🔵 *بازخوانی زحمات شیخ فضل اله نوری در نهضت مشروطه*
قسمت دوم /
🔷 انحراف نهضت عدالتخانه:
نهضت عدالت خانه که جوهره مکتبی و اسلامی داشت، با برنامه ریزی استعمار انگلیس و فعالیت عوامل وابسته به آن از جمله اعضای سازمان مخفی فراموش خانه به انحراف کشیده شد. آنان با طرح عنوان مشروطه مقاصد خویش را دنبال نمودند.
مردمی که با فرمان علما و روحانیان به صحنه مبارزه کشانده شدند و افتخارشان تبعیت از آنان بود و اینان را تنها پناهگاه و یاور خود می دانستند، چنان مسحور فضای نیرنگ خانه انگلستان و تبلیغات آن شدند که بدون این که بفهمند مشروطیت چیست، خواهان مشروطیت شدند.
شیخ فضل اللّه که با بینش عمیق سیاسی خویش رویدادهای نهضت را تجزیه و تحلیل می کرد، با شنیدن خبر تحصن در سفارت انگلیس، به توطئه های روشن فکران وابسته و فراماسون ها پی برد و دریافت که خطر عظیمی نهضت را تهدید می کند.
◼ اولین اعتراض به طرفداران مشروطه:
روزی که عضدالملک برای اعلام موافقت شاه با تقاضای عدالت خواهان به قم آمده بود، شیخ فضل اللّه نوری به علما گفت: «تا حالا کارها خوب پیش رفته، امّا از این به بعد چه خواهید کرد؟ هدف شما چیست؟»
سید محمد طباطبایی در پاسخ گفت: مراد ما مشروطه است و مجلس شورای ملی، مشروطه چیزی است که برای پادشاه و وزیران حدّ و حدودی تعیین می کند که نتوانند هر طور خواستند با ملت رفتار کنند. مشروطه آزادی کامل برای ملت می آورد و برای همه کارهای دولتی و ملتی و شرعی، قانون و حدودی معین خواهد کرد.
شیخ در جواب گفت: «امّا فوائدی که برای مشروطه برشمردید و آن این که برای پادشاه و وزیران حدودی معین می شود، بسیار نیکو است، ولی این که فرمودید آزادی کامل برای ملت خواهد بود، این سخن از نظر اسلامی باطل و کفر است و آزادی کامل [به نحوی] که هر فرد برای هر کاری آزاد باشد، چنین آزادی در اسلام نیست و این که فرمودید قانونی وضع خواهد شد، اوّل این که قانون ما مسلمین در هزار و سیصد و اندی سال قبل وضع شده است و اگر هم برای تنظیم و اصلاح روابط اجتماعی و اداری قانونی نوشته شود، باید مطابق با شریعت اسلامی باشد و امّا این سخن که فرمودید برای شرع حدّی معین خواهد شد، بدانید که برای شرع و دین حدّی نیست».
🔷 تشکیل مجلس :
مجلس تدوین قانون اساسی، بعد از صدور فرمان مشروطیت از سوی مظفرالدین شاه تشکیل شد. با توجه به ترکیب اعضای مجلس اختلافاتی بین علما و روشن فکران به وجود آمد. روحانیان که خواهان اسلامی بودن و شرعی بودن قوانین بودند با خواسته های روشن فکران غرب زده و فراماسون ها که خواستار قانونی همسان کشورهای غربی بودند، به مخالفت برخاستند. اکثر مجلس در دست روشن فکران وابسته و فراماسون ها بود، به طوری که از شانزده نماینده تهران سیزده نفر فراماسون بودند.
شیخ با وجود اعتراض قبلی به همراه بهبهانی و طباطبایی در جلسات مجلس شرکت کرد تا شاید بتواند جلو تصویب قوانین غیر اسلامی را بگیرد. ولی فراماسون ها عنوان نظام را مشروطه قرار دادند.
شیخ فضل اللّه نوری وقتی این وضع را دید، تصمیم به مقاومت گرفت و برای اصلاح وضع، اصل نظارت فقها بر قوانین مجلس را پیشنهاد کرد. این پیشنهاد با مخالفت روبه رو شد و او به نشان اعتراض مجلس را ترک کرد و از آن هنگام سیل تهمت ها علیه او جاری شد.
#تاریخ_ایران_برای_جوانان
➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
◼ *طرح قتل شیخ فضل الله نوری در سفارت انگلیس*
طرح ترور شیخ در سفارت انگلستان تهیه و توسط عوامل سفارت به دست ماجراجویی به نام «کریم دواتگر» داده شد تا در ۱۵ ذی الحجه ۱۳۲۶ به هنگام بازگشت او از یک مجلس میهمانی اجرا شود.از گلولههای که از ششلول کریم داوتگر شلیک شد، تیری به زیر ران شیخ و دو گلوله تیر به یکی از همراهان شیخ اصابت کرد.
کریم داوتگر که خود را در خطر دستگیری میدید تیری نیز به طرف گلوی خود نشانه رفت اما مداوای وی مانع مرگش شد.در بازجویی از کریم داوتگر، اسامی افرادی به میان آمد که با سفارت انگلیس در ارتباط بودند و سفارت انگلیس رسما از دولت ایران خواست تا بدون حضور نماینده آن سفارت، متهمین محاکمه نشوند.
حاج شیخ فضل اللّه نیز پس از ترور به مدت سه ماه و نیم بستری بود تا بهبود یافت. شیخ فضل اللّه در مورد کریم جوانمردی از خود نشان داد و از خون او در گذشت. نکته عبرتانگیز تاریخی این است که کریم دواتگر – عامل ترور شیخ – درست ۸ سال پس از شهادت شیخ تنها با اختلاف یک روز یعنی در ۱۲رجب ۱۳۳۵ به دست رفقای خویش در کمیته مجازات(رشید السلطان،سید مرتضی و میر عبد الحسین ساعت ساز)ترور شد و به قتل رسید.
ابوالفتحزاده یکی از اعضای کمیته مجازات کمیته مجازات، ـ انجمنی با اهداف تروریستی بود که در اواخر قاجار اقدام به ترور افرادی که به نظرشان ایادی بیگانه بودند، میکردند. ـ به بهانه اینکه دواتگر به کمیته خیانت کرد کریم دواتگر را فریب داد و به او گفت که کمیته حکم قتل منتخبالدوله را صادر کرده است و من و تو مأمور انجام ترور این شخصیم، کریم دواتگر فریب خورد و در مصاحبت ابوالفتحزاده، منتخبالدوله را، بی آنکه کمیته رأیی در قتل او صادر کرده باشد، به ضرب چند گلوله از پای درآوردند. بعد از انجام قتل منتخبالدوله، کمیته به خاطر سرپیچی و تمرد، خود کریم دواتگر را محکوم کرد و من و رشیدالسلطان مأمور ترور او شدیم. کریم دواتگر در کوچهای واقع در پشت تکیه رجبعلی خان زندگی میکرد. ساعت سه از شب گذشته، رشیدالسلطان و من در خانه کریم دواتگر رفتیم. من در کوچه ایستادم و رشیدالسلطان در زد.
زنی در را گشود و رشیدالسلطان را شناخت. رشیدالسلطان به آن زن گفت: کریم آقا منزل است؟ آن زن گفت: بله. گفت: به او بگو که رشیدالسلطان است و کار فوری با تو دارد. کریم دواتگر یکتای پیراهن، یک جفت گیوه بر دو پای، دم در آمد. رشیدالسلطان به او گفت پیامی از جانب کمیته برای تو دارم. بیا در همین کوچه قدم بزنیم و هنگام قدم زدن، من پیام کمیته را به تو ابلاغ میکنم، که کریم دواتگر و رشیدالسلطان مشغول قدم زدن در کوچه شدند و من پشت سر آن دو راه میرفتم. بعد از طی بیست یا سی قدم، من موزر را از جلد بیرون کشیدم و پنج گلوله بر گردن و سر و پشت کریم دواتگر شلیک کردم و او در دم کشته شد. سپس دوان دوان از آن مکان فرار کردیم و از انظار ناپدید شدیم.
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
#تاریخ_ایران_برای_جوانان
#انگلیس_خبیث_قاتل_شیخ_فضل_اله_نوری
#عبرت_تاریخ