قرن آمریکایی
یا آمریکای فرسوده ؟
🔹"چه چیزی ۷۶ساله، و تمام شده است؟ قرن آمریکایی! نفوذ آمریکا رو به کاهش است، همانند پایان خفتبار امپراتوری بریتانیا دوران ابرقدرت مسلط رو به پایان و قرن آمریکایی به سر رسیده است".
♦️نظریه پردازان بسیاری در غرب، مانند تحلیلگر روزنامه گاردین معتقدند رویای قرن آمریکایی به پایان رسیده است. اما "پایان قرن آمریکایی" را نباید صرفا در ضعف نظامی و پسرفت نفوذ آمریکا در کشورها دید.
🔹بزرگ ترین اقتصاد دنیا، با ۳۲ هزار میلیارد دلار بدهی، بدهکار ترین دولت دنیا هم هست. تعداد گرسنگانی که نیازمند کوپن غذایی هستند، از مرز ۵۰ میلیون نفر گذشته؛ یک نفر از هر ۶ آمریکایی.
♦️"آمریکای فرسوده"، تعبیری است که تدریجا جای "قرن آمریکایی" می نشیند. در کمتر از ۲۵ سال، قرن جدید آمریکایی رنگ باخته است.
🔹نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان وقت آمریکا تابستان دو سال قبل هشدار داد: "زیرساخت ها، جاده ها، پل ها و شبکه آب ما رو به زوال است. شبکه برق ما دربرابر قطعی ها، آسیب پذیر است".
♦️همان زمان جو بایدن در ویسکانسین گفت: "من تمام تلاش خود را برای متحد کردن آمریکا انجام دادم. برخی از دوستانم میگویند غیرممکن است. ما درباره موضوعات زیادی دچار شکاف هستیم. از هر ۵ مایل بزرگراه و جاده در آمریکا، یک مایل آن در وضع بد قرار دارد. وضع برخی از ایالتها به مراتب بدتر است. از ساخت ۵۰ درصد پلهای ما بیش از ۵۰ سال گذشته. از نظر مهندسان بیش از هزار پل در ویسکانسین دچار مشکلات ساختاری هستند. حالا ببینید در سراسر کشور وضع چگونه است".
🔹پیش از بایدن، ترامپ به ABC NEWS گفته بود: "ایالات متحده در حال فرو پاشیدن است. ما هزینه ساخت یک مدرسه در بروکلین یا لسآنجلس را نداریم. شیکاگو مانند افغانستان شدهُ هر چند روز یک بار شماری از مردم هدف گلوله قرار میگیرند. میخواهم مطمئن شوم در دوره من هیچ کس در خیابانهای ما به خاطر بیمه و فقر نخواهد مرد. پلهای ما ویران شدهاند. ما پول ساخت یک مدرسه را نداریم. سیاستمداران ما برای مدتی طولانی، مردم را مأیوس کردهاند. با ۶ تریلیون دلاری که در جنگ خاورمیانه هزینه کردهایم، میتوانستیم کشور را دو بار بازسازی کنیم. جادهها، پلها، تونلها و فرودگاههای ما مکان های از رده خارج است".
♦️برای درک "فرسودگی آمریکا" لازم نیست ناکامی های کاخ سفید در غرب آسیا، جنگ اوکراین، رقابت با چین و شکست های راهبردی در مقابل ایران را مرور کنید.
🔹آمریکا در مهار بحران های طبیعی ناتوان است. نمونه آن، مفقود شدن ۸۵۰ نفر در آتش سوزی های شهر «مائویی» واقع در هاوایی. این رقم، در دنیا بی سابقه است.
♦️آمریکا در طول چند دهه، همه مشکلات را به شکل میخ مدیده، چون چکش (زور) داشته است. بنابراین عجیب ندانید که برای مهار آتش سوزی هم که ۱۰۶ قربانی قطعی داشته، ۷۰۰ نیروی پنتاگون را به صف کند.
🔹در چنین شرایطی، گزارشگر فاکس نیوز به دولت آمریکا می گوید: "میلیاردها دلار به اوکراین میفرستید اما از کمک به هاوایی ناتوانید".
@jahadetabeen8
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
#یکم_شهریور_روز_پزشک برهمه دکتران عزیز، خصوصا پزشکان و پرستاران و کادر درمانی ایثارگر مبارکباد...
🌷خوش تیپ و زیبارو بود و درسخوان. این جور افراد تویِ کلاس زود شناخته میشن. نفهمیدنِ درس، کمک برا نوشتنِ مقاله و پایان نامه، و یا گرفتنِ جزوهی درسی بهانه هایی بود که دخترها برا همکلام شدن با محمدعلی انتخاب میکردند. پا پیچش میشدند، اما بهشون محل نمیگذاشت و سرش به کار خودش بود. وقتی هم علنی به اوپیشنهاد ازدواج میدادند، محمدعلی می گفت: دختری که راه بیفته دنبال شوهر برا خودش بگرده، به دردِ زندگی نمیخوره! نمیشه باهاش زندگی کرد...
🌷محمد علی صبح ها بعد از نماز، قرآن می خواند اگه دخترمون بیدار بود، می گرفتش توی بغل.اگر هم خواب بود، کنار رختخوابش می نشست و می گفت:اینجا قرآن می خونم، می خواهم چشم و گوش بچه ام از الان به این چیزها عادت کنه....
🌷شهید رهنمون؛ پزشک یا فرشته مهربانی؟!
جنگ بود و ناامنی و شرایط نامساعد و بودند همکارانی که تمایل زیادی به ماندن در جبهه نداشتند و ناخواسته آمده بودند اما رفتار گرمی که از محمدعلی با مجروحان جنگی می دیدند آنها را شیفته می کرد و مشتاق ماندن. نه تنها مشتاق ماندن که فعالیتی شبانه روزی شیوه آنها می شد... شهید محمدعلی رهنمون، وی مدتی ریاست بیمارستان نجمیه تهران را بر عهده داشت و در جبهه های جنگ نیز مسئول بیمارستان صحرایی بود...
💥 این خوش اخلاقی و گرمی رفتار محمد علی مختص مجروحان نبود که همه بخصوص همکارانش را نیز شامل می شد و کاری می کرد که آنها شیفته خدمت به جنگ شده بودند و خود مبلغی برای دیگران...
🌷جراحی که رگهای پسر شهیدش را بوسید
🌺 ... چند دقیقه بین شهدا گشتند تا اینکه یک جنازه را روی خاک، روبهروی دکتر قرار دادند و گفتند: این پیکر آقامجید شما ست. جنازه سر نداشت. رگهای گلویش پیدا بودند. دکتر دوزانو روی زمین نشست و به جیب لباس مجید که خونی بود، خیره شد. روی یک تکه پارچه سیاه کوچک، نوشته شده بود مجید ابوترابی. خم شد و رگهای گلوی مجید را بوسید و کنار پیکرش سجده شکر بجا آورد...
🌺...این فقط فصل شهادت تنها پسر دکتر را از زندگی پرفرازونشیبی برایتان روایت کردیم؛ بخشی که گویای عمق شخصیت قوی وی بود که هشت سال در اورژانسهای خط مقدم جبههها با انجام سختترین و حساسترین عملهای جراحی، جان رزمندههای بسیاری را که زنده ماندنشان به دقیقهها وابسته بود، نجات داد.
🌺... در گلستان شهدای نجفآباد، چهار قبر کنار هم بودند. دوتا از قبرها خالی بودند. وقتی پیکر مجید را به گلستان شهدا آوردند، دوستش از وسط جمعیت خودش را به دکتر ابوترابی رساند و او را سر دو قبری که کنده شده بود برد و گفت: آقای دکتر! مجید را اینجا توی این قبر به خاک بسپارید.دکتر گفت: چرا پسرم؟!
🌺جوان جواب داد: ما چهار نفر بودیم که شبهای جمعه میآمدیم گلزار و سر مزار شهدا دعای کمیل میخواندیم. بعد ازدعاچند دقیقهای در این چهار قبر کندهشده میخوابیدیم. رسول، توی همان قبری که همیشه میخوابید، دفن شده.علی ابراهیمی، دوست دیگرمان هم همینطور. حالا مجید آمده...بعد به قبر وسطی اشاره کرد و ادامه داد: قد مجید بلند بود و داخل این قبر که میخوابید، سرش را به یک طرف خم میکرد. همیشه هم میگفت: بچهها باید سر من از تنم جدا شود تا این قبر اندازهی من بشود... چلهی مجید نشده بود که دکتر برگشت به اورژانس خط مقدم ...
🌷فرزندم آرزوی شهادت داشت و به آن رسید
☀️نخستین شهیده خدمت در راه مقابله با کرونا, "نرجس خانعلیزاده" می باشد... پدرشان می گفت: دخترم آرزوی شهادت داشت و به آن رسید و تمام حرکات و سکناتش شهادت گونه بود و این مورد، هم در رفتار و هم در صفحه مجازی منتسب به دخترم کاملاً مشهود بود... نرجس خانعلیزاده، چهارم اسفند ۱۳۹۸ در پی شیوع گسترده ویروس کرونا در ایران، با عوارض مشابه ابتلا به ویروس کرونا، در حین رسیدگی به بیماران در محل کار خود از حال رفت و به زمین افتاد. وی به دلیل عوارض ریوی و تنگی نفس در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان میلاد لاهیجان بستری شد. نرجس خانعلیزاده در عصر روز ۶ اسفند ۱۳۹۸ در بیمارستان میلاد لاهیجان درگذشت. پدر شهیده نرجس خانعلیزاده اظهار کرد: رهبر انقلاب، امام و ولی ماست که شهادت این عزیزان را که جانشان را در راه ولایت دادند مورد تأیید ایشان بهعنوان شهید قرار گرفت... خوشحالم که ولی ما شهادت این عزیزان را که جانشان را در راه ولایت دادند مورد تأیید ایشان بهعنوان شهید قرار گرفت....
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصرکاوه
🔴 از «ایستاده در قم» تا «ایستاده در اتاق»
🔹 یادم هست در اوایل شیوع ویروس منحوس کرونا در اواخر سال ۹۸، با اینکه این ویروس زودتر در شهرهای مختلف شیوع پیدا کرده بود ولی به دلیل اینکه پزشکان متدین قمی جرات به خرج دادند و بدون تعارف این شیوع را اعلام کردند باعث شد دشمنان و ضد انقلاب، به این بهانه قم هراسی شدیدی راه بیندازند.. چند روز بعد وقتی این طلبه جهادگر، همسر باردارش به همراه فرزند داخل شکمش در همان بیمارستانی که مشغول خدمت جهادی بود به رحمت خدا رفتند تراژدی عجیبی رقم خورد و عکسی از او منتشر شد که برای اینکه روحیه بقیه جهادگران به هم نریزد به گوشه ای رفت و مشغول گریه شد و بسبار پخش شد... فردای آن روز با اینکه وضعیت اصلا مناسبی نداشت برای تهیه مصاحبه پیش او رفتم و مصاحبه کوتاهی انجام دادم ولی عظمت کار و صبری که انجام شد باعث شد به این تیتر برسیم: ایستاده در قم...
🔹 حالا امروز کسی که رسماً ایام اغتشاشات برای جنبش نجس مهسا کوموله توییت می زد و دارای فساد مالی است و وزارت اطلاعات هم صلاحیت اش را تایید نکرده است به عنوان رییس اتاق بازرگانی و و یکی از ارکان گلوگاه اقتصاد کشور بر صندلی نشسته است و با این همه اعتراض هنوز کسی نتوانسته او را عزل کند و امروز روزنامه حامی جنبش ززآ برایش رپورتاژ می رود و تیتر می زند: ایستاده در اتاق...
🔹 آنکه «ایستاده در قم» بود با اینکه همه عزیزان زندگی اش را از دست داد ولی پابرجا در همان بیمارستان مشغول ادامه کمک به بیماران کرونایی شد ولی دیگری که حامی جنبش فواحش است و فساد مالی دارد همچنان با گردن کلفتی «ایستاده در اتاق» بازرگانی است ...
حجت احسان بخش