وَ أَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَرِي ءٌ مِنْ عَدُوِّكَ فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ
.
.
و من دوست تو، و بيزار از دشمن توام، پس حق آن است كه شما به آن خشنود شديد، و باطل آن است كه شما از آن ناخشنود گشتيد..
#سلامباباجان💛"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آسمـٰآنازتوخبـرداشتولـےماازطُ
سَھمِمانبـےخبریبودنمـےدانستیم
ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪
#شهیدجھادمغنیھ(:
#من_میترا_نیستم 🎊
#قسمت_بیست_و_دوم
من تسلیم جعفر و پسرها شدم و با دخترها حرف زدم که راضی به رفتن شوند اما دختر ها مرتب گریه میکردند و مخالف بودند.
مینا عصبانی تر از بقیه بود شروع کرد به داد زدن و گفت من از شهرم فرار نمی کنم می خوام بمونم و مثل پسرا مثل برادرام از شهرم دفاع کنم.
مهرداد از دست دخترا عصبانی بود و غصه ناموسش را داشت و از اینکه دخترها به دست عراقیها بیفتند وحشت داشت وقتی دید همه را می تواند مجاب کند غیر از مینا عصبانی شد و به خواهرش لگد زد.
با عصبانیت آنچنان ضربهای به مینا زد که یک طرف صورتش کبود شد من و مادرم و بقیه جیغ میزدیم و سعی میکردیم جلوی مهرداد را بگیریم.
مهرداد فریاد میزد میگفت امروز باید از شهر برید من نمیزارم شما دست عراقی ها بیفتید اگه نرید همینجا خودم رو میکشم شما هم تا هر وقت خواستید بمونید تا عراقی ها اسیرتون کنن.
روز خیلی بدی بود حمله دشمن از یک طرف دعوای خواهر و برادری و ترک خانه و شهر مان هم یک طرف.
در همه گسالهای زندگیام هیچ وقت بین بچه هایم دعوا و ناراحتی نشده بود تا جایی که یادم میآمد پسرها و دخترهایم همه کس هم بودند و به هم احترام می گذاشتند.
اما آن روز پسرها یک طرف فریاد میزدند و دخترها یک طرف تکتک بچهها به آبادان وابسته بودند.
دخترها حاضر نبودند خانه فامیلی بروند که تا آن روز یک بار هم به آنجا نرفته بودند تنها عمه بچهها شوهرش عرب بود و آشپز شرکت نفت بود.
او در ماهشهر زندگی می کرد خودش هشت تا بچه داشت خانه آنها برای خودشان هم کوچک بود ما هیچ وقت مزاحم او نشده بودیم.
خانه فامیل های بابای مهران در رامهرمز نرفته بودیم حالا با وضع جنگ زدگی و بی خانمانی میخواستیم به جایی برویم که در روزگار عزت سربلندی نرفته بودیم.
خیلی درد داشت مخصوصا برای من که همیشه با همه چیز ساخته بودم و عزتم را با هیچ چیز عوض نکرده بودم
「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
'🌦🥀'
با امامتون حرف بزنید !
این خودش تمرینیه برای
درک حضور او ...
🥀⃟☂| #صـاحبنـا✨
『اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
◠◠'روز پانزدهم :زیارتعاشورا+ترکنگاهحرام بهنیت:شهیدعلےحسنابراهیم♥️ #میثاقباجانان💕"
◠◠'روز شانزدهم :زیارتعاشورا+ترکنگاهحرام
بهنیت:شهیدهادےذوالفقارے♥️
#میثاقباجانان💕"
امانت های زندگی من 16.mp3
15.05M
#امانتهای_زندگی_من ۱۶
مسئولین بدانند ؛
آنان که تلاش میکنند، خود را به منصب ریاست و قدرت برسانند؛
درحالیکه میدانند، کسی بهتر از آنها نیز، برای آن منصب وجود دارد؛ خائن به امانت الهی(مردم) اند.
「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」
36.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️X SUNAMY¹²
•مستندایکسونامی،
خاطراتیڪپورناستار'..
+شماصدایمنروازبزرگترینصادرکنندهیآزادی🗽درجهانمیشنوید❕
『عقبنشینی از بنبستمرگ فقط حکم یه دورخیز برای پرش سالمتر پیدا کرد . .🔞 』
#نهبهروابطحرام❌
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
「ⓙⓐⓗⓐⓓ」