eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.4هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
5.2هزار ویدیو
327 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 . . #این‌خانه‌منتظرپسر‌زهرااست♥️:)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
𖧧 . . ماصاحبِ آرزویی‌هستیم که شیرینی‌وصالش‌را؛ شهداءچشیده‌اند ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪ (: (: ִֶָ
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب ۳۲ "تنبیه عمومی" 🔹 علی به ندرت حرفی رو با حالت جدی می زد ... ✅ اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچه ها بلند نکنم... 💢به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود ... خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش می برد ... 🔹تنها اشکال این بود که بچه ها هم این رو فهمیده بودن ... اون هم جلوی مهمون ها ... و از همه بدتر، پدرم😒 🔸علی با شنیدن حرف بچه ها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت ... نیم خیز جلوی بچه ها نشست و با حالت جدی و کودکانه ای گفت ... - جدی؟ ... واقعا مامان، مریم رو زد؟ ... 😒 💢 بچه ها با ذوق، بالا و پایین می پریدن ... و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف می کردن ... و علی بدون توجه به مهمون ها ... و حتی اینکه کوچک ترین نگاهی به اونها بکنه ... غرق داستان جنایی بچه ها شده بود ...😌 🔸داستان شون که تموم شد ... با همون حالت ذوق و هیجان خود بچه ها گفت ... - خوب بگید ببینم ... مامان دقیقا با کدوم دستش مریم رو زد ...😒 و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن ... و با ذوق تمام گفتن ... با دست چپ ... 💢 علی بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من ... خم شد جلوی همه دست چپم رو بوسید ... و لبخند ملیحی زد ...😊 - خسته نباشی خانم ... من از طرف بچه ها از شما معذرت می خوام ... ❤️ و بدون مکث، با همون خنده برای سلام و خوشامدگویی رفت سمت مهمون ها ... هم من، هم مهمون ها خشک مون زده بود ... 💢 بچه ها هم دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن ... 💞 منم دلم می خواست آب بشم برم توی زمین ... از همه دیدنی تر، قیافه پدرم بود ... چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ... ✅ اون روز علی ... با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد ... این، اولین و آخرین بار وروجک ها شد ... و اولین و آخرین بار من...☺️ 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
'📷🥀' عشق … یک واژۀ بی‌ارزش و بی‌معنی بود تا که یکبار خدا گفت که عشق است حسین .. ||✨ 『 @jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‧⊰🥀‧🕯⊱‧
روزبیست‌و‌نهم‌چله‌زیارت‌عاشورا
به‌نیابت‌از
‧⌯شهید‌علی‌لندی⌯‧
‧
امام‌جعفرصادق‧ع‧ :
مَن بَلَّغَ رسالَةَ غازٍ كانَ كَمَن أَعتَقَ رَقَبَةً وَ هُوَ شَریكُهُ فی ‌بابِ ثَوابِ غَزَواتِه.
کسی که نامه و پیام یک مجاهد در جبهة جنگ را (به مقصد) برساند همچنان است که یک برده آزاد کرده و در ثواب جهاد با او شریک خواهد بود.
Ⅰوسائل،ج¹¹،ص¹⁴Ⅰ
به‌امیدگوشه‌چشمی(: ➺❘𝕛𝕒𝕙𝕒𝕕𝕖𝕤𝕠𝕝𝕚𝕞𝕒𝕟𝕚𝕖❘‧‧
دست های گشاده 14.mp3
12.95M
14 درست وقتیکه تصمیم میگیری؛ از چیزهایی که محبـ💙ـوبته، ببخشی؛ شیطان وارد عمل میشه و از آینده می تـرسونَـــتِت... نَتَـرسیــا❗️ اینبــار به خــدا اعتماد کن 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹🇵🇸🌿› در دلِ ما داغِ ابراهیم بود ناگهان کشتند اسماعیل را … داغ سنگینی است ، و آخر اسماعیل هم به قربانگاه رفت... فرقی نمیکند کجا باشد، اسماعیل هنیه فلسطینی باشی ، تهران مشهد توست … قاسم سلیمانی ایرانی باشی ، بغداد مشهد توست … شیخ صالح العاروری فلسطینی باشی ، بیروت مشهد توست … عماد مغینه لبنانی باشی ، دمشق مشهد توست … ابوحامد افغانستانی باشی ، سوریه مشهد توست … عزالدین قسام سوری باشی ، جنین مشهد توست …‌! شهادت همه جا هست ؛ همه زمان و همه مکان‌ و چه جمع‌اند ... @jahadesolimanie
بسم‌ربِّ‌الحسن💚(:
'🖤'°.. - عَهْداوَعَقْداوَبَیعَةً‌لَهُ‌فِی‌عُنُقِی از اینکه یادِ تو را زنده میکند در من پر است از گل نرگس همیشه گلدانم …‌(: - •مـہــﷻـــدی غریـب تـر از حسیـــن ‹🥀›•