eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4.9هزار ویدیو
327 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 . . #این‌خانه‌منتظرپسر‌زهرااست♥️:)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|🎉🎂|
راوی:برادر‌وخواهر‌شهید
رضا در دو رشته فوتسال و شنا فعالیت می‌کرد و در بین تیم‌های جامعة المصطفی که از بین تمام کشورهای اسلامی بودند مقام‌هایی را کسب کرده بود. قبل از رفتنش به سوریه، بورسیه مسکو را برای ادامه تحصیل دریافت و مدارکش را هم ترجمه کرده بود. مادرم اول راضی نبود او به مسکو برود ولی بعد راضی شد.امابا دیدن شرایط سوریه به ناگاه نظرش عوض شد و به سوریه رفت.وقتی به مرخصی می‌آمد شبی دو ساعت می‌خوابید. بیشتر شب‌ها از خانه بیرون می‌رفت و تا صبح قدم می‌زد تا وقتی به سوریه برگشت کم‌خوابی شب های عملیات از مؤثر بودنش در هجوم‌ها کم نکند و همیشه برای دفاع از حرم آمادگی لازم را داشته باشد.ایشان ترکش‌خورده بود و به دلیل این که هدف اصابت موشک حرارتی قرارگرفته بودند، قسمت جلوی جلیقه شهید به طور کامل سوخته و قسمت پشت جلیقه سالم مانده بود. شهید بخشی نام حضرت فاطمه زهرا (س) را روی جلیقه‌اش با خط خوش نوشته بود. کمتر کسی این کار را در سوریه انجام می‌داد. چون اگر کسی درحالی‌که نام حضرت زهرا (س) را همراه داشت اسیر می‌شد به‌شدت توسط داعشی ها شکنجه می‌شد و داعشی ها حتی به جنازه‌اش هم رحم نمی‌کردند و به جنازه او جسارت می‌کردند. (
فاتـح
) •
36سالگـی‌زمینی
🎉
1365/07/09
🎂
"🥀"
رضادرمنزل‌هم‌شخصیتی
متواضع‌داشت،هیچ‌وقت‌بچه‌هارا 
بااسم‌کوچک‌وتنها‌خطاب‌نمی‌کردند
حتماًازلفظ«خانم»یا«آقا»
استفاده‌می‌کردند
ازدر،که‌واردمی‌شد،بلااستثناء
دست‌پدرم‌رامی‌بوسیدند!در
درس‌هم‌،همینطوربودنددر
دانشگاه‌شاگردممتازبودند،در
حوزه‌هم‌سوادعلمی‌ورشدوپشتکار
ایشان‌این‌روزهاازجانب‌اساتیدشان
‌تایید‌می‌شود

آقارضااهل‌قرآن‌بود
من‌خوب‌به‌یاد،دارم‌که‌برای‌شرکت
‌درکنکورسراسری‌چقدرتلاش‌کردو
درس‌خواندوهمزمان‌درس‌حوزه
‌رامی‌خواند
به‌اوگفتم‌یکی‌راکناربگذارو
دیگری‌رابخوان‌تافشار،روی‌توکمترشود
به‌من‌گفت‌خواهر‌من‌حوزه‌و‌دانشگاه‌
مکمل‌هم‌هستند،

چندی‌پیش‌که‌درباره
‌دروس‌دکترای‌خودم
‌باایشان‌مشورت‌میکردم‌
به‌من‌میگفت،علاقمند‌است‌که‌بعداز
دفاع‌ازپایان‌نامه‌اش‌برای‌دکترا
آماده‌شودودر،رشته‌حقوق،
ادامه‌تحصیل‌دهد
و‌برای‌ادامه‌تحصل‌به‌تهران‌برود،
تا‌آخرین‌لحظه‌در
هرزمینه‌‌ای‌تاانتهای‌مسیر
پیش‌می‌رفت!علاقمندبود
درهرمسیری‌بهترین‌باشد.

روای:خواهرشهید ♥️" 🕊" 🌦" 「➜• jαнαdeѕolιмαɴιe 」
⊰🥀⊱
فاتح وقت اذان حالش دگرگون
میشد و بی تابی میکرد، این بی تابی
را میشد در حرکاتش مشاهده کرد، او
وقتی به نماز می ایستاد طورے نماز
میخواند که گویی کسی روبرویش
ایستاده و او را می نگرد و انگار فاتح
با او سخن می گفت و بعد از نماز
آرامش و لبخند عجیبی بر چهره
شهید نقش می بست و این آرامش
را به دیگران نیز انتقال میداد !
یکبار از او پرسیدم چکار کنیم
که همه مشکلات حل شود ؟
گفت: اگر نماز بخوانید و به پدر و
مادر خودتان احترام بگذارید ، 
می بینید که اصلا مشکلی وجود
ندارد، جالب است که این شهید
عزیز در جبهه، وقت اذان صبح
خیلی‌ها را برای نماز بیدار میکرد
و با نوازش و سلام و صلوات
همه را به نماز تشویق میکرد !
این خصیصه فاتح حتی بعد از
شهادتش هم اتفاق می افتد و
هنوز هم وقت اذان صبح خیلی‌ها
را براے نماز بیدار می کند .
شما هم اگر با شهید ارتباط برقرار
کنید و از او بخواهید، همین امشب
شما را براے نماز بیدار خواهد کرد! (:
♥️" 🕊 🌦" 「➜• jαнαdeѕolιмαɴιe 」