#با_کاروان_اسرا ۷
🔻 آنگاه ابن زیـاد به علی (ع) فرزند ارجمند حسين (ع) نظر افكند و پرسيد: نام تو چيست؟
✦✨ فرمود: علی ابن الحسين
↫ گفت: آيا خدا او را نكشت؟
آن حضرت، چيزی نگفت. ابن زيـاد گفت: چرا سخن نمیگويی؟
✦✨ فرمود: برادری داشتم كه نام او نيز علی و همنام من بود و او را سپاهيان تو كشتند.
↫ گفت: نه، خدا او را كشت
آن حضرت باز هم پاسخ نداد.
↫ ابن زيـاد گفت: چرا سخن نمیگويی؟!
✦✨ فرمود: آری! خدا روح و جان مردم را به هنگام مرگشان بطور كامل میستاند.¹ و هيچ كسی جز به فرمان خدا نمیميرد.²
↫ ابن زيـاد برآشفت و گفت: به خدا سوگند تو هم از آنانی! سپس به يكی از دژخيمان بارگاه ستم كه نامش مری بن معاذ احمری بود، فرياد برآورد كه: او را بكش!
✦✨ دخت فرزانه اميرمؤمنان او را دربرگرفت و گفت: هان ای ابن زيـاد! كشتارت از خاندان ما تو را بسنده است، آيا هنوز از خون ما سيراب نشدهای؟ و يا كسی از مردان ما را وانهادهای؟ و آنگاه دست بر گردن فرزند ارجمند برادرش افكند و فرمود: تو را به خدا سوگند باد كه اگر به او ايمان داری، اگر برادر زادهام را میكشی مرا نيز به همراه او بكش!
✦✨ و علی (ع) ندا داد كه: ای پسر زيـاد! اينك كه قصد جان من نمودهای، آيا فرد پروا پيشه و درستكاری هست كه خاندان پيامبر را خداپسندانه به مدينه برساند؟
↫ ابن زيـاد به عمه و برادرزاده نگريست و گفت: شگفت از مهر خويشاوندی و پيوستگی! به خدا سوگند زينب دوست دارد اگر برادرزادهاش كشته میشود او نيز كشته شود!³
📚 منابع:
۱. سوره زمر، آيه ۴۲.
۲. سوره آل عمران، آيه ۱۴۵
۳. اولین تاریخ کربلا
🔰زینب که باشی...
در وجودت جز یاور امام زمان بودن هیـــــچ چیزی نمیبینی
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
🏴 🏴