📜#خاطرات
⭕️ماسک طلایی
💠بالاخره پس از تعویض لباس و آماده شدن با ماسک روز قبل و با نیت این که یک ساعت دیگر ماسک جدید از مسئول آن بگیرم، وارد بخش شدم و به مسئول آن توضیح دادم او با ناراحتی گفت: ماسکایی که هر روز میارن، به تعداد کادر بخشه و ماسک اضافه ندارن ...
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=2224
—————————————
#️⃣ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
📃#خاطرات
⭕️اینجا هم باید آخوند بالای سرم باشد!
💠پیرزن وقتی متوجه شد ما طلبه هستیم روی تخت نشست و دستش را به حالت دعا بلند کرد و گفت «خدایا من چه گناهی کردم که اینجا هم باید آخوند بالای سرم باشد»...
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=2270
—————————————
#️⃣ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
📃#خاطرات
🔶جداً شما آخوند هستید!؟
💠سرش را زیر پتو برد و دیگر چیزی نگفت. دوباره که برای انجام کاری به اتاق این بیمار آمدم به من گفت؛ حاج آقا شرمنده ام و از شما خیلی معذرت می خواهم که همه کارهایم را به شما می گفتم، خواهش می کنم مرا حلال کنید...
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=2315
—————————————
#️⃣ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
📃#خاطرات
🔶مگه روحانی ها مفتی کار می کنن؟!
💠حاجی! یعنی باور کنیم شما مجانی کار انجام میدی! اونم برا کسانی که دارن به شما فحش میدن؟ نگاهم را چرخاندم و با آرامی گفتم: اگه امکان داره همه رانندهها بیان پیش ما! همراه رانندهها چند مسافر هم آمدند، همه که جمع شدند گفتم: چند نفر از شما ما را فحش میدین! میخوام درصد بگیرم!
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=2441
—————————————
☑️ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
📃#خاطرات
🔰مامان تو کرونا رو آوردی خونه!
💠یک روز خبر دادند حال دختر بزرگم خوب نیست تنگی نفس شدیدی داشت. دکتر اسکن ریه را انجام داد و تشخیص آن مشکوک به کرونا بود. دخترم گفت: مامان دیدی! اصلا از خونه بیرون نرفتم اگه گرفته باشم تو آوردی خونه! خیلی دلم گرفت قبل از اینکه جواب آزمایش را بگیرم، نذر کردم و گفتم خدایا من برای رضای تو رفتم ...
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=2539
—————————————
☑️ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
📃#خاطرات
🔰تا قبل عید پنج نفر بودیم!
💠سلام علی آقا، خوبی؟! چند نفرید پسر خوب؟ عمیق نگاه کرد آهی کشید و گفت: خاله! تا قبل عید پنج نفر، بعدش که مدرسه ها تعطیل شد دیگه بابام خونه نیومده! تو سوریه شهید شده خاله! نیاوردنش خونه... الان چهار نفریم! بستهها را پشت در گذاشتم، دردی روی سینه ام سنگینی کرد، از علی که دور شدم، سنگینی به اشک تبدیل شد و کمی آرام شدم...
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=2729
—————————————
☑️ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
📃#خاطرات
🔰دارم می میرم هیشکیم خونه نیست خانم!
💠پس از برقراری اولین تماس، از آقا در مورد علائم کرونا پرسیدم او با آه و ناله پاسخ داد: «همه اینا رو که گفتی دارم، دارم می میرم هیشکیم خونه نیست خانم، کمکم کنید تو رو خدا». وضعیت اعلام و آمبولانس با سرعت به محل اعزام شد. بعد متوجه شدم که آقا به مواد صنعتی اعتیاد داشته است و در حالت توهم آن حرف ها را گفته است.
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=2807
—————————————
☑️ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
📃#خاطرات
🔰مامانم رو میخوام! مامانم کجاست؟
💠بچه خردسال، بیرون بیمارستان مادرش را صدا میزد و قطرههای اشک از گونههایش سرازیر بود و میگفت: مامانم رو میخوام ! مامانم کجاست و.... همراه، از پس بچه برنمیآمد و هر لحظه صدای گریه پراز غمش، فضا را پر میکرد.
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=3322
—————————————
✅ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
🔖#خاطرات
📎وقتی کرونا اسیر پیرزن شد…
✅روسریش را باز کردم و با شانه ای که توی بسته های عیدانه نیمه شعبان برایشان گذاشته بودیم موهایش را با آرامی شانه زدم. گل از گلش شگفت و شروع به شعر خواندن کرد، خیلی دلم میخواست بدانم چه می گوید. همانطور که موهایش را شانه می زدم از دختر جوانی که در کنار یکی از تخت ها ایستاده بود پرسیدم: خانم میدونی چه میگه؟
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=3639
—————————————
✅ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
📝#خاطرات
🔆برکاتی که فقط در ایام کرونا برایم حاصل شد
📎یکی از برکاتی که در این روزها دیدم ، این بود که اگرچه مادربزرگ های خود را سال ها قبل و در سن کم از دست دادم و از محبت شان محروم شدم اما در این روزها توفیقی حاصل شد تا به تعداد زیادی مادربزرگ کمک کنم و طعم خوش محبت مادربزرگ ها را بچشم.
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=3970
—————————————
✅ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
🔖#خاطرات
📎عزت نفس
💠با اینکه خودش احتیاج به این بستههای غذایی داشت، چون همسایهاش مدتی به خاطر کرونا بیکار شده بود، با مناعت طبع نصف بسته معیشتی را به همسایه داده بود.
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=5075
—————————————
✅ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi
🔖#خاطرات
📎خشک کن دستی!
✅ خبری از چیزی به نام حمام نبود که بعدازظهرهای بعضی روزها برای فرار از گرمای هوا و همین طور زدن آب به تن می رفتیم موتورپمپ هایی که اطراف بودند.
🌐ادامه خاطره در لینک زیر:
https://jahadgaranhowzavi.com/?p=5717
—————————————
✅ #جهادگران_حوزوی را در شبکه های اجتماعی ایتا، آپارات و اینستاگرام دنبال کنید:
➡️ @jahadgaranhowzavi