eitaa logo
جهادگران تبیین بسیج
3.7هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
3.2هزار فایل
کانال تحلیلی ویژه هادیان ، اساتید و سخنرانان بسیج سراسر کشور پل ارتباطی با ادمین @Maahdeyar313
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ مستند نیازی به پورمحمدی: دفاع شما از همفکران خود در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای قابل فهم است رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح در زمان رسیدگی به پرونده قتل‌های زنجیره‌ای با صدور اطلاعیه‌ای به‌صورت مستدل به اظهارات اخیر مصطفی پورمحمدی پاسخ داد و در پایان گفت: دفاع ایشان از همفکران و دوستان قدیم‌شان را قابل فهم می‌دانم. حجت‌الاسلام والمسلمین محمد نیازی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح در زمان رسیدگی به پرونده قتل‌های زنجیره‌ای در پاسخ به اظهارات اخیر مصطفی پورمحمدی درخصوص قتل‌های زنجیره‌ای اطلاعیه‌ای صادر کرد. در متن این اطلاعیه آمده است: «1ـ این گفته آقای پورمحمدی که آقای عالیخانی از بچه‌های سپاه بود، صحت ندارد. (منظور مهرداد عالیخانی، معروف به صادق، متهم ردیف دوم در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای است که با حکم قطعی دادگاه به اتهام آمریت در قتل‌ها به 4 فقره حبس ابد محکوم شد.) البته عالیخانی تلاش کرد وارد سپاه شود ولی موفق نشد. طبق سوابق موجود، وی در شهریور ۱۳۶۲ برای استخدام در کمیته انقلاب اسلامی اقدام کرد و سپس از این طریق به واجا [وزارت اطلاعات] وارد شد. 2ـ ایشان می‌گوید: «حتی این داستان قتل‌های زنجیره‌ای در سیستم اتفاق افتاد و عوامل آن خودسر نبوده‌اند» و برای اثبات این ادعا می‌افزاید: مدیر این پروژه جانشین معاون امنیت بود. (منظور آقای مصطفی کاظمی، معروف به موسوی، متهم ردیف اول در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای است که با حکم قطعی دادگاه به اتهام آمریت در قتل‌ها به 4 فقره حبس ابد محکوم شد.) چند سؤال از جناب آقای پورمحمدی: اولاً، اگر قتل‌ها در سیستم اتفاق افتاد و عوامل اصلی این جنایت خودسر و محفلی نبودند، چرا در پروژه‌ای با این اهمیت جانشین معاون امنیت آن را مدیریت کرد نه خود معاون امنیت؟ اگر تصمیم سیستم بود چرا مسئول اصلی، یعنی معاون امنیت، از اجرای آن بی‌اطلاع بود؟ (هرچند معاون امنیت وقت نیز از این جهت زیر سؤال است.) ثانیاً، چرا عناصری از برخی معاونت‌های دیگر، از جمله معاونت اطلاعات مردمی، درگیر قتل‌ها شدند بدون آن‌که معاونت مربوطه در جریان قرار گرفته باشد؟ ثالثاً، آقای مصطفی کاظمی در جلسه دادگاه اعلام کرد که سوژه‌ها را خودم انتخاب می‌کردم و قتل همسر فروهر را همان زمانی که نیروها برای اجرای عملیات رفته بودند، و چند ساعت قبل از شروع عملیات، تصمیم گرفتم. جناب آقای پورمحمدی! آیا سیستم این‌گونه برای قتل انسان‌ها تصمیم می‌گرفت؟ آیا این اتهامی بزرگ به وزارت اطلاعات نیست؟ 3ـ جناب پورمحمدی، درباره انگیزه‌ عوامل اصلی جنایت مطالب عجیبی بیان کرده‌اند از جمله اینکه آنان براساس تحلیل خودشان فکر می‌کردند باید به نظام خدمت کنند و اصلاح‌طلبان را از ورطه خطرناک نجات دهند و نگذارند که ضد انقلاب به آنان بچسبد و ما ناچار باشیم حوادث سال 60 و جنگ‌های خیابانی را تکرار کنیم و ما عملیات پیش دستانه انجام دادیم.... و اتفاقاً مدیران اصلی این تصمیم گرایش چپ داشتند. آیا آقای پورمحمدی خودشان به‌وجود چنین انگیزه‌ای باور دارند؟ اگر پاسخ مثبت است به این سؤال پاسخ دهند که چگونه از طریق قتل آقای داریوش فروهر با آن وضعیتی که از نظر جسمی و نقش سیاسی داشت و با قتل همسر او، آن هم شبانه و با وضع بسیار فجیع (کارد آجین)، چگونه اصلاح‌طلبان از ضد انقلاب جدا می‌شدند؟ یکی از عوامل اصلی جنایت در پاسخ به سؤال یکی از مباشرین قتل‌ها که چرا باید با این شیوه به قتل برسند و این مسئله مشکل ایجاد خواهد کرد، گفته بود باید قتل‌ها به گونه‌ای انجام شود که در دنیا صدا کند. چگونه با این قتل‌های جنایت‌آمیز، که برای نظام و امنیت ملی ما چالش‌ساز شد و ضربه جبران‌ناپذیر بر پیکر وزارت اطلاعات وارد کرد، خدمت به نظام صورت می‌پذیرد؛ آن هم از سوی کسانی که به قول آقای پورمحمدی اهل تحلیل بودند و علی‌الاصول پیامد‌های خطرناک این جنایات را می‌دانستند و پیش‌بینی می‌کردند؟
در این‌جا مناسب است بیانات مقام معظم رهبری در زمینه انگیزه قتل‌ها آورده شود تا وزن توجیه جناب آقای پورمحمدی سنجیده شود: «... اما مرحوم فروهر و مخصوصاً عیالش آدم‌های نانجیبی نبودند حالا شما فکر کنید کسی که مثل فروهر را می‌کشد آیا می‌تواند دوست نظام باشد؟! می‌تواند برای نظام کار کند؟! چنین چیزی معقول است؟! من این را باور نمی‌کنم. آشنایی من با مسایل سیاسی این بیست ساله و قبل از این در دوران انقلاب، آشنایی با‌اشخاص، جریانات سیاسی و با توطئه‌های گوناگونی که از اطراف دنیا همیشه در جریانش بوده‌ایم ـ اجازه نمی‌دهد که من باور کنم، این کارِ عناصری است که با نظام مسئله‌ای ندارند و نمی‌خواهند علیه نظام کار کنند... بعضی از این دو، سه نفر نویسنده‌ای هم که متأسفانه در این حادثه کشته‌ شدند اسمشان را بنده هم نشنیده بودم... آن دستی که به فکر می‌افتد بیاید اینها را تصفیه کند و به قتل برساند ـ یا در داخل خانه‌هایشان، یا در میان راه، یا در خیابان، یا در بیابان ـ مگر می‌تواند بیگانه نباشد و تابع یک نمایشنامه از پیش طراحی شده نباشد؟!...» 4ـ جناب پورمحمدی نقش آقای سعید امامی را به مشاور عوامل اصلی جنایت کاهش داده است. درباره نقش نامبرده در قتل‌های زنجیره‌ای سال 1377 (صرف‌نظر از اتهامات دیگر وی که موضوع بحث ما نیست) توضیحات زیر ارائه می‌شود: الف: آقای پورمحمدی حداقل پذیرفته‌اند که سعید امامی به عوامل اصلی جنایت برای انجام آن مشورت داده است. البته آقای پورمحمدی قبلاً گفته بود: «سعید امامی از جریان قتل‌ها خبر نداشت حتی من خودم به او گفتم اگر تو هم دست داری بگو تا شر این غائله کنده شود. او جواب داد نقشی نداشته‌ام. از موسوی هم پرسیدم گفت نقشی نداشت و اطلاع هم نداشت ولی شاید حدس بزند». (روزنامه انتخاب 31/2/79. جالب است که ایشان برای اثبات ادعای خود به اظهارات سعید امامی و موسوی قبل از دستگیری آنان استناد می‌کند.) ب: چرا آقای سعید امامی، که حداقل به قول آقای پورمحمدی طرف مشورت برای انجام قتل‌ها بود، در روز اول در دادسرا و در پاسخ به سؤال دادستان که به نظر شما چه کسی این قتل‌ها را مرتکب شده، اظهار داشت: اگر خودی‌ها انجام داده باشند کار سپاه پاسداران است و اگر ضد انقلاب انجام داده باشد کار باند سیدمهدی هاشمی است. (اظهارات کتبی آقای سعید امامی در این زمینه موجود است.) ج: اما واقعیت مطلب درباره نقش سعید امامی در قتل‌ها از منظر حقوقی: نامبرده در آن زمان چون سمت اجرایی نداشت نمی‌توانست دستوردهنده باشد و آمر قتل تلقی نمی‌شود. او در اجرای قتل‌ها نیز دخالت نداشت پس مباشر قتل تلقی نمی‌شود. بلکه او با توجه به زمینه‌چینی، تحریک، ترغیب دیگران و تسهیل امر معاون در قتل‌ها محسوب می‌شود. در پرونده نیز همین اتهام به او تفهیم شد و با همین اتهام برای او قرار نهایی صادر شد؛ البته معاونی که محور عمل و اقوی از مباشر است. اظهارات کتبی او در مرجع قضایی وجود دارد که در زمان مناسب منتشر خواهد شد. ان‌شاءالله 5ـ توضیحات درباره مسایل دیگرِی که جناب پورمحمدی مطرح کردند، از جمله مسئله بسیار مهم نفوذ، را به فرصت مناسب دیگری موکول و تنها به یک جمله بسنده می‌کنم: چه ایشان بپذیرند یا رد کنند فتنه‌ قتل‌های زنجیره‌ای و فتنه 18 تیر 78 و فتنه سال 88 تردیدی باقی نگذاشت که نفوذ دشمن در دهه‌های گذشته قطعی است و غیرقابل انکار. 6ـ درباره مسایل طرح شده، اسناد و مدارک کافی و غیرقابل انکار در پرونده محاکماتی در سازمان قضایی نیروهای مسلح وجود دارد. به جناب آقای پورمحمدی توصیه می‌کنم هر زمان که خواستند درباره ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای سال 1377 اظهارنظر نمایند حداقل اطلاعاتی از پرونده محاکماتی و صورتجلسات دادگاه آن تحصیل فرمایند، هر چند دفاع ایشان از همفکران و دوستان قدیم‌شان را قابل فهم می‌دانم!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی سلام علیکم ضمن تبریک میلا با سعادت آقا ابالحسن علی بن موسی الرضا (علیهما آلاف التحیة والثناء)، نماز با فضلیت و موکد و مجرب روزهای یکشنبه ماه ذالقعده فراموش نشود. سيّد ابن طاووس براي روزيكشنبه ماه ذو القعده نمازي با فضيلتبسيار از رسول خدا (صلّي الله عليهو آله) روايت كرده، مختصرآن فضيلت اين است كه،هركه آن را بجا آورد، توبهاش پذيرفته حق، و گناهشآمرزيده مي شود، و طلبكاراناو در قيامت از وي راضي گردند،و با ايمان از دنيا برود، وايمانش از او گرفته نشود، وقبرش وسيع و نوراني گردد، وپدر و مادرش از او راضي شوند، وآمرزش حق نصيب پدر و مادر وفرزندان و نژاد او گردد، وروزي او توسعه يابد، و فرشتهمرگ در وقت مردن با اومدارا كند ، و جانش را به آسانيبستاند. كيفيت آن نماز چنين است:روز يكشنبه غسل بجا آورد، ووضو بگيرد، و چهار ركعتنماز بخواند ، در هر ركعتسوره <حمد> را يك مرتبه وسوره <توحيد> را سه مرتبه، وسوره < فلق > را يك مرتبه، وسوره <ناس> را يك مرتبهبخواند، و پس از نماز هفتادمرتبه اسغفار كند ، و پس از آن بگوید :《 لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّالْعَظِيمِ 》سپس بگوید : 《يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اِغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَإلاَّ أَنْتَ 》. التماس دعا
اقتصاد نفتی و فرهنگ کار| بنیانیان: ۱۲۰ سال است مرض نفتی گرفته‌ایم/ درس بخوان تا کار نکنی! حسن بنیانیان می‌گوید: یک مدیریت نفتی در کشور شکل گرفته که هرمشکلی را می‌خواهد حل کند، سراغ رئیسش می‌رود و درخواست منابع تازه می‌کند. ممکن است بگویید این که طبیعی است؛ چون ما خودمان هم بیماری نفتی گرفته‌ایم!https://www.farsnews.com/news/13980422000078/%7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از محمدحسن ربانی
جزئیات حادثه برای نماینده اصفهان/راننده زخمی شد به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، دقایقی قبل احمد سالک مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی lموردسوء قصد قرار گرفت که طی آن راننده وی بر اثر اصابت گلوله ازناحیه پا زخمی شد. بر اساس این خبر، ۲ موتور سواربه همراه چهار سرنشین در خیابان لبافی نژاد تهران به اتومبیل این نماینده مجلس حمل می کنند که نهایتاً محافظ سالک که راننده وی بود طی درگیری با شلیک گلوله از ناحیه پا زخمی می شود. بر اساس اطلاعات به دست آمده در حال حاضر حال نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی خوب است اما راننده وی در بیمارستان به سر می برد و چهار فرد حمله کننده به نماینده متواری شده اند
«اقدام متقابل» در زمان و مکان مناسب دکتر یدالله جوانی ۱ـ صبح روز پنج‌شنبه ۱۳ تیر ماه، خبر توقیف یک نفت‌کش غول‌پیکر متعلق به ایران در آب‌های جبل‌الطارق در جنوب اسپانیا انتشار یافت و ‌مشخص شد نیروی دریایی انگلیس به بهانه اجرای تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه سوریه (مقصد ادعایی نفت‌کش)، این اقدام را انجام داده است. ۲ـ پس از انتشار اخبار اولیه توقیف این نفت‌کش، بازتاب‌ها و واکنش‌ها نسبت به این اقدام انگلیس به صورت گسترده رخ نمود و مشخص شد: الف‌ـ مالکیت نفت‌کش غول‌پیکر موسوم به «Grace-1» متعلق به یک شرکت روسی ثبت شده در امارات بوده و مسئولیت محموله‌ ایرانی را برعهده داشته است. این نفت‌کش به نقل از «گاردین» ۲۸ خدمه با ملیت‌های مختلف از سه کشور پاکستان،‌ هند و اوکراین دارد. ب‌ـ «Grace-1» حامل دو میلیون بشکه نفت خام و به ادعای برخی رسانه‌ها نفت کوره بوده و مقصدی به جز سوریه داشته است. بندر «بانیاس» سوریه ظرفیت لازم برای پهلوگیری این نفت‌کش غول‌پیکر را ندارد. ج‌ـ توقیف کشتی یک اقدام کاملاً‌ غیر قانونی و توجیه‌ناپذیر است. حتی دولت اسپانیا که خود جزء کشورهای عضو اتحادیه اروپاست، اعلام کرد اقدام دولت انگلیس اولاً نقض حاکمیت اسپانیا در منطقه جبل‌الطارق بوده و ثانیاً‌ این اقدام با اهداف سیاسی(نه قانونی) و به درخواست آمریکا انجام شده است. د‌ـ درباره اهداف و انگیزه‌های اصلی آمریکا و مزدورش انگلیس از این راهزنی دریایی، دو نگاه تحلیلی وجود دارد. عده‌ای بر این نکته تأکید داشته و معتقدند آمریکایی‌ها از طریق انگلیس با توقیف نفت‌کش غول‌پیکر، اقدام ایران در سرنگون کردن پهپاد متجاوز پنتاگون را تلافی کنند. صاحبان این تحلیل،‌ بی‌حیثیت شدن آمریکا در اسقاط یک پهپاد فوق‌پیشرفته و گران‌قیمت و ناتوانی در اقدام مستقیم علیه ایران را‌ دلیل اصلی رو آوردن مقامات آمریکایی‌ به انجام چنین کاری می‌دانند؛ اما عده‌ای دیگر با ردّ تحلیل ذکر شده، با این استدلال که این اقدام انگلیس نمی‌تواند جبران‌کننده حیثیت بر باد رفته و ابهت فروریخته آمریکایی‌ها به دلیل شکار پهپادشان به وسیله سامانه کاملاً ایرانی «سوم خرداد» باشد،‌ توقیف نفت‌کش‌ حامل نفت ایران را با برجام و سیاست جدید ایران مرتبط می‌دانند. در دیدگاه این افراد،‌ سیاست جدید برجامی ایران مبنی بر توقف مرحله به مرحله محدودیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی، در تعارض با منافع راهبردی غرب است و غربی‌ها نمی‌توانند در برابر آن ساکت باشند. به عبارت دیگر، ‌غربی‌ها و از جمله آمریکایی‌ها هرگز تصور نمی‌کردند جمهوری اسلامی در قبال بدعهدی‌های آنان،‌ روزی در مسیر خروج از برجام قرار گیرد. حتی می‌توان با جرئت گفت، دلیل اصلی آمریکایی‌ها برای خروج از برجام، این بود که مطمئن بودند به دنبال این خروج، ‌ایرانی‌ها چاره‌ای جز ماندن در برجام و در نهایت به مذاکره تن دادن با آمریکا برای توافق جدید هسته‌ای و اصلاح برجام طبق نظر آنان ندارند. بنابراین اتخاذ سیاست جدید برجامی از سوی جمهوری اسلامی، یک شوک بزرگ به آمریکا و اروپا بود. آمریکا و اروپا برای تغییر در سیاست جدید ایران،‌ دست به چنین اقدامی زده ‌تا این پیام را به جمهوری اسلامی بدهند که آنان در جلوگیری از صادرات نفت ایران مصمم هستند. بنابراین می‌توان گفت، هدف اصلی راهزنان دریایی و حامیان آنان، وادار کردن جمهوری اسلامی به پایبندی کامل به تعهدات برجامی،‌ حتی در صورت پایبند نبودن طرف‌های دیگر برجام به تعهدات‌شان است. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی دو راه پیش‌رو دارد: راه اول‌ـ جمهوری اسلامی برای رفع توقیف نفت‌کش حامل نفت ایران و جلوگیری از تکرار آن، به خواسته‌های غربی‌ها تن داده و ضمن کنار گذاشتن سیاست کاهش مرحله به مرحله محدودیت‌های برنامه هسته‌ای طبق برجام، در مسیر مذاکرات جدید با موضوعات منطقه‌ای و موشکی قرار گیرد. بسیار روشن است که اتخاذ چنین سیاستی، در مغایرت کامل با منافع ملی و اصل حاکم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، یعنی اصل عزت، ‌حکمت و مصلحت است. راه دوم‌ـ جمهوری اسلامی بدون قرار گرفتن در مسیر خواسته‌های غربی و دادن هر نوع امتیازی به آنان برای رفع توقیف نفت‌کشی که غیر قانونی توقیف شده، ‌انگلیس را مجبور به آزادسازی نفت‌کش کند. بدیهی است که برای پیمودن این راه عزتمند و تأمین‌کننده منافع ملی، دو نوع اقدام باید در دستور کار باشد؛ اقدام اول ماهیت دیپلماتیک داشته و هم‌اکنون در حال انجام است؛ اما در صورت نرسیدن به نتیجه از طریق اقدامات دیپلماتیک و فشارهای سیاسی بر لندن به منظور رفع توقیف از نفت‌کش، ‌باید اقدام عملی با ماهیت اقدام مشروع‌ «اقدام متقابل» را در دستور کار قرار داد.
به عبارت دیگر، باید از نفت‌کش‌ها یا کشتی‌های تجاری مشابه متعلق به انگلستان، یک یا چند کشتی در شرایط زمانی و مکانی مناسب توقیف شود. به هر حال، باید انگلیسی‌ها را از انجام این راهزنی دریایی و اقدام غیر قانونی و قلدرمآبانه خود به شدت پشیمان کرد. سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، ‌با اشاره به اقدام انگلیسی‌ها در توقیف نفت‌کش حامل نفت ایران، از اراده نظام در راستای دفاع از حقوق و منافع ملت ایران، اینچنین خبر داد که انگلیسی‌ها باید آن را جدی بگیرند: «این اقدام بدون پاسخ نخواهد ماند و در صورت مقتضی، ‌در زمان و مکانی مناسب پاسخ این اقدام ذلت‌بار مدنظر قرار خواهد گرفت.»
امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی): مذاکره با رژیم زورگو و پُرتوقّعی مثل آمریکا، وسیله‌ای برای رفع دشمنی نیست. بعضی می‌گویند مذاکره کنیم تا دشمنی کم بشود؛ نه، مذاکره دشمنی را کم نمی‌کند، مذاکره یک وسیله‌ای به او می‌دهد تا اعمالِ دشمنیِ بیشتری بکند. لذاست که مذاکره نمی‌کنیم و ممنوع است؛ همه هم بدانند.(1397/5/22)
بایدبا واقعیت جمهوری اسلامی ایران کنار بیایند قدرت انقلاب اسلامی ایران در منطقه و جهان به گونه‌ای شتاب گرفته است که قدرت‌های مستکبر توانایی نفی یا طرد آن را در مجامع بین‌المللی ندارند؛ آنها هر چند نمی‌خواهند واقعیت قدرت ایران را بپذیرند، اما اکنون باید با این واقعیت کنار بیایند و توصیه «زبیگنیو برژینسکی» مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا در دوران کارتر را بپذیرند که «ایران همواره در این منطقه وجود خواهد داشت و چه خوش‌مان بیاید، چه نیاید در منطقه مهم خواهد بود. این به نفع ماست که از هرگونه درگیری اجتناب ورزیم.» طی روزهای اخیر، خبرهای زیادی درباره خروج بخشی از نیروهای امارات از یمن منتشر شده و علامت‌هایی از درخواست گفت‌وگوی امارات با ایران دیده می‌شود. منابع عربی هم اخباری منتشر کرده‌اند که دو گروه از امارات برای مذاکره به ایران سفر کرده‌اند. یادمان نرفته است که حدود پنج سال پیش نشستی با بیش از 70 کشور در تونس به عنوان «دوستان سوریه» به همراه تمامی نهادها و جریان‌های مؤثر بین‌المللی شکل گرفت که دولت سوریه را ساقط کند. همین نشست مجدداً 37 روز بعد در استانبول سوریه با حضور 83 کشور تشکیل جلسه داد؛ شاید در سالیان آتی تلاطم آن روزها فراموش بشود که تنها کشوری که به این نشست دعوت نشد جمهوری اسلامی ایران بود؛ اما تنها دوست سوریه پیروزمندانه توانست آن ائتلاف‌ها را شکست بدهد؛ اکنون ائتلاف عربستان، قطر، امارات و ده‌ها کشور اروپایی و آمریکا از هم فروپاشیده و دولت سوریه سرافراز از آن بحران تحمیلی نفس‌گیر بیرون آمده است. اگر اکنون کشورهای عضو محور مقاومت اعم از سوریه، عراق و لبنان شاهد هستند که همه پیش‌بینی‌ها و وعده‌های جریان انقلابی ایران در آن کشورها به ثمر نشسته است؛ ولی توطئه‌های دشمنان دوست‌نما به واقعیت منجر نشده است، ناشی از نظریه انقلاب اسلامی و منطق مقاومت است و در این منطق، مذاکره و اعتماد به سران کفر و استکبار سم مضاعف و منحرف‌‌کننده اراده‌های معطوف به توکل الی‌الله است و دستگاه دیپلماسی باید با حساسیت و مراقبت بیشتری به دنبال تعمیم این منطق باشد. از آنجایی که قدرت نیازمند اقدام است، جمهوری اسلامی همواره در دفاع از اندیشه انقلابی اقدامات شایسته‌ای را به انجام رسانده است و همین نکته سبب شده است که دشمنان به استحکام ساخت قدرت در ایران کرنش نشان داده و در مقابل آن متواضع شوند.
جملاتی که صادقانه نیست «بهزاد نبوی» از سران اصلاح‌طلب که در جریان حوادث پس از انتخابات 88 دستگیر و محاکمه شد، در مصاحبه‌ای با پایگاه جماران گفته است: «قدرت واقعی کشورهایی مثل ما در اتکای حاکمیت‌شان به مردم است. قدرت ما در گرو مردمی بودن نظام ماست و نظام ما هرچه مردمی‌تر باشد، قدرت بیشتری پیدا می‌کند. لذا امروز یک انتخابات پرشور در کشور ما نه به آن معنا که کسانی که من می‌پسندم انتخاب شوند، بلکه بدان معنا که 80 درصد واجدین شرایط در آن شرکت کنند، می‌تواند قدرت ما را بسیار بالا ببرد.» اما سؤال اینجاست که آیا واقعاً نبوی و جریان متبوع او، به دنبال آن هستند که با افزایش مشارکت در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه قدرت انقلاب اسلامی افزایش پیدا کند؟ آیا می‌توان این جملات را صادقانه تلقی کرد؟ یا... اگر به گذشته نگاهی بیندازیم و انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را به یاد بیاوریم، قطعاً در صداقت او تردید خواهیم کرد! سال 1388 در حالی که بیش از 40 میلیون نفر در انتخابات شرکت کرده بودند و با اتکا به آن حضور بی‌نظیر مردمی، امکان برداشتن گام‌های بلندی در راه پیشرفت کشور وجود داشت، آقای نبوی و دوستان‌شان به این دلیل که نامزد مورد حمایت‌شان برنده انتخابات نبود، زیر میز انتخابات زدند و آن فرصت و ظرفیت را به تهدید و فتنه تبدیل کردند! فتنه‌ای که به دشمن جسارت وضع تحریم‌های اقتصادی را داد و مقامات تل‌آویو و واشنگتن را امیدوار کرد! به نظر می‌رسد این اظهارات، که احتمالاً مشابه آن را در روزهای آینده نیز خواهیم شنید، به دنبال القای این ایده انحرافی است که بگوید «تحقق مشارکت حداکثری در گرو کنار گذاشتن و عبور از قانون نظارت استصوابی است»! گویا چهره‌های تندرو جریان اصلاحات به این نتیجه رسیده‌اند که با سر دست گرفتن مصالح کشور و ایجاد ارتباط‌های بی‌ربطی، میان مطلوب‌های نظام و خواست‌های غیر قانونی خود می‌توانند نظر نامشروع‌شان را به نظام تحمیل کنند! موضوعی که «عباسعلی کدخدایی» سخنگوی شورای نگهبان به درستی درباره آن گفته است «معیار و میزان قانون است و شورای نگهبان، به هیچ شخص یا جریانی باج نخواهد داد.»
سبک زندگي غربي و اسلامي.mp3
29.64M
🔈 #تفاوتهای_بنیادین_سبک_زندگی_غربی_و_اسلامی 🔈 مروری بر بیانیه گام دوم در حوزه سبک زندگی 📅98/04/22 #مشهد #آستان_قدس 🔔 @Aminikhaah_Media
منطق مقاومت.pptx
5.61M
استاد امینی https://eitaa.com/p_bazyad
مراکز هسته ای ایران.ppt
6.17M
مکانیزم کاهش تعهدات ایران در برجام https://eitaa.com/p_bazyad