#غربتیعنی ...
+ بابا شماییـد ؟
- با که کار دارے دخترجـان ؟
+ شمـا مردے که رویش را پوشانده باشد و گونے بر دوش داشته باشد ندیدید ؟
- با او چهکار دارے ؟
+ او باباے من است ، البته ... بابایم که نه !
من به او میگویم بابا
- اسم بابایت را میدانے ؟
+ نه ... پرسیـدم امّا نگفت
#غربتیعنی ...
- اگر بابا دیگر نیاید چه ؟
+ عه چرا نیاید ؟!
تازه مےخواهم خبری خوب بدهم
که مطمئنم خوشحـال میشود !
- چه خبـرے ؟!
+ میخواهم خبر مرگ علـی را به او بدهم !
- از کجا میدانے از شنیدن این خبر خوشحـال مےشود ؟
#غربتیعنی ...
+ او از خوشحالے من خوشحال مےشود…
همیشه همینطـور بود !
هروقت علـے را نفرین میکردم او هم با من نفرین میکرد !
- او هم مرگ علـے را میخواسـت ؟!
+ آرے ؛ دستانش را بالا میبرد و میگفت:
خدایـا مرگ علـے را زودتر برسـان ... ! :)
#غـربتیعنـیعلـی