شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
سـلامـ رفـقا!💜 ٺصمیم گرفٺیم در ڪنار پسٺهاۍ روزانہ، بہ طور مرٺب ٺا ۴-۵ روز خطبہی حضرٺزینب{س} رو ب
💔|...
#در_مجلس_یزید، هنگامے ڪہ چشم زینب ڪبرۍ{س}بہ سر خونیڹ برادرش امام حسیڹ{ع} افٺاد، با صداۍ محزونے فریاد زد:
ای حسیڹ! ای محبوب رسول خدا! ای پسر مڪہ و منا! ای پسر فاطمہزهرا، بانوی همہ زناڹ جهاڹ، ای پسر دخٺر مصطفے{ص}.
راوی این ماجرا نقل مےڪند: بہ خدا سوگند با این نداۍ زینب{س} تمام ڪسانے ڪہ در مجلس بودند گریسٺند و در آن حال یزید ساکٺ بود...
یزید دسٺور داد چوب خیزرانش را آوردند و با آن بہ لب و دنداڹ امام حسیڹ{ع} مےزد.
ابو برزه اسلمے|ڪہ از صحابہ رسول خدا{ص}بود و در آڹ مجلس حضور داشٺ| خطاب بہ یزید گفت:
ای یزید! آیا با چوبدسٺےاٺ بہ دندان حسیڹ فرزند فاطمہ مےزنے؟! من بهـ چشم خود دیدم ڪہ پیامبر اکرم{ص} لب و دندان حسین{ع} و برادرش حسن{ع}را مےبوسید و میفرمود: «شما دو نفر، سرور جواناڹ اهل بہشتید، خداوند ڪشنده شما را بڪشد و مورد لعن قرار دهد و برای او جہنم را فراهم ساختہ و بد جایگاهے اسٺ»
یزید خشمگیڹ شد و دسٺور داد او را از مجلس بیروڹ ڪردند. او سپس اشعارۍ را خواند:
ْ
ڪاش بزرگاڹ مڹ در جنگ بدر امروز مےدیدند ڪهـ
قبیلہ خزرج چگونهـ از ضرباٺ نیزه بہ زاری آمده اسٺ.
در آن حال، از شادی فریاد مےزدند و مےگفٺند:ای یزید! دستٺ درد نڪند...
پس از خواندڹ این اشعار، حضرٺزینب{س}برخاسٺ و خطبہای خواند...
#ادامہدارد...!
•| منابع در آخر قید مےشود |•
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
╔═════════════╗
@jahadesolimanie
╚═════════════╝