eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
5هزار ویدیو
327 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 . . #این‌خانه‌منتظرپسر‌زهرااست♥️:)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌رب‌ّامیرالمؤمنین‌؏ورب‌ّفاطمه‌الزهراۜ♥️'!
‹ 📸 › . . بس که دلتنگم … اگر گریه کنم ،مےگویند قطره اے قصد، نشان دادن دریا دارد…! السَّلامُ‌عَلَیک‌یاخَلیفَةَ‌اللهِ‌فےارضِھ^^! ‹ ↵🌤 › • . jihadmoghnie⁵⁹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
໑♥️⛓ • . دلم‌ شکستہ و اوضاع درهمے دارد! و ماه هاست براے خودش هم غمے دارد... تـو در کنار خودت نبودے و نمیدانے؛ کہ فکـر تو بودن چہ عالمے دارد!((: 💌¦↫🕊✨ 📿¦↫💛! ⌈.🌱.@jahadesolimanie
•🔗🌷• سازمان ما به فرد بستگی دارد... این فرد باید توانایی های ویژه ای داشته باشد، از قضاوت، درک و مدیریت گرفته تا مبارزه فردی… "📻" ¦ᎫᎯᎻᎯᎠS᥆ᏞᎥᎷᎯNᎥᎬ¦
(📚🪴) راستش من کمی جا خوردم، اولین بار این موضوع رو می شنیدم تا حالا نه تو کتابی و نه تو حرفهای پدرم یا حاج اقا عسکری این موضوع رو نشنیده بودم اصلا نمی دونستم چی بگم ، دهنم بسته شد ، هیچ چیزی به عنوان جواب به ذهنم نیومد اما سریع خودم رو جمع و جور کردم و نذاشتم ساسان متوجه این موضوع بشه گفتم نه بابا، این چه حرفیه؟ اگه دست خوره بود که تا حالا باید صدبار لو می رفت و همه می فهمیدن و همه جا جار می زدن که اصلا باور نکن ساسان گفت راستش منم باور نکردم ، اما ته دلم کمی می ترسم ، ته دلم دوست دارم جواب رو بدونم من زل زدم به چشمهاش ، مطمئن بودم باید کمکش کنم و اگه نکنم ، بعدا شبهاتش بیشتر میشه و ممکنه بدتر بشه گفتم چشم، صبر کن از پدرم بپرسم ، از پیش نماز مسجدمون بپرسم ، جواب کامل بهت میدم زنگ تفریح که شد رفتم سراغ سعید گفتم چه خبر؟ دائی جان دیشب چیزی نگفت بعد اینکه ما رفتیم؟ گفت نه ، اما رفت تو فکر ، حرفهای شوهر عمه خیلی روی اون اثر گذاشت ، ولی مقطعی هست همیشه اینجوری میشه ، اما بعدش ... خسته شدیم من و خواهرم، هرکاری میخوایم بکنیم الکی گیر میده ، هرچی میگیم... یهو پریدم وسط حرفش و نذاشتم ادامه بده ، گفتم نمی خواد بقیه رو بگی غیبت میشه ، پدرت راضی نیست خودم بعدا با پدرم صحبت می کنم تا یه روز قشنگ با دائی صحبت کنه ، انشالله درست میشه تو کار خودتو بکن، هرجا درس مشکل داشتی تو مدرسه بمن بگو ، زنگ تفریح ها کمکت می کنم امروز بیشتر از هر روزی دیگه عجله داشتم تا زنگ بخوره و برم خونه حتی خونه هم نه ، تو همون ماشین با باباهادی صحبت کنم و ازش جواب این سوالی که ساسان ازم پرسید رو بپرسم دوست نداشتم شبهه ای برام پیش بیاد و اونو رها کنم و بدون اینکه جوابش رو بدونم ، بی خیال بشم مادر ساسان رسید و اون رو سوار کرد و رفت ، من منتظر موندم پدرم دیر کرد تا حالا سابقه نداشت تقریبا همه بچه ها و معلم ها و کارکنان رفته بودند ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی 32 『 @jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊰🥀✨⊱ . . 2 Days Left to Jihad's Birthday!🤍 🎞⃟🔗|⇜" ♥️⃟🔗|⇜🌱" 🌼⃟🔗|⇜🎂💕'' •• ـــــــــــــ❁ـــــــــــــ •• .🌧. ᴊᴏɪɴ↴ ⊰ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ⊱
⊰🥀⊱ خیلے کم سن و سال بود که طعم یتیمے رو چشید،با وجود مشکلات مالے و سختے هاے زندگےِ ارباب رعیتے اما همیشه با همه مهربون بود و خیلے شوخے میکرد،به امام و شهید بهشتے علاقه زیادے داشت خیلے فعال بود،به بچه ها قرآن آموزش میداد،برای هدایت افرادے که دچار اشتباه شده بودن وقت میذاشت،هر جا حس میکرد داره به کسے ظلم میشه ازش دفاع می‌کرد.. به خاطر علاقه به علوم دین حوزه ثبت نام کرد و بعد چند ماه برای ادامه تحصیل عازم مشهد مقدس شد،بعد دو سال جنگ ایران و عراق شروع شد و در این مابین قرار بود با یکے از دختران فامیل ازدواج کنه اما حسین شرط کرده بود اول باید به جبهه بره،فقط یک ماه از رفتنش گذشته بود که در اثر اصابت راکت به سر شهید شد،پیکر پاکش چند هفته زیر آفتاب داغ خرمشهر افتاده بود،بعد شهادتش که کتاباش به دستمون رسید نگاه کردم دیدم آخرین صفحه یکی از کتابا نوشته بود من به زودے به آرزوے خود ، (شهادت) میرسم … +روای:برادرزاده‌شهید ♥️" 🕊" 🌦" 「➜• jαнαdeѕolιмαɴιe 」