◼ روضه عطش :
◼ عطش امام حسین علیه السلام از بزرگترین مصائب است.
جبرئیل امین وقتی برای حضرت آدم #روضه #کربلا می خواند به مصیبت #عطش اشاره میکند.
وقتی پروردگار عالم اراده فرمود که #توبه حضرت #آدم را قبول کند پرده از جلوی چشمش برداشته شد و اسامی خمسه آل عبا را دید حضرت آدم سوال کرد: ای #جبرئیل آنان را چگونه بخوانم ؟
جبرئیل فرمود: بگو « یا حَمیدُ بِحَقّ مُحمّد ، یا عالی بحَق عَلی، یا فاطرُ بحق فاطمه ، یامُحسن بِحق الحَسَن ، یا قدیم الاحسان بحق الحُسین »
حضرت آدم سوال کرد : ای #جبرئیل چرا در موقع بردن نام حسین قلبم شکست و اشکم جاری شد؟!
جبرئیل امین عرض کرد برای #حسین فرزندت ، #مصیبتی رخ میدهد که تمام مصیبت ها در مقابل آن کوچک است .حضرت آدم پرسید آن مصیبت چیست؟!
گفت : این فرزند تو را با لب #تشنه #شهید می کنند در حالی که دور از وطن تنها و بی یاور می باشد . ولی ای آدم ؛ اگر برخی از مصیبتهای او را ببینی پریشان خاطر و حیران خواهی شد، در آن وقتی که تشنگی میان او و آسمان مانند دود حائل میشود و از شدت تشنگی به چشمش تیره و تار می شود و چون آب طلب کند با تیر و نیزه و شمشیر بر بدن او بزنند و سر او را از پشت جدا کنند و خیمه گاهش را غارت کنند و سر او را بر نیزه زده و با اهل بیتش در شهرها بگردانند.
حضرت آدم پس از شنیدن این ذکر #مصیبت ، بسیار گریه کرد .😭😭
#عاشورای_حسینی_تسلیت
#روضه_عطش
به فدای لب عطشان حسین ( ع)
◼ روضه عطش :
◼ عطش امام حسین علیه السلام از بزرگترین مصائب است.
جبرئیل امین وقتی برای حضرت آدم #روضه #کربلا می خواند به مصیبت #عطش اشاره میکند.
وقتی پروردگار عالم اراده فرمود که #توبه حضرت #آدم را قبول کند پرده از جلوی چشمش برداشته شد و اسامی خمسه آل عبا را دید حضرت آدم سوال کرد: ای #جبرئیل آنان را چگونه بخوانم ؟
جبرئیل فرمود: بگو « یا حَمیدُ بِحَقّ مُحمّد ، یا عالی بحَق عَلی، یا فاطرُ بحق فاطمه ، یامُحسن بِحق الحَسَن ، یا قدیم الاحسان بحق الحُسین »
حضرت آدم سوال کرد : ای #جبرئیل چرا در موقع بردن نام حسین قلبم شکست و اشکم جاری شد؟!
جبرئیل امین عرض کرد برای #حسین فرزندت ، #مصیبتی رخ میدهد که تمام مصیبت ها در مقابل آن کوچک است .حضرت آدم پرسید آن مصیبت چیست؟!
گفت : این فرزند تو را با لب #تشنه #شهید می کنند در حالی که دور از وطن تنها و بی یاور می باشد . ولی ای آدم ؛ اگر برخی از مصیبتهای او را ببینی پریشان خاطر و حیران خواهی شد، در آن وقتی که تشنگی میان او و آسمان مانند دود حائل میشود و از شدت تشنگی به چشمش تیره و تار می شود و چون آب طلب کند با تیر و نیزه و شمشیر بر بدن او بزنند و سر او را از پشت جدا کنند و خیمه گاهش را غارت کنند و سر او را بر نیزه زده و با اهل بیتش در شهرها بگردانند.
حضرت آدم پس از شنیدن این ذکر #مصیبت ، بسیار گریه کرد .😭😭
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
#عاشورای_حسینی_تسلیت
#روضه_عطش
به فدای لب عطشان حسین ( ع)
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
🔴 عزادار حضرت رو زیر گرفت!؟
🔹 شب عاشورا مست میکنن، با ماشین به سمت عزادارها میرن و چندین نفرو زیر میگیرن!
اگه تو آمریکا باشه باید شانس بیاره پلیس موقع دستگیری بهش شلیک نکنه ولی اینجا بزودی باید شاهد کلی آه و ناله باشیم که یارو یه فعال مدنی مظلوم بوده!
💬 #آدم
🔸 بهاره جان لطفا خبر شهرک قدس رو با این تیتر کار کن :
دسته عزاداران حسینی به خودرو فعال مدنی مست برخورد کرد.
💬 #خانم_طوسی
✅ این مردک مست که زده عزادارا رو تو شهر قدس زیر گرفته، اگر این مصدومان از دنیا برن و فردا حکم اعدامش بیاد، همینجا یه سریا میان براش هشتک نه به اعدام میزنن؛
اینا کلا نوع جرم براشون مهم نیست، فقط کارشون حمایت از اراذل و اوباشه!
💬 #فاطمه_محبی
💢 مست میکنن و مردم عزادار با ماشین زیر میگیرن و میکشند
تعارف نکنید بفرمایید اینم اعدام نکنید!
💬 #مهاجر +98
#سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز 👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
#شهید مدرس در #کلام رهبری:👇
💥یکی از ویژگیهای بارز شهید مدرس در سخن وی مبنی بر همراهی دیانت و سیاست متجلی شد. رهبر معظم انقلاب در این رابطه اظهار کردند: «اینکه ما میگوییم سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست - که مرحوم مدرّس حرف درستی زد و امام آن را تأیید کرد - معنای واضحی دارد؛ اما یک روی دیگرش این است که سیاست ما باید دیندارانه و پرهیزگارانه باشد. هر کار سیاسیای خوب نیست. بعضی کسان هستند که به کار سیاسی، فقط مثل یک کار سیاسیای که هیچ گرایشی به دینداری ندارد، نگاه میکنند. هدف این است که این کار، سیاسی پیش برود. این درست نیست؛ کار سیاسی باید متدیّنانه باشد». (بیانات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت ۱۳۸۰)
💥شهید مدرس ویژگیهای منحصر بفرد دیگری داشت که در کلام رهبری میتوان آنها را یافت: «مدرس خصوصیت عمدهاش این بود که هیچ عامل ارعاب و تهدید و تطمیع و فریبگری در او اثر نمیکرد. همان وقتی که علیالظّاهر فضا را بر ضد او آنچنان متشنج کرده بودند که علیهاش شعار میدادند، او ایستاد و حرف خودش را زد». (بیانات در دیدار کارگزاران حج ۱۳۷۸)
💥«اگر کسی هم مثل مرحوم مدرس رضوان اللَّه علیه، سرسخت بود، کتکش میزدند، محبوسش میکردند، تبعیدش میکردند و بعد هم به دست قلدری مثل رضاخان، بادهان روزه، در ماه رمضان، شهیدش میکردند». (بیانات در خطبههای نمازجمعه ۱۳۷۳)
#آدم انتخاب كنید:👇
یك روز وقتی كه #مدرس از مجلس به خانه بازگشت، عدهای از مردم به منزل مدرس ریخته و با سر و صدای زیاد گفتند: آقا! این چه لایحهای بود كه امروز تصویب شد؟ مصلحت است.... مدرس پاسخ داد: اگر بیست رأس اسب و الاغ و یك آدم را در مجلسی جمع كنند و از آنها بپرسند كه ناهار چه می خورید، جواب چه میدهند؟... "همه گفتند: جو."
#مدرس گفت: آن یك نفر هم ناچار است سكوت كند. این وكلایی كه شما انتخاب كردهاید، شعورشان همین است. بروید آدم انتخاب كنید...
💥سفارش برای استخدام:👇
یك روز طلبهای نزد مدرس آمد و در نامهای نوشته بود: اجازه بفرمایید در وزارت معارف به عنوان معلم استخدام شوم. مدرس روی یك قطعه كاغذ نوشت: آقای وزیر معارف! حامل نامه، یكی از دزدان و قصد همكاری با شما را دارد. گردنهای به وی واگذار كنید...
طلبه، نامه را گرفت و رفت. پس از چند لحظه خجالت زده بازگشت و گفت: آقا! چه بدی از من دیدهاید؟ اگر كسی به شما چیزی گفته، دروغ گفته است. مدرس جواب داد: اگر بگویم كه تو شخص فاضل و متدینی هستی، تو را راه نمیدهند. برو و نامه را ببر... او مجدداً نامه را برد و فردای آن روز خدمت مدرس رسید و گفت: آقا! استخدام شدم و مدیریت یك مدرسه را هم به من دادهاند...
💥شجاعت مدرس:👇
یكی از رجال سیاسی نزد مدرس آمد و اظهار داشت: اعلیحضرت (احمدشاه) از شما گله فرمودند كه آقای مدرس با مقاصد ما همراه نیستند. مدرس ضمن برداشتن قلم و كاغذ گفت: در ملاقاتی كه دارید این نامه را به او بدهید و در حالی كه بلند بلند می خواند نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم. شهریارا! خداوند دو چیز به من نداده، یكی ترس و دیگری طمع. هر كس با مصالح ملی و امور مذهبی همراه باشد من با او همراهم والا فلا.»
💥قرارداد:👇
روزی، وثوق الدوله پس از تنظیم قرارداد معروف خود با انگلیس به خانة مدرس آمد و گفت: «آقا! شنیده ام شما با قرارداد تنظیمی بین ما و دولت انگلیس مخالفت كردهاید.»
مدرس: «بلی.»
وثوق الدوله: «آیا قرارداد را خوانده اید؟»
مدرس: «نه.»
وثوق الدوله: «پس به چه دلیل مخالفید؟»
مدرس: «قسمتی از آن قرارداد را برای من خواندهاند. جملة اولش كه نوشته بودید دولت انگلیس استقلال ما را به رسمیت شناخته است. انگلیس كیست كه استقلال ما را به رسمیت بشناسد؟ آقای وثوق! چرا شما این قدر ضعیف هستید؟»
وثوق الدوله: «آقا! به ما پول هم داده اند.»
مدرس: «آقای وثوق اشتباه كردید، ایران را ارزان فروختید.»
💥چو نرمی كنی خصم گردد دلی:👇
مدرس غالبا نامه هایی كه مینوشت، روی كاغذ پاكت تنباكو و كاغذهایی بود كه آن روزگار، قند در آن میپیچیدند. یكی از وزیران نامهای از مدرس دریافت داشته و آن را اهانت به خود دانسته بود. روزی یكی از آشنایان مدرس آمد و یك بسته كاغذ آورده به مدرس گفت: جناب وزیر این كاغذها را فرستادهاند كه حضرت آقا مطالب خود را روی آنها مرقوم فرمایند.
مدرس گفت: عبدالباقی! چند ورق از آن كاغذهای مرغوب خودت را بیاور.
فرزند مدرس فوری بستهای كاغذ آورد. مدرس به آن شخص گفت: آن بسته كاغذ وزیر را بردار و این كاغذها را هم روی آن بگذار. سپس روی تكه كاغذ قند نوشت: جناب وزیر! كاغذ سفید فراوان است ولی لیاقت تو بیشتر از این كاغذ كه روی آن نوشتهام نیست...
#زندگی_به_سبک_شهدا #ناصرکاوه
گردآوری: ع .رضوانی
🌷 مدرس در آیینه کلام امام خمینی
امام خمینی (ره) مکرر از مرحوم مدرس به عنوان نمایندۀ واقعی مردم و حامی استقلال، امانت دار ملت و مبارزه گر با قلدران روزگار خود یاد می کند و در سخنانش می فرماید: «شما ملاحظه کرده اید، تاریخ مرحوم مدرس را دیده اید؛ یک سیّد خشکیدۀ لاغر (عرض می کنم با لباس کرباس)… یک همچون آدمی در مقابل آن قلدری که هرکس آن وقت را ادراک کرده می داند، که زمان رضا شاه غیر از زمان محمد رضا شاه بود، آن وقت یک قلدری بود که شاید تاریخ ما کم مطّلع بود، در مجلس در مقابل او آن طور ایستاد. یک وقت رضا شاه گفته بود: سید چه از جان من می خواهی؟ گفته بود: می خواهم که تو نباشی، می خواهم تو نباشی».
🌷به شهید مدرس تا آخرین لحظه عمر خود مستأجر بود، وقتی به تهران آمد دو منزل به او پیشنهاد شد که ایشان ارزان ترین خانه را انتخاب کرد، او حقوق خود راصرف خرید کتاب برای کتابخانه مجلس وساختن بیمارستان میکرد. مدرس نسبت به افراد زورگو با قدرت و از بالا صحبت میکرد. مدرس از آخوندهایی که در خانه بنشیند و مریدها بیایند و دستبوسی کنند و به هیچ یک از ماجراهای جامعه کار نداشته باشند نبود، دشمن از خر مقدسها و آخوندهایی که سکوت کنند و به هیچ چیزی کار نداشته باشند خوشش میآید....
#عزت نفس, #شهید مدرس:👇
مدرس از همان آغاز حركت از اصفهان میدانسته كه با مسائل بزرگ و مخاطراتی روبروست لذا قبل از سفر، وصیت نامه اش را می نویسد... هنگامی كه به تهران می رسد، دو خانه، یكی دو اطاقه با اجارة ماهی 30 ریال و دیگری سه اطاقه با اجارة ماهی 35 ریال به وی عرضه میكنند. مدرس منزل دو اطاقه را انتخاب میكند. از او سئوال میكنند: «آیا مبلغ 5 ریال صرفه جویی میكنی؟» جواب می دهد: «بلی، آنچه استقلال و آزادی و عقیده را از بین میبرد، احتیاج است. من نمیخواهم محتاج كسی باشم. باید برنامه زندگیم را طوری تنظیم كنم كه محتاج به كسی نشوم و این زبان تند و تیزم آزاد باشد.»
💥چك دولت انگلیس برای #مدرس:👇
یك شب نیمه های شب یك مرد خارجی با یك مترجم به منزل مدرس آمدند. شخص خارجی شروع به صحبت كرد و دیگری هم ترجمه می نمود و معرفی كرد كه, آقا! ایشان نمایندة دولت انگلیس هستند. یك چك سفید برای شما آوردهاند كه مبلغ آن را هر طور میخواهید بنویسید و به هر طریق كه می خواهید خرج كنید...مدرس گفت: «این چك چیست؟»
جواب داد: «آقا! چك كاغذی است كه مینویسند و میبرند در بانك، آنجا امضا میكنند و هر مبلغی كه در آن نوشته از بانك میگیرند.»
مدرس گفت: «چرا حالا (نصف شب) آوردی؟»
جواب داد: «ما شنیده بودیم شما پول نمیگیرید؛ حالا نصف شب چك را آوردیم.»
مدرس اظهار داشت: «نه، هر كه به شما گفته بی خود گفته. من پول میگیرم منتهی به این صورت نه. اولاً، باید طلا باشد آن هم بار شتر و در میان روز روشن و بعد از نماز در مدرسة سپهسالار با شتر بیاورند. در این صورت میگیرم و هیچ اشكالی ندارد. »
وقتی پاسخ را ترجمه میكند، نماینده یا سفیر میگوید: «مدرس میخواهد آبرو و حیثیت سیاسی ما را در تمام دنیا ببرد.»
در نتیجه بلند میشوند و میروند...👌
#آدم انتخاب كنید:👇
یك روز وقتی كه #مدرس از مجلس به خانه بازگشت، عدهای از مردم به منزل مدرس ریخته و با سر و صدای زیاد گفتند: آقا! این چه لایحهای بود كه امروز تصویب شد؟ مصلحت است.... مدرس پاسخ داد: اگر بیست رأس اسب و الاغ و یك آدم را در مجلسی جمع كنند و از آنها بپرسند كه ناهار چه می خورید، جواب چه میدهند؟... "همه گفتند: جو."
#مدرس گفت: آن یك نفر هم ناچار است سكوت كند. این وكلایی كه شما انتخاب كردهاید، شعورشان همین است. بروید آدم انتخاب كنید...
#زندگی_به_سبک_شهدا #ناصرکاوه
گردآوری: ع .رضوانی