🕊 متن سخنرانی کامل فرمانده عزیز شهید جهاد مغنیه و اولین حضور ایشون در بین مردم و به صورت علنی 🕊
#ادامه قسمت قبل
👈 قسمت 4⃣
💢 #قسمت_آخر 💢
تو پدر و همراهی بودی که هیچگاه سکون نداشت. مجاهدتهای شبانه تو در میادین جهاد، روشنگر راه، استوار کننده اراده ها و بازوها بوده و خونت هزاران هزار مبارز و عماد را بارور خواهد نمود. در یادواره تو با تو می گویم که مریدان و همرزمانت همه در عهدها و قسمهای خود پایدار بوده و ما به عهدی که بسته ایم و به راهی که عمر و جانت را فدا نمودی وفادار خواهیم ماند. باتو عهد می بندیم که حامل پیام روح مقدست باشیم و آن را به آنکه و آنچه دوست داشتی برسانیم. پس ای ارزشمندترین انسانها با دلی آرام و مطمئن به سوی خدا برو و در بهشت سکنی گزین.
ای رهبر بزرگ مقاومت ما هم چون حسینیانی که همیشه آماده جانبازی با حسین خود هستند در همه حال آماده فداکاری در رکاب تو می باشیم. یا اباهادی همانگونه که شهید مجاهد، رضوان عزیز با تو بود ما نیز تا وقتی که بر مرگ وارد شویم یا مرگ بر ما وارد شود با تو خواهیم بود. و تو ای پدر مطمئن باش که این پیروان راستین و وفادار و فرمانبردار، امروز با الهام از خون مقدّس تو، با قوّت و قدرت بیشتری آماده فداکاری و جانبازی خواهند بود. ای پدر به نام خونت، به نام زخمهایت، به نام تبسّمت، به نام جهاد خستگی ناپذیرت از طرف تویی که زنده ای و نزد خدایت متنعّم و از طرف مادر،برادران و خواهرانم و همه خانواده، نهایت سپاس و امتنان خود را از این همه لطف و محبّت و همدردی و مشارکت در تبریک شهادت رهبر بزرگ حاج عماد تقدیم می دارم و یقیناً این همدردی عهدی و پیوندی است دوباره با راه مقاومت خالصانه و شریف.
به نام تو ای پدر، خطاب می کنم پدر شهداء دبیر کل محترم حزب اللّه را که ما با تو خواهیم ماند. ما فرزندان رضوان فرزند شماییم همانگونه که فرزندان همه شهداء فرزندان شمایند. در همه حال تحت امر تو خواهیم بود و هرگز این راه و میدان های جهاد را ترک نخواهیم نمود و هرگز سلاح بر زمین نخواهیم گذاشت و همچون همیشه این ندا را سر خواهیم داد که: «لبیک یا نصراللّه».
یادش و راهش پر رهرو باد
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
╔═════════════╗
@jahadesolimanie
╚═════════════╝
#وصیتنامه_شهدا
#ادامه وصیت نامه #شهید_حسان_اللقیس
#قسمت_آخر
بر حذر باشید که خداوند بندگان مستکبرش را با دوستان خود که ضعیف شمرده شده اند به امتحان می کشد. خداوند متعال به پیامبر خود موسی (ع) در بیان علت برگزیده شدنش به پیامبری وحی فرمود: “ای موسی! من به بندگانم نظر افکندم، و در بین آنان، متواضع تر از تو نیافتم.”
برادرانم! همانطور که خداوند پیامبران و اولیای خود را برگزید، این امت عظیم را نیز از بین همه امت ها برگزید. سرسخت ترین دشمنان را در مواجهه با آن قرار داد و با انواع و اقسام حرمان ها و قهر و عذاب و جنگ ها و سختی ها و نقص در اموال و جان ها به امتحان کشید، این امت صبوری کرد و مورد بشارت قرار گرفت. خداوند بهترین رهبران را در طول تاریخ به امامت این امت برگزید که یکی پس از دیگری پیروزی و انتصار و عزت و افتخار برای آن به ارمغان آوردند و باعث مباهات این امت به سایر امت ها در دنیا شدند. و رسول اعظم نیز در آخرت به این امت در مقابل دیگر خلایق مباهات می کند. رهبرانی که استحکام اسلام را به آن باز گرداندند پس از آن که گمراهان آن را دچار انحراف ساخته بودند، و طراوات و شیرینی جهاد در راه خدا را یک بار دیگر زنده کردند. خداوند برای مجاهدین در راهش، پر افتخارترین دروازه مجاهدت را گشود، خوشا به حال آنان که به سوی جهاد فراخوانده شدند و این دعوت را لبیک گفتند، به رهبرشان که مورد تائید و نصرت الهی بود اطمینان کردند و از او اطاعت و فرمانبری کردند. بر سختی کارزار صبوری ورزیدند و ثابت قدم ماندند و جمجمه شان را به خدا سپردند و فراوان ذکر خدا را گفتند. برخی از آنها از سوی خدا برای دینش انتخاب شدند و سختی و عذاب را به جان خریدند و سرانجام در جایگاه امن خود در کنار محمد و آلش مأوا گرفتند… شما نیز جزو منتظرانی باشید که بر وعده شان با خدا ثابت قدم ماندند و دچار تغییر نشدند.
خداوند متعال می فرماید: “هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم لهم جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها أبدا”؛ امروز روزی است که راستگویان از صدق خود بهره مند می شوند، برای آنان باغ هایی است که از زیر آن نهرها جاری است، و در آن تا ابد جاودانه خواهند ماند.
برادرانم! شما را سفارش می کنم به ادامه دادن راه جهاد در مسیر حزب الله، که مسیر عزت و کرامت است، و سفارش می کنم به یاری رهبر حزب الله، سید حسن نصرالله، که به خدا قسم راهی را به سوی خدا نیافتم که سریعتر از این راه به رضایت خداوند منتهی شود، و رهبری را نیافتم که همچون ایشان بر مسیر هدایت قرار داشته باشد تا از او پیروی و تبعیت کنم. همه ما به چشم دیدیم چگونه خداوند این امت را با رهبری مبارکش پیروزی بخشید، در حالی که او این ندا را سر داده بود: “ولی زمن الهزائم” (روزگار شکست ها به سر آمد!) و همچنان ما را به پیروزی بشارت می دهد. خداوند او را مورد تاییدات خود قرار داده و نصرتش را شامل حالش گرداند و عمر مبارکش را تا زمان ظهور امام مهدی (ارواحنا لمقدمه الفداء) طولانی گردادند. مبادا خدای نکرده روزی همانند ابا عبدالله الحسین(ع) به خداوند شکایت برد که “وا قلة ناصراه” که در آن صورت غضب خداوند تا روز قیامت دامنگیرمان خواهد شد.
در خاتمه، از خداوند برای شما مغفرت و رضا و شهادت پس از عمری طولانی طلب می کنم و از شما طلب بخشش می کنم. برای من و بقیه برادرانتان که پیش از من در این مسیر به فیض شهادت نایل آمدند دعا کنید. مبارک باد بر حزب الله لبنان، این رهبری و این شیعیان و این مجاهدان و این شهیدانش!
فقیر رحمت پروردگار:
حسان اللقیس
#ادامه_دارد
#شهید_حسان_اللقیس
#لبنان
#شهدای_لبنان
#حزب_الله
🔰 کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#وصیتنامه_شهدا
وصیت نامه شهید مدافع حرم #احمد_مشلب
#قسمت_آخر
ه جوانان توصیه می کنم که
نماز خود را در اول وقت بخوانید. قرآن بخوانید؛ زیرا که بسیار مهم است؛ قرآن بخوانید و مواظب نماز و دین خود باشید. محرّم و عاشو را را زنده نگه دارید؛ که بسیار مهم است حتّی شده روزی یک بار؛ زیرا بسیار مهم است.مواظب خود باشید و ما را دعا کنید.
الان همه ی رابطه ها در مبایل است و رابط بین دختر و پسر بسیار زیاد شده است.عجیب است که این ها از کجا می آید؟؟؟؟
همه می دانند که من از موبایل و فیس بوک استفاده می کنم، همه ی مردم مرا می شناسند که در فیس بوک از نکته های طنز و عکس استفاده می کنم، ولی هیچ گاه اموری که در حال وقوع است برای من رخ نمی دهد، من هم مثل جوان های دیگر هستم و من هم جوان هستم و فیس بوک و همه ی چیزهای دیگر را دارم و از اغلب برنامه های اجتماعی و دنیای مجازی استفاده می کنم.
حضرت صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) ، خدا به شما صبر دهد؛
زیرا او منتظر ماست، نه این که ما منتظر او باشیم. هنگامی می شود گفت منتظریم، که خود را اصلاح کنیم ،ولی اگر خود را اصلاح نکنیم، هیچ گاه ظهور نخواهد کرد.
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
از تقصیر های بر گردنم گریه می کنم و سؤالی که در قبر قرار است از من پرسیده شود.
اگر از من در قبر پرسیده شود که تو برای جبهه و این راه چه کرده ای؟
چه می خواهی جواب بدهی ؟
می گویی که می توانستم در این راه گام بردارم.
می توانستی؟چرانرفتی؟
باید بیدار شد...
می توانی و نمی آیی؟
من خواب بودم و بیدار شدم...........
اکنون جهاد کردم و به جبه آمدم؛
زیرا از تو سؤال می شود که چه می کنی و چه کرده ای برای این راه؟؟؟
این راهی است که امام حسین و اهل بیت (علیهم السلام) و یارانش برای آن شهید شدند.
ما الان داریم آن را ادامه می دهیم، ولی مردمی را می بینیم که به این راه ایمان ندارند.
واقعاً چطور می شود؟؟؟ می گویند اینها چگونه می روند؟؟؟
این راه امام حسین است و او به خاطر ما و دین و ناموسمان شهید شد.
الان جوانان به جبهه می آیند و می جنگند و برای دین و ناموسشان شهید می شوند.
می خواهم با عناصر حزب الله سخن بگویم......
این که پیرو ولی و بزرگان باشید. من از کودکی در این راه بوده ام و شاید برخی اوقات به دلیل شغل نتوانستم حضور داشته باشم، ولی این راه و افراد و عناصرش زمینه ساز ظهور صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) هستند و راهی که در پیش داریم راهیست در مسیر خدا و با شهادت به خدا خواهیم رسید.
خدا به شما عافیت بدهد>>
این آخرین دعا است: خدا را شکر می کنم.
خداوند من و شما را از مجاهدین در راهش و عمل کنندگان به وعده و از جمله ی شهدا قرار دهد و بدن هایمان غرق در خون به سوی دنیای دیگر و اباعبدلله برود
والسلام و علیکم و رحمه اله و برکاته
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
#احمد_مشلب
#مدافع_حرم
#حزب_الله_لبنان
🔰 کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#بسم_رب_الحسین 💓
📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈
👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرقه های ضاله به ویژه #تشیع_انگلیسی...👌
✍️نویسنده: #فاطمه_شکیبا
#قسمت_آخر :(حسن)
به مصطفی که متعجب نگاهش میکند، میگوید:
- بدو! پاسداران هنوز شلوغه نیرو میخوان...
-مگه هنوز جمعشون نکردن؟
-نه... داره بدترم میشه. اونجا هم مثل انقلاب نیست؛ دقیقا منطقه مسکونیه. دارن میریزن توی خونههای مردم.
مصطفی میرود که ذولجناحش را آماده کند. این ذولجناح هم شده مثل ذولجناح تابلوی عصر عاشورا! یا رنگش ریخته، یا تو رفته. چراغش هم شکسته.
مثل بچهها به سیدحسین میگویم:
- میشه منم بیام؟
طوری نگاه میکند که دلم میریزد و جوابم را میگیرم:
-نه! تو برو پیش علی، یه سر بهش بزن.
-چرا من نیام؟
جواب نمیدهد و میرود. با حسرت خیرهام به سیدحسین و مصطفی که دور میشوند. تا بیمارستان، با بغضی نفسگیر دست به گریبانم. دلواپس علیها و عباسهایی هستم که در پاسداران، با دراویش درگیرند. صدای کف و سوت و شعار آنقدر در ذهنم میپیچد که گوشهایم سوت بکشد.
پدر و مادر علی هم بیمارستانند. مادرش مفاتیح به دست نشسته و پدرش تسبیح میگرداند. مثل همیشه، آرام روی تخت خوابیده. اگر میدانست در گلستان هفتم چه خبر است، بلند میشد و تا خود پاسداران میدوید. همان بهتر که نمیداند! حداقل خیالمان راحت است که دیگر کسی با چاقو پهلویش را نمیدرد و به بازویش تیر نمیزند. گفتم پهلو و بازو، سوختم!
کاش بلند شود و کمی باهم حرف بزنیم. آرام در گوشش زمزمه میکنم:
-علی، چرا خوابیدی پسر؟ توی خیابون پاسداران یه مشت درویش داعش مسلک افتادن به جون نیروی انتظامی... نمیخوای پاشی؟ برات مهم نیست که بریزن خونه زندگی مردم رو بهم بریزن؟ برات مهم نیس دارن با چاقو و قمه و تفنگ برای پلیس خط و نشون میکشن؟
نمیدانم چرا اینها را گفتم. نباید بفهمد، نگران میشود. از اتاقش میزنم بیرون، دل ماندن در بیمارستان را ندارم. بی قرارم، کاش من را هم با خودشان میبردند. سیدحسین و مصطفی را میگویم. راستی الان کجا هستند؟ دستم میرود که سیدحسین را بگیرم، نه! نمیتواند که جواب بدهد...!
زیارتنامه حضرت زهرا(س) میخوانم؛ به نیابت از عباس، به نیت شفای علی. نفهمیدم کی این اشکهای شور و گرم روی صورتم غلطیدند؛ بی اجازه و هماهنگی!
دلم تاب نمیآورد؛ اخبار را چک میکنم. نیم ساعتی تا اذان صبح مانده. باورم نمیشود! کی سحر شد؟
چشمانم تازه یادشان میآید نخوابیدهاند، با نور گوشی شروع به سوختن میکنند. خطوط را به سختی میخوانم:
-شهادت یک بسیجی و سه نفر از نیروهای پلیس به دست دراویش....
چشمانم بیشتر میسوزند. به پلکهایم التماس میکنم روی هم نیفتند. مادر و پدر علی پرستارها را صدا میزنند، صدایشان را گنگ میشنوم. چشمانم کلمات را یکی درمیان میخواند:
- آتش... سلاح گرم... قمه... خانه های مردم... اتوبوس... نیروی انتظامی...
پرستارها به سمت تخت علی میدوند. دوباره به کلماتی که تار و واضح میشوند نگاه میکنم:
- بسیجی... اتوبوس... زیر گرفتن...
پدر علی همانجا سجده میکند، اشک ریزان.
صدایی با شوق میگوید:
-یا فاطمه زهرا(س).
بسیجی، تیراندازی، سلاح گرم و سرد، اتوبوس...!
به گمانم صدای مادر علی است که میگوید:
-یا فاطمه زهرا(س).
پایان فصل دوم
والعاقبه للمتقین
این ناچیز، تقدیم به شهید محمدحسین حدادیان و شهید سجاد شاهسنایی، شهدای مظلوم امنیت...
یا زهرا
#فاطمه_شکیبا؛ تابستان 97
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‧⊰🌻‧🌾⊱‧
💠چرا خداوند ، سگرو با این همه وفاداری ، نجس خلق کرده⁉️
‧🔹️‧ حتما تا به حال با افرادی رو به رو شدید که بارها با تعصب درمورد این موضوع علیه دین اسلام صحبت کردن...
- از قسمت ۱ تا ۴ همراه ما باشید تا از نظر #علمی و #احکام به دلایل نجس بودن سگ پی ببرید و بتونید جواب قانع کننده در مقابل این افراد داشته باشید☺️✨
#قسمت_اخر
‧Ⅰ قسمت ۴Ⅰ‧
‧•🌼‧🌿•‧
➺‧•Ⅰ@jahadesolimanieⅠ•‧