🔴 «ترور» از دریچۀ «مذاکره»
✍️ #مهدی_جمشیدی
🔹 به بهانه ترور دانشمند شهید محسن فخری زاده
1️⃣ اگر دشمن دریابد که ما «احساسِ ضعف» میکنیم، «تردید»ش در ضربهزدن، به «یقین» تبدیل خواهد شد! آنقدر «ضربههای پیدرپی» وارد خواهد آورد که «گیج» و «گنگ» شویم و در برابرش به زمین بیفتیم؛ بیآنکه حتّی «جرأت» و «جسارتِ» دفاع از خویش را بیابیم!
2️⃣ رهبرِ انقلاب، بارها به دولتِ روحانی تذکّر داد که به دشمن، «پیامِ ضعف»، ارسال نکنید! این دولت از آغازِ تبلیغاتِ انتخاباتیاش در سالِ نودودو تاکنون، کمترین کوتاهی و سستی در ارسالِ «پیامِ ضعف» به دشمن نداشته است! چنانکه با «تحریف»، وانمود کرد که راهحلِ گشایشِ اقتصادی، «مذاکره با آمریکا» است. روحانی، هم این وسوسه را به ذهنِ مردم افکند و معیشتِ مردم را «شرطی» کرد؛ و هم به آمریکا اطمینان داد که در ایران، هیچ اتّفاقی رخ نخواهد داد، مگر اینکه تحریمها برطرف شوند! آخرین «پیامِ ضعفِ» این دولت به دشمن، چشمامیدداشتن به بازشدنِ بابِ «مذاکرۀ مجدّد با آمریکا» بهواسطۀ تغییرِ رئیسجمهورِ آن بود! گویا تدبیر و امیدِ این دولت، وابسته به «معادلاتِ سیاسیِ آمریکا» است!
3️⃣ وقتی بهگونهای با دشمن روبرو شویم که سراپا، «احساسِ نیاز و وابستگی» باشیم و به بهای مساعدتِ او، تمامِ «خطوطِ قرمزِ» خویش را زیرِ پا بگذاریم، او به «هیچ حدّی»، بسنده نخواهد کرد، بلکه فرصت را برای «پیشروی»، مناسب دانسته و میکوشد «سنگرهای بیشتر و مهمّتر»ی را فتح کند! بهعبارتدیگر، «عقبنشینی» و «انفعال» و «سازشجوییِ» ما، به ضررِ ما تمام خواهد شد. «دولتِ ضعیف» و «جامعۀ بهضعفکشاندهشده»، حریم و حصاری ندارد و دستخوشِ تعدّیِ دشمن قرار میگیرد.
4️⃣ تلختر و غمانگیزتر اینکه «دولتِ ضعیف» که همچنان، دلبسته و شیفتۀ مذاکره است، تلاش میکند تا «دانشمندِ هستهایِ» خویش را «دانشمندِ دفاعی» بخواند تا مبادا «خطِ جدیدِ مذاکره»، گزند و آسیبی ببیند! دولتِ جدیدِ آمریکا نیز میداند که «دولتِ ضعیف»، بیش از صدورِ چند بیانیّۀ رقیق و کلیشهای، قدمی برنخواهد، بلکه «رامتر» و «تسلیمتر» و «حقیرتر» از همیشه، برای آغازشدنِ مذاکره، لحظهشماری میکند! «صنعتِ هستهای»، «صنعتِ موشکی»، «فتوحاتِ منطقهای»، «معیشتِ مردم»، «عزّتِ ایرانی»، «قاسم سلیمانی»، «محسن فخریزاده» و … همهوهمه باید فدای «خطِ مذاکره با آمریکا» شوند!
5️⃣ این «دانشمندِ هستهای»، قربانیِ عملیّاتِ شناسایی در متنِ «روندِ رسمیِ اعتمادسازیِ دولتِ ضعیف با آمریکا» شد، نه عملیّاتِ جاسوسی و تعقیب و مراقبتِ غیررسمی …! تفنگی که این گلولهها از آن شلیک شدند، در همان «دستِ چُدنیِ با روکشِ مخملی» قرار داشتند!
6️⃣ بهراستی، ما بهای چهچیزی را میپردازیم؟! «اختلالِ دستگاهِ محاسباتی»؟! «اعتماد به دشمن»؟! «سادهلوحی و حماقت»؟! «نفوذِ رسمی»؟! بیجهت نبود که رهبرِ انقلاب گفت: مگس بر روی «زخم» مینشید! این «زخمها»، حاصلِ نیشِ خنجرِ «مذاکره» هستند که از پشت، بر پهلوی انقلاب فرومیآیند…
#سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
📡 بهترین و داغ ترین تحلیلهای روز را در کانال مطالبه گری آرمانها در پیام رسان داخلی ایتا بخوانید.👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 «حضرت آقا»یی که خودم میپسندم
✍️ #مهدی_جمشیدی
1️⃣ وجودت که آکنده از «عقده» شده بود ... آرام گرفت یا همچنان حرف - «عقده» - ناگفتهای داری؟! بشمار در یک متن، چند بار «فرزند شهید» بودنت را به بهای گزاف، به مخاطب فروختی؟! چه بد تصویری از فرزندان شهدا در ذهن مخاطب ساختی! آنان که ما میشناسیم، عقدهایهای «هرزهنویس» و «بدزبان» و «مدّعی» نیستند! «نجیب» هستند و «خویشتندار»! «مناعت طبع» دارند! «باجگیری» هم حدّی دارد! چه «نردبانِ بلند»ی ساختهای از خونِ پدرِ شهیدت!
2️⃣ «اسلام قاعدین»، «ابرساکت نهضت خمینی»، «ساکتین نهضت امام»، «اسلام مصباح»، «اسلام تکفیری»، «فرقۀ مصباحیه»، «انجمنی»، «خوارجمسلک»، «مؤسسۀ امام خمینی منهای جمهوریت»، «استاد تمساح» و ... . عبارتهایت را دربارۀ مصباح، با «روزنامههای زنجیرهایِ دهۀ هفتاد» مقایسه کن! اگر اندک تفاوتی یافتی، بگو! همان روزنامههایی را میگویم که به تعبیر تو، «حضرت آقا» با حکم حکومتی، دکّان خدعهبازیشان را بست! شناختت از «اسلام مصباح»، با یادداشتهای «روزنامههای زنجیرهای»، مو نمیزند! جز اینکه اگر آنها بهرهای از «ادب» داشتند، تو از این فضیلت نیز بیبهرهای! چه شده که سخن همانها را «تکرار» میکنی! آن هم خطاب به «حضرت آقا»! چه خاطراتِ تلخی را در ذهنِ «حضرت آقا» بازآفریدی!
3️⃣ راستی! هاشمیرفسنجانی نیز از «رفاقتِ» خود با «حضرت آقا» سخن میگفت و در «عمل»، به او جفا میکرد، و تو نیز مینویسی «حضرت آقا» و از ارادتِ اثباتنشدهات به ایشان سخن میگویی، امّا در هر سطری از هجونامهات، بر سخن وی میتازی و انکار میکنی! تعبیرِ «حضرت آقا»، دهانبند منتقدانت است؟! قلمت را با «صداقت»، آشتی بده! قربان کسیکه میگوید «خامنهای»، امّا در نظر و عمل، وفادار است.
4️⃣ مصباح، مخالف «جمهوریّت» است؟! او «صد جلد کتاب» دارد؛ کافیست «یک ارجاع» بدهی! مصباح در کجا گفته که «جمهوریّت» را برنمیتابد؟! در روزنامههای زنجیرهای بگرد، شاید آنها ارجاعی داده باشند که به کار لجنپراکنیِ امروز تو بیاید!
5️⃣ نوشتهای: «کشتند جماعت نفهم، ما را با چهار تا تعریفی که شما از مصباح کردهاید»! چه کنیم؟! ایشان تعریف کرده است! همان «حضرت آقا»! نباید تعریف میکرد؟! نمیدانی چه پاسخی بدهی؟! مفرّی نداری؟! در گلویت گیر کرده است؟! بلای جانت شده است؟! زیرکانه، سخن «حضرت آقا» را با تعبیر «چهار تا تعریف»، تقلیل نده! میخواهی شأن مصباح را فروبکاهی، حتّی به بهای فروکاهیدنِ سخنِ «حضرت آقا»؟! آری، «حضرت آقا»یی بودنت هم «دلبخواهانه» و «گزینشی» است!
#سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 دولت انقلابی و هزینۀ تغییر
👤 #مهدی_جمشیدی
1️⃣ انتخابات برگزار شد. دولتی رفت و دولتی آمد. رئیسجمهور، تغییر کرد. دولت جدید، دولت انقلابی است و سیاستهای انقلابی را در پیش گرفته است. ما در انتظار بهثمرنشستن این سیاستهای جدید و وعدههای انتخاباتی هستیم.
2️⃣ آیا «تصویرِ پیشگفته»، همۀ واقعیّت است؟! مگر «تأثیرها» و «پیامدها»ی سیاستهای پیشین، به این زودیها برچیده میشوند؟! چگونه میتوان توقع داشت که آن همه «لطمههای بنیانی» و «آسیبهای عمیق»، در یک سال و دو سال، جبران شوند؟!
3️⃣ جبرانِ کاری که دولت فاجعهخیز و مصیبتبارِ اعتدالگرا، با معیشت و اقتصاد مردم کرده است، محتاج «صبوری» است. توقع «معجزه» از دولت انقلابی، خطاست. «مجال» دهیم که رئیسجمهورِ شریف و خدوم، «گامهای اصلاحی» را یکی پس از دیگری بردارد و گرهها را بگشاید.
4️⃣ «تلاطمها» و «نوسانها»ی کنونی، بخشی از دردهای این «تغییر ریل» هستند. چارهای نیست؛ نمیتوان از «گذشته» بگریزیم و «اکنونِ بریده از گذشته» بسازیم. گذشته بر ما سایه افکنده و در هر گام، ما را به خود «مشروط» ساخته است. این «تعیینشوندگیِ پیشینی»، پارهای از واقعیّتِ اجتنابناپذیر است. به اندازۀ اشتباهها و خطاهای گذشته، باید «تغییر مسیر» بدهیم و این «دگرگونی» و «چرخش» هرچه بزرگتر است، «دشواریها» و «دردها»یش نیز بیشتر است.
5️⃣ اگر در «مسیر درست» قدم برداشتیم، پس از «تکانهها»ی حرکت در این مسیر نهراسیم. عاقلانه این است که این «هزینههای کوتاهمدّت» را بپردازیم تا «جابجاییِ ساختاری» و «چرخشِ سیاستی» رخ بدهد و وارد افق تاریخیِ جدیدی بشویم. جامعهای که رشدِ فکری یافته، اهل «محاسبههای راهبردی» و «ارزیابیهای کلان» است و برای خوشی و شادکامی در اکنونِ گذرا، «آیندهفروشی» نمیکند و «فردای تباهشده» را رقم نمیزند.
6️⃣ «شتابزدگی» و «بیصبری»، آفت مهلکِ حرکتهای تاریخی است؛ پا بر زمین کوفتن و تحقّق وعدهها را در کوتاهمدّت طلبیدن، حربه و حیلهای که جریان غیرانقلابی برای «بازگشت به گذشته» و «ملامتِ دولت انقلابی» در پیش گرفته است. میخواهند با ناامیدسازیِ بدنۀ اجتماعیِ دولت انقلابی، «نتوانستنها»ی خودشان را به «نشدن» تعبیر کنند و به متنِ قدرت بازگردند.
7️⃣ سخن در این نیست که «اعتراضهای مردمی»، ناصواب هستند و باید مسیر سکوت در پیش گرفت و زبان در کام کشید. باید زبانِ انتقاد، گشوده باشد، امّا نباید غفلت کرد که این دردها و مصائب، ریشه در چه دولتی و چه سیاستهایی دارند و چه کسانی چنین کردند و رفتند و اینک نتایجِ مخرّبِ سیاستهایشان، زندگیِ روزمرّۀ ما را گرفتار تلخی کرده است. «مقصرانِ بیتدبیر»، در پسِ پرده نشستهاند، امّا «دولت انقلابیِ نوپا» باید پاسخگوی زنجیرۀ علّیِ سیاستهای غلطِ آنها باشد.
#سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
📡 بهترین تحلیلهای روز را در کانالهای مطالبه گری آرمانها و جهاد تبیین بخوانید.👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 دولت انقلابی و هزینۀ تغییر
👤 #مهدی_جمشیدی
1️⃣ انتخابات برگزار شد. دولتی رفت و دولتی آمد. رئیسجمهور، تغییر کرد. دولت جدید، دولت انقلابی است و سیاستهای انقلابی را در پیش گرفته است. ما در انتظار بهثمرنشستن این سیاستهای جدید و وعدههای انتخاباتی هستیم.
2️⃣ آیا «تصویرِ پیشگفته»، همۀ واقعیّت است؟! مگر «تأثیرها» و «پیامدها»ی سیاستهای پیشین، به این زودیها برچیده میشوند؟! چگونه میتوان توقع داشت که آن همه «لطمههای بنیانی» و «آسیبهای عمیق»، در یک سال و دو سال، جبران شوند؟!
3️⃣ جبرانِ کاری که دولت فاجعهخیز و مصیبتبارِ اعتدالگرا، با معیشت و اقتصاد مردم کرده است، محتاج «صبوری» است. توقع «معجزه» از دولت انقلابی، خطاست. «مجال» دهیم که رئیسجمهورِ شریف و خدوم، «گامهای اصلاحی» را یکی پس از دیگری بردارد و گرهها را بگشاید.
4️⃣ «تلاطمها» و «نوسانها»ی کنونی، بخشی از دردهای این «تغییر ریل» هستند. چارهای نیست؛ نمیتوان از «گذشته» بگریزیم و «اکنونِ بریده از گذشته» بسازیم. گذشته بر ما سایه افکنده و در هر گام، ما را به خود «مشروط» ساخته است. این «تعیینشوندگیِ پیشینی»، پارهای از واقعیّتِ اجتنابناپذیر است. به اندازۀ اشتباهها و خطاهای گذشته، باید «تغییر مسیر» بدهیم و این «دگرگونی» و «چرخش» هرچه بزرگتر است، «دشواریها» و «دردها»یش نیز بیشتر است.
5️⃣ اگر در «مسیر درست» قدم برداشتیم، پس از «تکانهها»ی حرکت در این مسیر نهراسیم. عاقلانه این است که این «هزینههای کوتاهمدّت» را بپردازیم تا «جابجاییِ ساختاری» و «چرخشِ سیاستی» رخ بدهد و وارد افق تاریخیِ جدیدی بشویم. جامعهای که رشدِ فکری یافته، اهل «محاسبههای راهبردی» و «ارزیابیهای کلان» است و برای خوشی و شادکامی در اکنونِ گذرا، «آیندهفروشی» نمیکند و «فردای تباهشده» را رقم نمیزند.
6️⃣ «شتابزدگی» و «بیصبری»، آفت مهلکِ حرکتهای تاریخی است؛ پا بر زمین کوفتن و تحقّق وعدهها را در کوتاهمدّت طلبیدن، حربه و حیلهای که جریان غیرانقلابی برای «بازگشت به گذشته» و «ملامتِ دولت انقلابی» در پیش گرفته است. میخواهند با ناامیدسازیِ بدنۀ اجتماعیِ دولت انقلابی، «نتوانستنها»ی خودشان را به «نشدن» تعبیر کنند و به متنِ قدرت بازگردند.
7️⃣ سخن در این نیست که «اعتراضهای مردمی»، ناصواب هستند و باید مسیر سکوت در پیش گرفت و زبان در کام کشید. باید زبانِ انتقاد، گشوده باشد، امّا نباید غفلت کرد که این دردها و مصائب، ریشه در چه دولتی و چه سیاستهایی دارند و چه کسانی چنین کردند و رفتند و اینک نتایجِ مخرّبِ سیاستهایشان، زندگیِ روزمرّۀ ما را گرفتار تلخی کرده است. «مقصرانِ بیتدبیر»، در پسِ پرده نشستهاند، امّا «دولت انقلابیِ نوپا» باید پاسخگوی زنجیرۀ علّیِ سیاستهای غلطِ آنها باشد.
#سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
📡 بهترین تحلیلهای روز را در کانالهای مطالبه گری آرمانها و جهاد تبیین بخوانید.👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
🔴 چرا «موضعگیری» نمیکنیم؟!
👤 #مهدی_جمشیدی
1️⃣ ما «شأن علمی» داریم و مداخله در امور «عینی» و «انقلابی»، مخالف وجاهت و منزلت علمی ماست. ما باید فقط به «مبادی بعیده» و «انتزاعیاتِ بریده از واقعیّات» بپردازیم. این مسائل، «سیاسی» هستند و راه «سیاست» از «علم» جداست. اهل علم و پژوهش و معرفت نباید «سیاستزده» و «سیاسیکار» شود. ما سرگرم مباحثِ «مجرّد» و «انتزاعیِ» خویش هستیم و از «معقولاتِ بیخاصیّت»، لذّت میبریم. اینکه برای «جامعه» و «حاکمیّت» چه رخ خواهد داد و «نظم اجتماعی» و «هندسۀ سیاسی» به کدام سو خواهد رفت، کمترین ارزشی ندارد. وظیفۀ ما، اندیشهورزی در حوزۀ «مبادی» است و بس.
2️⃣ «انقلاب» و «نظام» هم جزو سیاست هستند و ما نباید «وابسته به نظام» قلمداد شویم. ما مفتخریم که «مستقل» هستیم. سیاست، مبتنی بر «حقّ» و «باطل» نیست و فقط در چهارچوب «قدرت»، تعریف میشود. پس تفاوتی میان این و آن نیست. اسلامِ ما، «اسلامِ منهای انقلاب» است؛ «اسلامِ بیتفاوتها»، «اسلامِ حاشیهنشین»، «اسلامِ غیرسیاسی»، «اسلامِ قابلجمع با همه»...
3️⃣ انقلاب و نظام که هیچ، حتّی خودِ «اسلام» نیز از «شیوخ اسلام»، مهمتر نیست. باید نسبت به شیوخ اسلام، حسّاس و متعصّب بود و نه اسلام. بگذارید «ضروریّات دین» را انکار کنند و «بنیانهای باور دینی» را متزلزل سازند؛ آنچه که مهم است، بقای ماست. ما اسلام را برای خویش میخواهیم، نه خویش را برای اسلام. ما مقوّمِ دین هستیم نه خودِ دین.
4️⃣ ما همیشه در میانۀ دو صندلی مینشینیم و با «مرزبندیِ ایدئولوژیک»، بیگانهایم. ما یاد گرفتهایم که چنان «مبهم» و «دوپهلو» سخن بگوییم و بنویسم که به هیچ اعتباری، کسی نتواند گریبان ما را بستاند. مگر فرح پهلوی، «انجمن فلسفه» بر پا نکرد و «فیلسوفانِ سنّتگرا» را فرانخواند و در کنار آنها ننشت؟! مگر سکولارها با فقهای سنّتی و لندنی و ... معارضه دارند؟! فردا نیز که این نظام برچیده شود، حتّی اگر نظام بعدی، «سکولار» باشد، ما منزلت خویش را خواهیم داشت. وجود ما، گرهخوره به هیچ نظامِ سیاسیای نیست. ما همچون ریگِ تهِ جوی هستیم که میمانیم. بگذار انقلابیها در زدوخوردها و نزاعها، هلاک شوند؛ ما فقط نظارهگریم.
5️⃣ ما «دیندارن هزینهگریز» و «مؤمنان عافیّتطلب» هستیم که همواره از معرکه گریختهایم و «درسوبحث» را بر «مجاهدت» ترجیح دادهایم. ما اهل «علم» و «فضل» و «تعمّق» و «اعتدال» هستیم، نه همچون انقلابیها، «فحاش» و «هتّاک» و «نامعقول» و «خشونتگرا». «صراحت» و «شجاعت» و «غیرت» و «حسّاسیّت»، فضیلت نیستند، بلکه «خشونت» و «فحاشی» و «تندی» و «بیادبی» هستند. انقلابیها، «تهیمغز» و «جزماندیش» و «نامتعادل» هستند، و ما «عقل کلّ» و «مرکز عالَم» و «دوراندیش».
6️⃣ ما برای حسینبنعلی، «اشک» میریزیم و «مجلس» بر پا میکنیم، امّا «عملِ حسین» را تکرار نمیکنیم. ما در «صحنۀ عمل»، چونان هزارها مسلمانی هستیم که کربلا را به «نظاره» نشستند و نه در این سو بودند و نه در آن سو. امّا امروز، برای آنچه که رخ داده و تاریخی که سپری شده و هزینهای ندارد، گریان و نالان هستیم، بیآنکه اشک و آهمان، اندکی به «عمل» پیوند بخورد و «هزینهزا» و «خطرآفرین» باشد.
7️⃣ آری، ما «حوزویان و دانشگاهیان سکولار» هستیم؛ «خواصِ بیاثر»، «نخبگانِ منفعل»، «عالمان بیعمل»، «دیندارانِ انباشته از مفاهیم و معارف و تهی از جسارت و اقدام»، «حاشیهنشینانِ موجّه و معتبر امّا بیتحرّک»، «محافظهکارانِ مصلحتاندیش و خودخواه»....
💢 خطّ سرخِ حسینبنعلی کجا و ما کجا؟!
#فرهنگی #سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3