✡️ #روایت_یک_انحراف | نخستین تجربه حکومت داری بنی‌اسرائیل #بخش_دوم 📃 برشی از کتاب #درسنامه_دشمن_شدید (دفتر اول)، صفحه ۱۲۳ و ۱۲۴: 🔸 هنگامی که بنی‌اسرائیل وارد مصر شدند در اقلیت بودند ولی چون خانواده حکومتی بودند نسل خود را گسترش دادند تا از اقلیت درآیند. حضرت یوسف ۸۰ سال حکومت کرد و چون فرزندی نداشت که به حکومت برسد پس از او حکومت به خاندان موروثی فرعونیان برمی‌گشت. برادران نیز نمی‌توانستند به حکومت برسند زیرا از آل فرعون نبودند. 🔻 در این شرایط حکومت به دست فرعونیان مشرک می‌افتاد و همه چیز به ضرر بنی‌اسرائیل تغییر می‌کرد. یوسف این موارد را پیش بینی می‌کرد از این رو در پایان عمر بزرگان قومش را جمع کرد و پس از حمد و ثنای پروردگار از آینده سختی خبر داد که آنها بعد از او به آن دچار می‌شوند. 🔻 از کشته شدن مردان و دریده شدن شکم زنان آبستن و ذبح کودکان تا آن هنگام که خداوند حق را به دست قیام کننده‌ای از فرزندان «لاوی ابن یعقوب» ظاهر کند. او مردی گندمگون و بلند قد بود، یوسف صفات وی را برایشان باز گفت و در وصیت خویش به آنها هشدار داد که چون آنها فرزندان اسرائیل و گروهی مومن با هویت واحد و متشکل هستند و افزون بر آن تجربه حکومتی دارند، فرعونیان مشرک از آنان می‌هراسند؛ از این رو ایشان را در تنگنا قرار خواهند داد. 🔻 آنها باید منتظر منجی‌شان بمانند تا آنها را نجات دهند. حضرت یوسف از دنیا رفت و انتظار ظهور منجی امید بنی‌اسرائیل شد. 🔸 بنابراین بنی‌اسرائیل پس از یوسف در سه عرصه تلاش کردند: 1️⃣حفظ هویت: این مجموعه دین‌دار کوشید هویت دینی خود را در مصر مشرک حفظ کند. 2️⃣ رشد جمعیت: به اندازه‌ای که همچون نمک در آب حل نشوند. 3️⃣ انتظار منجی: آنان منتظر منجی‌ای بودند تا آنها را از وضعیت ناهنجار مصر رهایی بخشد و در مسیر مسئولیت تاریخی امامت دین خدا که بر عهده آنها بود، حرکت دهد. #ادامه_دارد ‌@jahade_tabien1