بابا جان؛ به هجر خویش مده عادتم که میترسم، خدای نکرده رَوَد ذوق وصال از یادم⁦:)))! السَّلامُ‌عَلَیک‌یاخَلیفَةَ‌اللهِ‌فےارضِھ! ‹ ↵ #سلام‌باباجان🌤 ›

𖧧 . . متبرکـ استـ تمـامـ روزی که صبحش با یاد تـو آغاز شـود ؛🍃 ای شهیــد ...✨🌸 ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪ #شهیدجھادمغنیھ(: ִֶָ

حاج‌قاسم: ما در جبهه ها وقتی هیچ پناهی نداشتیم، به دامن حضرت زهرا(س) پناه میبردیم؛ ماهم همین طور حاجی.. :) #فاطمیه #صلی‌الله‌علیک‌یا‌فاطمة‌الزهرا‌‌‌‌‌‌

متن‌ پیام آیت‌الله‌سیستانی"دامةبركاته" در محکومیت جنایت اخیر تروریست‌های مستقر در پاکستان علیه شیعیان 👇 https://www.sistani.org/persian/statement/

مادر جان شاید بین ما نباشید ولی فرزندانتون هنوز دلسوز علی(ع) و محبینش هستند مثل خودتون...

🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 #بدون_تو_هرگز 75 "عشق یا هوس" 🔹مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم ... 🌺 حقیقت این بود که من هم توی اون مدت به دکتر دایسون علاقه مند شده بودم.....💖❤️ 🔵 امّا فاصله ما ... فاصله زمین و آسمان بود ... و من در تصمیمم مصمّم ... و من هر بار، خیلی محکم و جدی ... و بدون پشیمانی روی احساسم پا گذاشته بودم ... امّا حالا...... 🔸 به زحمت ذهنم رو جمع کردم... –بعد از حرف هایی که اون روز زدیم ... فکر می کردم... دیگه صدام در نیومد... 👨‍⚕ –نمی تونم بگم ... حقیقتاً چه روزها و لحظاتِ سختی رو گذروندم ... حرف های شما از یک طرف ... و علاقه من از طرف دیگه ... داشت از درون، ذهن و روحم رو می خورد ... تمام عقل و افکارم رو بهم می ریخت ... ⚡️ ⭕️ _ گاهی به شدت از شما متنفّر می شدم ... و به خاطرِ علاقه ای که به شما پیدا کرده بودم ... خودم رو لعنت می کردم ... 🌺✅ امّا "اراده خدا" به سمتِ دیگه ای بود ... همون حرف ها و شخصیتِ شما ... و گاهی این تنفّر ... باعث شد نسبت به همه چیز کنجکاو بشم ... 💕 اسلام، مبنای تفکر و ایدئولوژی های فکریش ... شخصیتی که در عینِ تنفّری که ازش پیدا کرده بودم ... نمی تونستم حتی یه لحظه بهش فکر نکنم..... 🔹دستش رو آورد بالا، توی صورتش ... و مکث کرد... 🌷🕋 –من در مورد خدا و اسلام تحقیق کردم ... و این ... نتیجه اون تحقیقات شد ... 👈🏼 من سعی کردم خودم رو با توجه به دستوراتِ اسلام، تصحیح کنم ... 🌟 و امروز ... پیشنهادِ من، نه مثل گذشته ... که به رسمِ اسلام ... از شما خواستگاری می کنم...💍 ⭕️ هر چند روز اولی که توی حیاط به شما پیشنهاد دادم ... حق با شما بود ... و من با یک هوس و حس کنجکاوی نسبت به شخصیتِ شما، به سمتِ شما کشیده شده بودم ... ❣ امّا احساسِ امروز من، یک هوسِ سطحی و کنجکاوانه نیست... عشق، تفکّر و احترامِ من نسبت به شما و شخصیتِ شما ... من رو اینجا کشیده تا از شما خواستگاری کنم.... ❇️ و یک عذرخواهی هم به شما بدهکارم ... در کنار تمام اهانت هایی که به شما و تفکرِ شما کردم ... و شما صبورانه برخورد کردید ... من هرگز نباید به پدرتون اهانت می کردم...... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 ｢➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ｣

🔊 #صوتی ؛ #پادکست 📌 #مقام_عرشی_حضرت_زهرا سلام الله علیها ( قسمت ۷ ) ♦️یک میانبر برای پیمودنِ ره صدساله در یک‌ شب... ｢➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ｣

شیهانه فیلم سینمایی «شیهانه»، شیهانه و برادرش ابراهیم مهیای سفر می‌شوند تا به گفته مادرشان، منیره، برای گذراندن تعطیلات به ترکیه بروند. منیره جذب داعش شده و فرزندانش را به سوریه می‌برد؛ سفارت‌سعودی مأمور می‌شود تا شیهانه و برادرش را قبل از گرفتارشدن در چنگال داعش، نجات دهد. اما... دانلود و تماشا در عماریار همراه با زیرنویس فارسی https://ammaryar.ir/m/mc5vn

~وصیّت کردی ، یاعلی ! سلام مرا تا روز قیامت ... به فرزندانم برسان ! دارم فکر می‌کنم ، من هم فرزندت هستم ؟! #فاطمیه #صلی‌الله‌علیک‌یا‌فاطمة‌الزهرا‌‌‌‌‌‌

مدیونم‌به‌دعای‌کسی… •محمدحسین‌پویانفر🎙'! #صلی‌الله‌علیک‌یا‌فاطمة‌الزهرا‌‌‌‌‌‌

_ اما اینک ادعا میکنید به فکر مصلحت هستید، اما تشنه‌ے قدرت و ریاستید و میخواهید با کینه توزے با اهل بیت پیامبر خدا رفتار کنید . . ظلم و ستمے که از جانب شما به ما می‌رسد، مانند زخم شمشیر دردناک و جگر سوز است . . ، اما ما صبر کردیم! خنجر بر گلو و نیزه بر شکم! صبرے تلخ تر از درخت علقم! تاب آوردیم و دم نزدیم! تا دچار تفرقه نشوید، اما واے بر شما! » مانده ام آیه: " اِنَّ هُم اِلّا کَالاَنعام بَل هُم اَضَل" را خدا براے هم‌اینک نازل کرده است یا در کربلا! مادر! اینان چه موجوداتے هستند که بلند از هر آه شما زجه میزنند اما کلام شما را نمی‌ فہمند! "حکومت دست طاغوت افتاده" و امت رسول خدا فقط گریه میکنند؟ یا للعجب!. . دستمال به دست می شود شیطان برای پاک کردن چنین اشک هایی . . اینان مصداق کامل آیه و هم لا یَفقَہون هستند! کاش زودتر از آنکه دیر بشود بفہند دختر رسول الله است که از امت پدرش گله دارد . 『 #حره🌱 』 ➺ @jahadesolimanie

یافاطِرُبِحَقِّ‌فاطمه‌عَجِّلْ‌لِوَلیِّکَ‌الْفَرَجَ

سال ۲۰۰۶ که جنگ در لبنان شروع
شد معصومه تازه‌ به لبنان آمده بود
آرزوی او شهادت بود. گاه‌گاهی هم
این آرزوی شیرین را به زبان می‌آورد،
مثلاً سال ۲۰۰۶ در برابر اصرارهای
خانواده و اطرافیان که از او
می‌خواستند به ایران برود، می‌گفت
همین‌جا می‌مانم، کنار مردم لبنان
مقاومت می‌کنم و اگر قسمتم بود شهید می‌شوم .

روزبیست‌ونهم:شهیده‌معصومه‌کرباسی

''وبھ‌نام‌خالق‌‌‌بۍ‌همتا''

تنهازِتو،قصیده‌ی‌هجران‌شنیده‌ایم... یکبارشعرِ‌آمدنَت‌رامرورکن... دلمرده‌ام‌قبول!مسیحایِ‌قلبِ‌من... یک‌جمعه‌هم‌،زیارتِ‌اهلِ‌قبورکن... السَّلامُ‌عَلَیک‌یاخَلیفَةَ‌اللهِ‌فےارضِھ! ‹ ↵ #سلام‌باباجان🌤 ›

𖧧 . .🦋 وأنت کطمأنیة الصلاة و چقدر تو شبیه به آرامشِ نمازی .. ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪ #کلیپ #شهیدجھادمغنیھ ִֶָ