eitaa logo
جهاد تبیین
19هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
6.6هزار ویدیو
328 فایل
جهاد تبیین *مطالبه گری* آرمانهای امام خمینی ره ، انقلاب شهداء عزیزمان ، منویات رهبر عزیزمان و ارائه تحلیل های روز سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بین المللی بمنظور روشنگری و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5807666846509304059.mp3
3.74M
⬆️⬆️⬆️ حجت الاسلام قرائتی سوره مبارکه بخش اول
4_5807666846509304060.mp3
3.85M
⬆️⬆️⬆️ حجت الاسلام قرائتی سوره مبارکه بخش دوم
4_5807666846509304061.mp3
3.82M
⬆️⬆️⬆️ حجت الاسلام قرائتی سوره مبارکه بخش سوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.mp3
3.95M
🌺 (تندخوانی) 🌺 🌺 توسط استاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرزو داشتم اعدامم کنند!! 🌷هنوز شکنجه‌های رژیم بعث را به یاد دارم. روزی دو بار، با کابل و چوب شکنجه‌ام می‌کردند و بعضی اوقات پاهایم را به پنکه‌ای سقفی که در سالن نسبتاً بزرگی قرار داشت، آویزان می‌کردند و به دنبالش بازجوها می‌آمدند و باز روز از نو.... در آن سالن برادران حزب الدعوه و مجاهدین عراقی هم بودند، با چند نفر ایرانی که بعضی‌هایشان را به صلیب کشانده و از ناحیه کف دست با میخ به دیوار چسبانده بودند، هیچ راهی برای پیدا کردن ارتباط با آن‌ها نبود، رگه‌های دلمه شده خون روی دیوار نمایان بود. چند روزی مرا توی حوض فاضلاب شکلی، تا گردن فرو برده و هر صبح مقداری نان خشک به من می‌دادند. بوی تعفن دیوانه کننده بود نه قدرت نشستن داشتم و نه این‌که قادر به استراحت نسبی بودم. 🌷بعد از یک هفته مرا به سلولی گاوصندوقی شکل که حدود ۸۰ سانتی ‌متر ارتفاع داشت بردند. درون آن باید به حالت چمباتمه می‌نشستم و هیچ جایی برای دراز کردن پا نبود. ۴۵ روز در آن دخمه و زیر شکنجه را با یاد خدا سپری کردم. بعد از هر شکنجه بازجویی می‌شدم. دو ماه را نیز درون سلول تنگ و تاریک گذراندم. یک روز مرا به اتاق شوک الکتریکی بردند و به کلیه اعضاء بدنم، سنجاقک شوک، وصل کردند. این عمل در چندین نوبت انجام گرفت و بعد از آن شروع به زدن با باتوم برقی کردند. می‌خواستند اعصابم را ضعیف کنند. پنج ماه تحت شکنجه بودم و به لطف خدا هنوز تمرکز حواسم را از دست نداده بودم. 🌷چند روز بعد مرا به اتاق کوچکی مثل تاریکخانه عکاسی بردند که درون آن لامپ کوچک قرمز رنگی خاموش و روشن می‌شد. دست‌ها و پاهایم را به یک میز آهنی بستند مثل صلیب روی آن خوابیده بودم. طوقی آهنی به گردن و قسمتی از پیشانی‌‌ام بستند، بالای سرم سه پایه‌ای بود که سرمی به آن وصل بود، آن را طوری تنظیم کرده بودند که قطره قطره روی پیشانی‌ام بچکد. تا دو سه روز اول هرطور بود، مقاومت کردم. ولی روزهای آتی، بعد از چند دقیقه داد و فریادم بلند می‌شد. بعد از همه این‌ها مرا نزد ژنرالی بردند. وقتی که پاسخ دلخواه را نمی‌شنید، باتون برقی را به کار انداخت و روی زخم‌ها می‌زد. 🌷صورتش مثل خولی‌ها سرخ می‌شد. کنار میزش هیتری بود که کتری پر از آب روی آن قرار گرفته و در حال جوشیدن بود. هنگامی‌که در حال پاسخگویی بودم، یک‌دفعه حس کردم که بدنم در حال ذوب شدن است. شروع کردم به داد و فریاد. لحظاتی بعد به ضجه و ناله تبدیل شد، آب کتری را روی کمرم ریخته بود، هیچ‌گونه حس ترحمی از او بروز نمی‌کرد. آب کتری را روی کمرم ریخته بود، چشمانم مثل امواج برفکی تلویزیون، چشمک می‌زد. چند دقیقه‌ای نگذشت که از حال رفتم و تا ساعت حدودای شش بعد از ظهر در سلول توانستم چشمانم را باز کنم. چهار و پنج روز کارم آه و ناله بود و لیچار گفتن به بعثی‌ها، تمام زخم‌ها و تاول‌هایم بوی عفونت گرفته بودند. آرزو داشتم اعدامم کنند.... کتاب خاطرات دردناک ناصر کاوه راوی: آزاده سرافراز محمدعلی بهشتی‌فر ❌❌ امنیت اتفاقی نبوده و نیست!
(۱۱) سخنی از 👈ارزش این را دارد که هر روز این جمله استاد شهید مطهری را بخوانیم و برای خودمان در منزل یا محل کار تابلو کنیم تا یادمان نرود🤔 یک روز می‌فهمیم زندگی دنیا اصلا زندگی نبوده!👈 «يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي» (سوره فجر، آیه ۲۴) انسان می‌گوید: ای کاش برای زندگی‌ام چیزی پیش فرستاده بودم! انسان وقتی وارد صحرای و عالم می‌شود تازه می‌فهمد که زندگی‌اش آن است و این که در بوده اصلا نبوده بلکه جلسه‌ی بوده. درست مثل یک دانشجو که ساعتی در جلسه‌ی امتحان است و آن امتحان، سرنوشتش را در همه‌ی عمر و برای ده‌ها سال تعیین می‌کند. در این‌جا تعبیر قرآن تعبیر عجیبی است، کأنه می‌خواهد بگوید قبل از این‌جا اصلا زندگی نبود. «يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي» ای کاش برای زندگی‌ام چیزی پیش فرستاده بودم. 👤 📚 | ج۲۸ 📖 ص ۵۴۴ #⃣
🌷آمپول_میخی!! 🌷بر اثر فشارهای ممتد روحی _ روانی که از سوی عراقی‌ها به اسیران وارد می‌شد، افسردگی‌های شدید، دامن‌گیر برخی از اسیران می‌گشت. هیچ روانشناس یا روانپزشکی هم قدم به اردوگاه نمی‌گذاشت. معمولاً همان پزشک عمومی که هفته‌ای یک‌بار به اردوگاه می‌آمد، به درمان این‌گونه افراد می‌پرداخت. تجویز قرصهای والیوم ۱۰ و دیازپام، کار عادی او بود. در سال ۶۴ اتفاق عجیبی در اردوگاه موصل ۳ افتاد. عراقی‌ها تزریق آمپولی را آغاز کردند که بعدها نزد اسرا به «آمپول میخی» مشهور گشت. 🌷به محض این‌که این آمپول را به اسیر افسرده حال تزریق می‌کردند، احساس و درک زندگی، لبخند، کنترل ادرار و مدفوع را از اسیر می‌گرفت. تا یک ماه آن اسیر نمی‌گذاشت کارهای خودش را انجام دهد. یک عضو بدن او از کار می‌افتاد. معمولاً زبان دیگر کارایی حرکت نداشت. آب ریزش زیاد بینی و دهان، بی‌حرکت ماندن دست‌ها و عدم تحرک پلک‌ها، از عوارض این آمپول بود. آن اسیر پس از گذشت مدتی، حتی نمی‌توانست کفش‌هایش را بپوشد و یا آن را درآورد. گاه بی‌اختیار می‌خندید. 🌷....پس از مدتی، وقتی راه می‌رفت، دست‌هایش در دو طرف بدنش آویزان بود. معمولاً یک نفر سرپرستی این‌گونه افراد را بر عهده می‌گرفت و کارهایش را انجام می‌داد. می‌گفتند که «این آمپول‌ها را به فیل یا کرگدن هنگام زایمان تزریق می‌کنند.» تزریق آمپول میخی، توطئه‌ای خطرناک بود که برای مدتی در اردوگاه رواج یافت و چند نفر از اسیران را در هم شکست. راوی: آزاده سرافراز عبدالمجید رحمانیان
⁉️چرا مذاکرات هسته‌ای به تعویق افتاد؟ 📝 سیامک باقری ⚛ از آغاز مذاکرات هسته ای تا به امروز ، تاکنون چندین بار مذاکرات متوقف شد. هر بار هم به خاطر بهانه‌سازی‌های طرف غربی. جریان غربگرای داخلی هم تقریباً به همان سبک و سیاق به جای متهم کردن آمریکا، دولت و تیم هسته‌ای ایران را آماج نقد و مقصر و عامل توقف معرفی کردند. ✅واکاوی لایه‌های بهانه‌سازی‌های آمریکا این حقیقت را بیان می‌کند که: 1⃣ _ اولاً، آنها به دنبال این هستند که رفع تحریم‌ها به‌گونه‌ای نباشد که به عادی‌سازی تجارت با ایران و انتفاع اقتصادی کامل ایران منجر ‌شود. 2⃣ _ثانیاً، تضمین‌هایی معتبر نیز داده نشود که دست آنها را در آینده ببندد. ✅ در هر صورت، بهانه‌سازی آمریکایی‌ها از طریق ایجاد وقفه در مذاکرات بدین معنا نیست که آنها نیازی به برجام ندارند و اگر ایران کوتاه نیاید، برجام از اساس نابود خواهد شد بلکه آنها تلاش دارند از طریق بهانه‌تراشی و رفتارهای زیگزاگی و با تحریک افکار عمومی، فضا را به‌گونه‌ای سازمان دهند که با فشار بر مذاکره‌کنندگان، آنها را مجبور به تصمیم‌گیری در چارچوب مؤلفه‌های مورد نظر واشنگتن کنند یا توافقی را رقم بزنند که با ایجاد انتفاع اقتصادی برای ایران امکان مانور با سلاح تحریم از واشنگتن سلب نشود. ✅دو عامل می‌تواند بازی‌های فریب آمریکا را بی‌تأثیر کند: 👈 الف‌ـ فهم دقیق از نیاز ضروری آمریکا به برجام و اینکه شرایط زمانی به نفع آنها نیست. 👈 ب‌ـ باور به این حقیقت که جمهوری اسلامی می‌تواند از طریق خنثی‌سازی تحریم‌ها، بهبودی نسبی در وضعیت اقتصادی کشور ایجاد کند. https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
4_5812407562691151486.mp3
5.7M
⬆️⬆️⬆️ حجت الاسلام قرائتی سوره مبارکه بخش اول