخلاف آنچه تبلیغ میشود، مایل به مذاکره با ایران برای حل مسایل بین طرفین نیست، بلکه اصرار دارد ایران هر آنچه که جنبههای قدرت آن به حساب میآید را رها کند و به یک «طعمه آسان» در برابر آن تبدیل گردد.
🔸از نظر آمریکا، ایران باید نظیر سالهای 1332 تا 1357 دستور کار خود را از آن بگیرد، نه اینکه خود برای خود دستور کار تعیین کند. خب دستور کار آمریکا برای ایران چیست؟ طبعاً همان دستور کار سابق و یا همان دستور کاری است که همین امروز برای کشورهایی در دنیا در نظر گرفته شده است. در تهران باید دولتی سر کار بیاید که اگر آمریکا بخواهد آن را وارد پیمانهایی کند که با منافع ملی ایران ناسازگار بود، همراهی نماید. باید دخالت آمریکا در اداره داخلی ـ انتخاب رئیسجمهور، وزرا، نمایندگان، استانداران و در تعیین چگونگی اداره موقعیتهای نظامی، مالی و صنعتی ـ بپذیرد. دولت ایران باید از هر توانمندی نظامی که کاربرد آن در ایران تعیین شود، بهطور کلی دست بکشد ـ همین چند روز پیش یک مقام ارشد آمریکا با صراحت اعلام کرد، برد موشکهای ایران نباید از ۳۰۰ کیلومتر فراتر برود ـ ایران نباید در روابط منطقهای، دست به مراوداتی بزند که در نهایت آن را به یک قدرت تبدیل کند، ایران نباید عدهای از کشورها را تحت یک محور درآورد و بازی مستقلی ورای بازی آمریکا و عوامل آن ـ اسرائیل و... ـ راه بیندازد. ایران باید بپذیرد که چیزی بنام فرهنگ ملی و انتخاب داخلی وجود ندارد، آنچه وجود دارد فرهنگ جهانی و انتخاب بینالمللی است. در این فرهنگ، انتقاد از اقدامات جنایتکارانه رژیم اسرائیل، یهودستیزی و ممنوع است و در همان حال سوزاندن قرآن کریم و چاپ کاریکاتور علیه پیامبر خاتم ـ صلوات الله علیه و آله ـ در مطبوعات رسمی آزاد و مصداق آزادی بیان است و قسعلیهذا دهها و صدها مقوله فرهنگی ـ اجتماعی دیگر.
🔸حال بعضی میگویند برای اینکه وضعتان بهتر شود بیایید با دولتی با چنان مختصاتی دور میز بنشینید و به توافق برسید! در اینجا هیچ توافق واقعی اتفاق نمیافتد و بهطور واقعی، به هیچ وعده توافقشدهای نمیتوان اعتماد کرد. در چنین فضائی چطور توقع داریم با ورود به چنین چرخهای وضعیت اقتصادی ایران بهبود یابد؟ ما وقتی ده سال پیش انواعی از امتیازات دادهایم و حتی روی ادبیات آمریکا نسبت به خود هیچ تأثیری نداشتهایم، چطور توقع داریم با چنین کشوری و با چنان آدمی که عملکرد او پیش روی ماست، به توافقی که منتهی به رفع یا کاهش مشکلات ایران شود، دست یابیم؟
🔸واقعیت این است که راهحل ما در دست دشمن نیست. کمااینکه راهحل هیچ ملتی در دست دشمن آن نیست. راهحل ما لاجرم در داخل است، اما نه به این معنا که وارد محیط بینالملل نشویم و نه به این معنا که خود تولید کنیم و خود مصرف نمائیم. اقتصاد ایران اساساً تجارتمحور است. حداقل در طول ۷۰ سال گذشته اینطور بوده و تا صدها سال آینده هم تجارتمحور خواهد بود و تجارت هم با اتخاذ سیاست «درونگرا» تناسب ندارد. بنابراین اینکه میگوئیم کلید حل مشکلات در داخل ایران است به این معناست که تصمیم باید در داخل گرفته شود، نه اینکه دشمن خود را وارد در تصمیم کنیم و در نهایت تسلیم تصمیم دشمن شویم.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
🔰 دریای خیالی، مروارید ندارد!(۳)
👤 #سعدالله_زارعی
🔻او یک یادداشت اجرائی منتشر کرد که استحکام و جنبه لزومالاجرا بودن آن از «فرمان اجرائی رئیسجمهور» مهمتر است؛ چرا که برخلاف فرمان اجرائی، یادداشت اجرائی رئیسجمهور آمریکا، نه نیازمند موافقت کنگره، نه نیازمند استناد به یکی از مصوبات کنگره و یا اصلی از اصول قانون اساسی و نه حتی نیاز به ثبت دارد. یک هفته پیش «یادداشت رئیسجمهور» برای اجرا به چندین وزارتخانه آمریکا ابلاغ گردید. رئیسجمهور آمریکا در این یادداشت که در واقع بازتولید یادداشت ۱۲ مادهای دوم خرداد 1397«مایک پمپئو» وزیر خارجه او در دولت اول است، تمام دیدگاهها و خواستههای آمریکا درباره ایران و در واقع همه موضوعات مذاکره را از منظر واشنگتن مشخص کرده است و در عین حال در آن کمترین اشارهای به اینکه در صورت عمل جمهوری اسلامی به این موارد قرار است چه اتفاقی به نفع ملت ایران بیفتد، نکرده است! بنابراین کاملاً واضح است که در سیستم سیاسی واشنگتن، هیچ حسی که به معنای واقعی دنبال توافق با ایران باشد، وجود ندارد. این ترامپ است که میگوید ایران باید بدون دریافت هیچ مابهازایی عقب بنشیند.
با این وصف معلوم است که اگر ما به هر دلیل ـ سادهلوحی و یا خطا و یا شیفتگی ـ با دستور کار اعلام شده آمریکا وارد مذاکره شویم، به هیچکدام از خواستههای خود شامل رفع تحریمهای ظالمانه و یکطرفه، عدم دخالت آمریکا در امور داخلی ایران، عدم اخلال آمریکا در روابط خارجی ایران با دولتهای همسایه، عدم مداخله آمریکا در قراردادهای مالی ایران با کشورهای خارجی و حتی به خواستههای بسیار کوچکتری مثل آزادسازی داراییهای توقیفشده ایران در آمریکا و یا صدور مجوز آزاد شدن داراییهای ایران در بانکهای قطر نخواهیم رسید. چون اصلاً برای اینکه دوطرف بگویند چه مطالباتی از طرف مقابل خود دارند، میز شکل نمیگیرد. میز یک دستور کار بیشتر ندارد و آن فهرست مدعیاتی است که اگر ایران به آنها، به امید گشایش تن دهد، وارد چرخهای بیپایان از امتیازدهی شده است.
🔸قرآن کریم در آیات ۸۸ تا ۹۰ سوره مبارکه حجر چه زیبا اندرز داده است که برای حل مسئله خویش به آنانکه پذیرای حق نیستند، چشم مدوز و آهنگ مؤمنان کن و برای آنان پر و بال بگستران و دشمنان اخلالگر و تفرقهافکنان را محکم انذار بده.
#یادداشت_روز
@Kayhan_online
🔰 راهحل، صدای واحد و ایستادن (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸منطقه در یک وضعیت خاص تاریخی است. بسیاری از «تحولات آینده» به نحوه رقم خوردن تحولات فعلی منطقه وابسته است. غرب با محوریت دولت آمریکا یک بار دیگر و پس از بارها تجربه شکست، درصدد برآمده بر منطقه غلبه و موانع فعلی آن را حذف کند. اگر دشمن در این مرحله موفق شود ولو این موفقیت نسبی باشد، کار برای همه کشورهای منطقه و همه مسلمانان سخت و پرهزینه میشود.
🔸اما اگر کشورهای منطقه خطر مشترک فعلی را درست درک و بر اساس آن عمل کنند، یک مشکل کلیدی و پرپیامد را پشتسر گذاشته و روابط آنها با محیط خارجی منطقیتر میشود. رئیسجمهور جاهل و مغرور آمریکا در جریان دیدار اخیر پادشاه اردن با وی در پاسخ به سؤال خبرنگار که پرسیده بود به چه دلیل به موفقیت کوچاندن فلسطینیها اعتماد دارد؟ گفت «قدرت». بنابراین واضح است که خنثی کردن فتنهای که نه فقط علیه فلسطین بلکه علیه همه کشورهای منطقه طراحی شده است جز با نشان دادن قدرت ممکن نیست. کشورهای منطقه بر یک جغرافیای قدرتمند قرار دارند و میتوانند آمریکا را در این مواجهه به عقبنشینی وادار نمایند. همه باید بدانند ترامپ باید به جای خود بنشیند تا امکان اداره منطقه بر مبنای منافع مشترک اعضای آن وجود داشته باشد. از آنجا که ترامپ با شعار «آمریکا اول» به میدان آمده و رسیدن به این شعار را در دورهای کوتاه میسر پنداشته، سیاست «نزاع با همه» را در پیش گرفته و محیط پیرامونی این کشور یعنی آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی را هم در این دایره قرار داده است، شکست دادن او آسانتر میباشد و لذا کشورهای منطقه نباید در مواجهه با گندهگوییهای ترامپ دچار رعب گردند و احساس ضعف نمایند.
🔸تهدیدات فعلی آمریکا و دنباله پلید آن در منطقه بیانگر آن است که هرگاه سنگری در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل تضعیف شود - آنگونه که در سوریه پیش آمد - همه کشورهای منطقه اعم از اینکه بخشی از مقاومت باشند یا نباشند، در معرض تهدید قرار میگیرند. کمااینکه در زمانی که ارتش آمریکا عراق را به اشغال درآورد، جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا گفت «این بازگشت ما به جنگهای صلیبی و پیروزی در آن بود». بنابراین در چنین فضائی فرقی میان ایران، عربستان سعودی، ترکیه و دیگر قطعات این منطقه نیست.
🔸منطقه با دور تازهای از فشار مواجهه میباشد. این فشار با علامت توسعه جنگ همراه است ولی آیا قرار است جنگهای تازهای رخ دهد؟ اگر بله، ابعاد آن چیست؟ و اگر نه قرار است چه اتفاقاتی با حربه جنگ در منطقه پیش آید؟
🔸اینک در آمریکا دولتی سر کار آمده که کار خود را با «تهدید همه» شروع کرده است؛ تا آنجا که به ایران مربوط میشود، صدور «یادداشت اجرائی» ترامپ میباشد که فهرستی از خواستهها و آرزوهای کهنه و شکستخورده را بازنویسی کرده است. طبق این یادداشت ایران باید فعالیت هستهای خود را در همین نقطه متوقف کند و اجازه دهد خود آمریکا بر آن نظارت داشته باشد و فعالیتهای نظامی و تولید سلاحهای متعارف خود را متوقف و محدود نماید و از گروهها و دولتهای مقاومت در منطقه که در دو - سه دهه گذشته، طرحهای استیلاطلبانه و اشغالگرانه آمریکا و اسرائیل را به چالش کشیدهاند، حمایت نکند و خواستههای دیگری که مجموعه آنها یعنی ایران از هرچه به قدرتمندی و توان پاسخ نه دادن آن به آمریکا منجر میشود، فاصله بگیرد. کشورهای منطقه و جهانیان و خود آمریکا میدانند ایران توان کافی برای نادیده گرفتن تهدیدات ترامپ دارد اما واقعیت این است که آمریکای ترامپ مجموعهای از اقدامات را در نظر دارد که کل منطقه را تهدید میکند و اگر منطقه در برابر فتنه ترامپ ضعف نشان دهد همه کشورهای منطقه از جمله ایران دچار خسارت میشوند.
🔸اینک یک تهدید جدید بهطور مشترک علیه فلسطین از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل مطرح میباشد که نقطه کانونی آن کوچاندن فلسطینیهای غزه و کرانه باختری است که خود این با توجه به تبعات آن یک تهدید علیه منطقه عربی است. البته طرح کوچاندن فلسطینیهای مقاوم به دیوار میخورد و به سرانجام نمیرسد اما اگر دولتهای عربی در خود طرح این موضوع، منفعل باشند بحثهای جدیدی با هدف تثبیت رژیم صهیونیستی و سیطره آن بر شئون عربی پیش میآید و چهره منطقه را تغییر میدهد این موضوعی است که استقلال همگان را مخدوش میگرداند. الان یک سر تهدیدات مشترک فعلی آمریکا و رژیم اسرائیل، کشور سوریه است، بخشهای حساس و مهمی از این کشور اسلامی و عربی. اینک در معرض اشغال دائمی رژیم اسرائیل قرار گرفته است. ارتش اسرائیل سرگرم ساخت موقعیتهای دائمی در مناطق تازه اشغالشده «قنیطره» و حومه دمشق است. انهدام زیرساختهای نظامی سوریه که در جلو چشم کشورهای عربی و اسلامی صورت گرفته علامتی از تلاش جدی برای استیلای رژیم اسرائیل بر همه کشورهای عربی و اسلامی منطقه است.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
🔰 راهحل، صدای واحد و ایستادن (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸الان یک سر دیگر تهدیدات مشترک آمریکا و رژیم غاصب، کشور لبنان است. جدای از اینکه طی دو ماه گذشته بخشهای حساسی از مرز مشترک سوریه با لبنان به اشغال ارتش اسرائیل درآمده است، شاهد تلاش ارتش اسرائیل برای ابقا در مناطق مرتفع لبنان - در شمال منطقه خیام و مرجعیون - هستیم اگر با این اقدام برخورد نشود، دولت اسرائیل بر کشور و دولت لبنان سیطره دائمی پیدا میکند و از این طریق فشار بر حوزه عربی را افزایش میدهد.
🔸تهدیدات کنونی محدود به محور مقاومت نیست، مصر، اردن، عربستان و ترکیه هم از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل تهدید حاکمیتی و سرزمینی شدهاند. دونالد ترامپ در دیدار با پادشاه اردن تأکید کرد مصر و اردن باید بخشهایی از سرزمینشان را بدهند تا منطقه به آرامش برسد. رئیسجمهور آمریکا اعتقاد دارد دولتهای مصر و اردن را میتواند مرعوب کند و موافقت آنها را بگیرد. در حالی که اگر این دو کشور عربی همسایه فلسطین زیر بار طرح واگذاری بخشی از سرزمین خود به طرح آمریکا بروند، وارد دالانی از بحرانهای داخلی از یکسو و امتیازدهی های پیدرپی از سوی دیگر میشوند. ترامپ بر خواسته خود اصرار دارد و به نظر نمیآید به راحتی رها کند در این میان همه چیز به مصریها و اردنیها بستگی دارد اگر بر موضع «نه» خود بمانند بدون آنکه با هزینه زیاد مواجه گردند، خطر طولانیمدت را پشتسر گذاشتهاند و اگر ضعف نشان دهند دچار مشکلات پیاپی میشوند. مصر و اردن در دوره اول ترامپ زیر بار طرح «معامله قرن» که دقیقاً همین مضمون داشت و ناظر به واگذاری بخشهایی از سرزمین این دو کشور بود، نرفتند و مشکلی هم برای آنان پیش نیامد.
🔸یک سر تهدیدات دولت جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی هم کشور عربستان سعودی است. ترامپ اعلام کرد عربستان خیلی بزرگ است و میتواند بخشی از کشور خود را بدهد. کمااینکه دولت اسرائیل هم معتقد است عربستان در بازی با آمریکا و اسرائیل صداقت ندارد و به یک بازی خرابکن تبدیل شده است پس واضح است که نزدیکترین دولتها در منطقه به دولت آمریکا هم از فتنه کنونی برکنار نیستند.
🔸آمریکاییها در این مرحله صرفاً به مصاف جبهه مقاومت نیامدهاند به مصاف کل منطقه آمدهاند. واقعیت آشکار این است که در طول ۲۵ سال گذشته، آمریکا و رژیم اسرائیل بارها با جبهه مقاومت زورآزمایی کرده و هر بار به شکست رسیدهاند از جمله در جریان جنگ ۱۶ ماهه غزه - که شواهد از آغاز دوباره این جنگ طی روزهای آینده حکایت میکند - شکست خوردهاند. به نظر میآید آمریکا در تجزیه و تحلیل تحولات و با ارزیابی دقیق از تواناییهای خود و تواناییهای منطقه غرب آسیا به این نتیجه رسیده است که باید طرحی کلیتر را دنبال نماید و در دل آن مصاف تازهای با جبهه مقاومت شکل بدهد. مثل اینکه در یک منطقه عملیاتی یک قله وجود دارد که تسخیر آن ممکن نیست، راهحل دور زدن آن است. آمریکا در پوشش بحث «صلح مسلح» و «امنیت عمیق» درصدد درگیرسازی بخشهایی با بخشهایی دیگر در منطقه است. آمریکا با ترسیم جغرافیای جدید میخواهد چالشهای خود را از طریق تبدیل کل منطقه به منطقه چالش حل کند، فلسطینیها، سوریها، لبنانیها، اردنیها، مصریها، عربستانیها، ایرانیها و... همه باید درگیر چالشهای امنیتی و سیاسی بشوند، تا چالش منطقه با آمریکا رفع شود. راهبرد«آمریکا اول» ، برای ابرقدرتی آمریکا در دهههای آینده میباشد در حالی که دوران ابرقدرتی آن به پایان رسیده است. در بازیابی قدرت فروپاشیده آمریکا، چشم ترامپ به تسلط بر غرب آسیا دوخته شده است چرا که این منطقه در شکلگیری قدرت بینالملل، نقش کانونی دارد.
🔸راهحل منطقه در این وضعیت فتنهگون اولا؛ً «صدای واحد» بودن است. الان وضع آمریکا بهگونهای است که همین صدای واحد بودن، آن را به عقب میراند. ثانیا؛ً نشان دادن اقتدار از سوی جبهه مقاومت است که امروز هم این صدای واحد و هم این علامت اقتدار را مشاهده میکنیم. این باید با قدرت ادامه پیدا کند.
#یادداشت_روز
@Kayhan_online
🔰 راهحل، صدای واحد و ایستادن (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸منطقه در یک وضعیت خاص تاریخی است. بسیاری از «تحولات آینده» به نحوه رقم خوردن تحولات فعلی منطقه وابسته است. غرب با محوریت دولت آمریکا یک بار دیگر و پس از بارها تجربه شکست، درصدد برآمده بر منطقه غلبه و موانع فعلی آن را حذف کند. اگر دشمن در این مرحله موفق شود ولو این موفقیت نسبی باشد، کار برای همه کشورهای منطقه و همه مسلمانان سخت و پرهزینه میشود.
🔸اما اگر کشورهای منطقه خطر مشترک فعلی را درست درک و بر اساس آن عمل کنند، یک مشکل کلیدی و پرپیامد را پشتسر گذاشته و روابط آنها با محیط خارجی منطقیتر میشود. رئیسجمهور جاهل و مغرور آمریکا در جریان دیدار اخیر پادشاه اردن با وی در پاسخ به سؤال خبرنگار که پرسیده بود به چه دلیل به موفقیت کوچاندن فلسطینیها اعتماد دارد؟ گفت «قدرت». بنابراین واضح است که خنثی کردن فتنهای که نه فقط علیه فلسطین بلکه علیه همه کشورهای منطقه طراحی شده است جز با نشان دادن قدرت ممکن نیست. کشورهای منطقه بر یک جغرافیای قدرتمند قرار دارند و میتوانند آمریکا را در این مواجهه به عقبنشینی وادار نمایند. همه باید بدانند ترامپ باید به جای خود بنشیند تا امکان اداره منطقه بر مبنای منافع مشترک اعضای آن وجود داشته باشد. از آنجا که ترامپ با شعار «آمریکا اول» به میدان آمده و رسیدن به این شعار را در دورهای کوتاه میسر پنداشته، سیاست «نزاع با همه» را در پیش گرفته و محیط پیرامونی این کشور یعنی آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی را هم در این دایره قرار داده است، شکست دادن او آسانتر میباشد و لذا کشورهای منطقه نباید در مواجهه با گندهگوییهای ترامپ دچار رعب گردند و احساس ضعف نمایند.
🔸تهدیدات فعلی آمریکا و دنباله پلید آن در منطقه بیانگر آن است که هرگاه سنگری در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل تضعیف شود - آنگونه که در سوریه پیش آمد - همه کشورهای منطقه اعم از اینکه بخشی از مقاومت باشند یا نباشند، در معرض تهدید قرار میگیرند. کمااینکه در زمانی که ارتش آمریکا عراق را به اشغال درآورد، جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا گفت «این بازگشت ما به جنگهای صلیبی و پیروزی در آن بود». بنابراین در چنین فضائی فرقی میان ایران، عربستان سعودی، ترکیه و دیگر قطعات این منطقه نیست.
🔸منطقه با دور تازهای از فشار مواجهه میباشد. این فشار با علامت توسعه جنگ همراه است ولی آیا قرار است جنگهای تازهای رخ دهد؟ اگر بله، ابعاد آن چیست؟ و اگر نه قرار است چه اتفاقاتی با حربه جنگ در منطقه پیش آید؟
🔸اینک در آمریکا دولتی سر کار آمده که کار خود را با «تهدید همه» شروع کرده است؛ تا آنجا که به ایران مربوط میشود، صدور «یادداشت اجرائی» ترامپ میباشد که فهرستی از خواستهها و آرزوهای کهنه و شکستخورده را بازنویسی کرده است. طبق این یادداشت ایران باید فعالیت هستهای خود را در همین نقطه متوقف کند و اجازه دهد خود آمریکا بر آن نظارت داشته باشد و فعالیتهای نظامی و تولید سلاحهای متعارف خود را متوقف و محدود نماید و از گروهها و دولتهای مقاومت در منطقه که در دو - سه دهه گذشته، طرحهای استیلاطلبانه و اشغالگرانه آمریکا و اسرائیل را به چالش کشیدهاند، حمایت نکند و خواستههای دیگری که مجموعه آنها یعنی ایران از هرچه به قدرتمندی و توان پاسخ نه دادن آن به آمریکا منجر میشود، فاصله بگیرد. کشورهای منطقه و جهانیان و خود آمریکا میدانند ایران توان کافی برای نادیده گرفتن تهدیدات ترامپ دارد اما واقعیت این است که آمریکای ترامپ مجموعهای از اقدامات را در نظر دارد که کل منطقه را تهدید میکند و اگر منطقه در برابر فتنه ترامپ ضعف نشان دهد همه کشورهای منطقه از جمله ایران دچار خسارت میشوند.
🔸اینک یک تهدید جدید بهطور مشترک علیه فلسطین از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل مطرح میباشد که نقطه کانونی آن کوچاندن فلسطینیهای غزه و کرانه باختری است که خود این با توجه به تبعات آن یک تهدید علیه منطقه عربی است. البته طرح کوچاندن فلسطینیهای مقاوم به دیوار میخورد و به سرانجام نمیرسد اما اگر دولتهای عربی در خود طرح این موضوع، منفعل باشند بحثهای جدیدی با هدف تثبیت رژیم صهیونیستی و سیطره آن بر شئون عربی پیش میآید و چهره منطقه را تغییر میدهد این موضوعی است که استقلال همگان را مخدوش میگرداند. الان یک سر تهدیدات مشترک فعلی آمریکا و رژیم اسرائیل، کشور سوریه است، بخشهای حساس و مهمی از این کشور اسلامی و عربی. اینک در معرض اشغال دائمی رژیم اسرائیل قرار گرفته است. ارتش اسرائیل سرگرم ساخت موقعیتهای دائمی در مناطق تازه اشغالشده «قنیطره» و حومه دمشق است. انهدام زیرساختهای نظامی سوریه که در جلو چشم کشورهای عربی و اسلامی صورت گرفته علامتی از تلاش جدی برای استیلای رژیم اسرائیل بر همه کشورهای عربی و اسلامی منطقه است.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online