11.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پادکست
| گردِ راه |
پایین پله کفشهای خسته روی سر هم ریخته بودند. انگار آنها هم بعد از یک روز سخت خواب بودند. شروع کردم به جفت کردنشان. یکی دمپایی پلاستیکی بود. یکی کتونی پارچه ای. یکی کفش چرم، یکی صندل.
خیلی باهم فرق می کردند. اما همه تقریبا یک وجه اشتراک داشتند...
🚩 دَر مَـدار حَرمـت خدمـت عُشـاق کنیم...
#در_مدار_حبیب
#زائر_خادم
#خدمت
@jahadgaran I جهادگران