🌺سلام بر شما ای شهیدان راه حق سلام بر شما ای مجاهدان برای خون حسین دوباره کوچه کوچه دلم پر شده از عطر وجود شما کاش میشد در کنارتان بود کاش میشد فرار کرد از همه نیرنگ ها و ناپاکی ها و بدی های روز گار ما.... کاش میشد دوباره حضورتان غبار از دل های آلوده یمان بزدارید.... کاش باز هم میزها سنگر شوند و لباس های مجلل... همان لباس های خاکی و زیبا دلم گرفته از این همه رنگ و رویا اصلا بهتر است ننویسم. دلم لک زده برای سادگی... برای نور خدا.... برای شهدا.... و فقط میگویم این منم در راه مانده ای بی پناه... و پروبال شکسته ای که بی حضورتان توان پرواز ندارد. 🖤🥀 کاربر محمدی شماره 19✅ #مسابقه

تولد شهید آغازیست که پایان ندارد ... تولدت مبارک داداش مجید😍🥲 #از_من_به_شهید_مجید خانم بلالی #مسابقه شماره 20✅

#از_من_به_شهید_مجید سلام داداش مجید امروز که من این دلنوشته رابرایت مینویسم درجمع مانیستی اما برادر شهیدم ازت یک چیز یاد گرفتم تو رفتی تامن بهاری زندگی کنم اری تورفتی تامن درارامش باشم اقا محید تواز سیم خاردارهای نفست گذشتی تا به من درس درس بودن وانسان بودن یاد بدهی تورفتی تا من بهاری زندگی کنم داداش مجید از روزی که باتو وشهدا مدافع حرم اشناشدم درسهای انسان بودن وازخود گذشتن رایادگرفتم اری تورفتی تا من بهاری باشم وهمیشه به خودم ببالم که سرزمینم جوانهایی مثل شما دارد برادر شهید مجید قربانخانی تقویم هم به خودش میبالد که تو پابه این جهان زیبا گذاشتی داداش عزیزم ورق جدید زندگیت درکنار خالقت واسمانها برتو مبارک انکه در یادش میمانی خواهرت سمیه صمدبین #مسابقه شماره21✅

تولدت مبارک قشنگترینم😍😭 ادیت زیبا👌😍 کاربر💙 #مسابقه شماره22✅

بسمه تعالی تو در غوغای این شهر میان بی خدایان چه دیدی ؟ آیا اسارت زینب را بار دگر ؟ یا آنکه چگونه در این همهمه ی دنیاپرستان شنیدی بانگ هل من ناصر حسین را ؟ تو چه انسی داشتی با عباس که پیکرت نشانی از عباس داشت و غیرتت تنها میراث علمدار بود ؟ وقتی آمدی آسمان شهر یکپارچه فلق های خونین شد همچو غروبی که غروب کردی و با نوری که در ظلمت پراکندی طلوع دیگری برای عارفان رقم زدی! گمانم برای تو نوشتن قلم را فرسوده می‌کند که به وقت تو نوشتن قامت مادرت خمیده و شوکت پدرت می‌میرد! آری! پاک به خاک رفتن در قاموس عشاق است پس از من به مجید شهید تمنای شفاعت به پیشگاه مادری که جوانی و هستی اش را فدای ایشان کرد کاربرmr #مسابقه شماره23✅

کاربر 💙 خانم طحانی #مسابقه (قبلا عکسم فرستادن شماره ۲۲)

سلام داداش داداش شما چیکار کردی که خدا شما رو خرید ، چیکار کردید که هشت روز قبل از شهادت تون خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیه) اومدن تو خواب تون و شما رو خریدن ، چطور موقع عملیات از بین اون همه همه آدم که مواظب بودن شما خط مقدم نرید یواشکی رفتین خط و اون وقت کسی شمارو ندید از ناحیه پهلو تیر خوردین مثل خانم فاطمه (سلام الله علیه) ، تا چند سال گمنام بودید قبرنداشتید مثل امام علی(علیه السلام) ، زمانی هم که اومدین مثل علی اکبر امان حسین اربأ اربا بودید ، وقتی که تمام استخوان هاتون رو جمع میکردن و داخل کفن می‌داشتند انگاری میشد قنداقه علی اصغر وقتیکه خبر شنیدید که تکفیری ها حرم عمه جان را میخوان خراب کنند از شدت ناراحتی و غیرت از حال رفتید وقتیکه که به هوش تون آوردن گفتید:( مگر ما مرده باشیم که بخوان حرم بیبی زینب«سلام الله علیه» رو خراب کنند) شما بعد ازشنیدن این خبر بدون اینکه به حرف کسی گوش بدید رفتین و تو تمرین های سپاه شرکت کردید تمرین های به اون سختی که از گردان 800نفری فقط 200 نفر موندن و شما هم اون قدر تو تصمیم تون مصمم بودید که جز اون 200نفر بودید داداش ، شما وابسته ی مادرتون بودید اون قدر وابسته بودید که تا دبیرستان با مادرتون می‌رفتید مدرسه و بعد از اون که مادرتون نیومدند شما هم مدرسه رو ول کردید شمایی که سربازی هم رفتید بازم مادرتون رو میدید شمایی که هرچه میخوردید برای مادرتون و خانواده تون نگه می داشتید پس چطوری دل کنیدن و رفتید چطوری طاقت آوردین بدون مادرتون برید سوریه چوری تونستید صدای گریه های مادرتون بشنوید و دم نزنید داداشی ، شما شدید «حر» حر کسی بود که اولین نفر آب رو رو امام حسین (علیه السلام) بست و وقتی که شنید میخوان با امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت شون چکار کنند چکمه هاشو انداخت دور گردن شو رفت پیش امام حسین و گفت: «آقا منو ببخشید»همونجا توبه کردو اولین نفر تو رکاب امام حسین(علیه السلام) شهید شد. داداش ، امام حسین بعد از اون سفر کربلا با شما چیکار کرد که با یه تلنگر کوچیک شدید مدافع حرم خواهر و دخترشون داداش ، شما که اینقدر عزیز شدید پیش امام حسین(علیه السلام) پیش حضرت زهرا(سلام الله) پس یه نگاهی هم به ما زمینی ها کن که در غیبت امام مون سر میکنیم با فتنه های آخرالزمانی با بی امامی. داداش ، دعا کن برامون نه تنها شما بلکه با دوستانتون دوستانی که شمارو تو این راه آوردن هوامونو داشته باشید که تو این فتنه های آخرالزمانی جا نزنیم نشیم مردم کوفه نشیم کسانی که دل هاشون با امام حسین بود و شمشیر هاشون بر علیه امام ، نشیم معاویه هایی که دین اسلام رو اون طور که دلشون میخواد به مردم معرفی میکنند با نام اسلام هر کاری که دلشون میخواد میکنند . داداش ، کمک مون کن و روز قیامت شفیع ما باش به امید آزادی غزه و ظهور آخرین منجی جهان مهدی موعود خانم استیری #مسابقه شماره 24✅

دلنوشته از من ب‌داداشم 😊🌹 دلنوشته ک نمیشه گفت ولی مینویسم برای تویی ک بیشتر از خودم ب خودم آگاهی رفاقت همیشه دو سر داره ، همیشه هم دو سر بُرد نیستش ولی از لحظه‌ی وجودت فهمیدم برد چیه ، با وجودت زندگی رو بردم داداشم ‌بعضی آدما مرگ شون هم نعمت ، نعمتی شدی ک هرسال بیشتر از سال‌های قبل به چشمهایی دیده میشی ک رو ب همه بسته شده ب امید دیدار یاحق 😊🖐 کاربرmoon #مسابقه شماره 25✅

سلام و درود خداوند و همه ی ملائکه و اولیاء و انبیاء الهی بر شهید بزرگوار شهید مجید قربانخانی بسم الله الرحمن الرحیم راستش من دو سال پیش عرفه رفته بودم مشهد مقدس . در صحن حرم که بودم بعد از این که زیارت کردم و نماز زیارت خواندم ناخودآگاه صدایی در گوشم پیچید که دو رکعت نماز هم به نیابت شهید مجید قربانخانی بخوان اول فکر کردم یکی از آدم های که اونجا بود این حرف رو به من زده وقتی به اطرافم نگاه کردم دیدم هر کسی مشغول به خودش هست یعنی این حرف رو آنها نزدند . من ایستادم و همانجا دو رکعت نماز به نیابت از شهید خواندم بعد از نماز چنان آرامشی در وجودم ایجاد شد که غیر قابل وصف است اون روز از شهید خواستم که کمک کنه اربعین برم کربلا که به لطف و عنایت شهید من اربعین به کربلا مشرف شدم . سفر مشهد من در روز عرفه و این خاطره ی زیبا خیلی در ذهنم ماندگار شد . ان شاء الله که شهدا همه ما رو روز قیامت شفاعت کنند و دست ما را بگیرند کاربر سرم به فدای ... #مسابقه شماره26✅

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم #از‌_من‌_به‌_شهید‌_مجید تو احوال مرا ناگفته دانی.. اقبال لاهوری از خواهری دلتنگ و دل شکسته،به برادری مهربان... باز هم عقیده کردم تا برایت قلم بزنم،انگار کلمات دست و پای شان را گم کردند.حق دارند. هر وقت جلوی قاب عکست می ایستم و خواهرانه برایت حرف می زنم،آرام می شوم.این مشکلاتم هستند که با نگاهت دست شان می لرزد... قسمت است این بار هم بنشینیم و یاد داستان آشنایی مان بیفتیم. اینکه من اتفاقی،در یک روز زمستانی و برفی مستندت را ببینم و دیگر مهرت از دلم بیرون نرود. آرام آرام جای پایت در زندگیم محکم شد.منی که با کلمه‌ی شهید و شهدا غریبه‌ای سرد بیشتر نبودم،حالا نمیخواستم دقیقه‌ای از نفس هایم بدون تو بگذرد. مریدت شدم برادر...آرزوهای بزرگی که می خواست مرا به آزادی دنیا برساند،برایم رنگ باخت و تمام دنیایم شد همان شش گوشه‌ای که تو را متحول کرد.حتما یادت هست...جلوی آینه می ایستادم و چادر را با تردید سرم می کردم.از سنگینی‌اش نفسم می گرفت و دوباره تا روی شانه هایم سر می خورد،اما نجوای برادرانه‌ات در گوشم پیچید:من مجید هستم،الان ده روزه قلیون رو ترک کردم...روزی پونزده‌تا می کشیدم... باز خواهرانه غیرتی می شدم و چادر را روی سرم سفت می کردم.دیگر از سرم نیفتاد...جلوی تمام طعن و توهین ها ایستادم...مثل تو متحول شده بودم. قدم به قدم شناختمت... یادت هست؟؟!!ماه رمضان سال ۹۶...چقدر خسته بودم و دم غروب جلوی تلوزیون نشسته بودم که مادرت را دیدم...با دقت گوش کردم ببینم چه می گوید...من که تو را ندیده بودم.دلم به دیدن خانواده‌ات خوش بود.مادرت گفت:مجید متولد ۳۰ مرداد ۶۹... حتما حسابی به کارم خندیدی...دور افتخار در خانه میزدم و می گفتم:من و داداش مجید در یک روز و یک ماه به دنیا آمده‌ایم... دیگر هرسال یاد گرفته‌ام از تو تبرکی بخواهم...و حالا امروز...۳۰ مرداد،روز تولد من و تو...کاش جای دیگری بودم.در مسیر اربعین یا...کنار مزارت.اما به قول مولانا: ارنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد تو که با منی همیشه،چه ترا چه لن ترانی. کاش دعا کنی بعد این همه شباهتی که با هم داریم،سکانس آخر زندگی من هم مثل خودت شهادت باشد.باز هم نگاهت را از خواهرت دریغ نکن. برادرم...داداش مجید... به گوشی؟؟ تقدیم به نازنین برادرم...شهید مجید قربانخانی❤️ کاربر وصالی #مسابقه شماره27✅

به نام خدا به :شهید مجید از:سجادی هیچ آرزویی بهتر از شهادت نیست و من هرگز نمیتوانم جای شما شهید عزیز بیندیشم اما میتوانم به راه و هدف شما بیندیشم به اخلاص شما به خدادوستی شما... و ادامه گر و روشنای راه شما باشم با حفظ آرمانها و ارزشها با دفاع از حق با صیانت از اسلام و قرآن و در آخر با قدم نهادن در راه شهدا و شهادت شهادتت مبارک ای شهید به خون آغشته حمایت از اسلام بها دارد و بهای آن جان دادن برای اسلام است و شما عزیزم چه زیبا از اسلام حمایت کردی چه ایمان محکمی داشتی عزیزم درود خدا و رسول خدا بر شما شهدای مدافع حرم خانم سجادی #مسابقه شماره28✅

سلام داداش مجید تولدت تو آسمون ها مبارک 🌺🌺🌺🌺 تولد پسر من هم با تولد تو یکی هست اونم مثل تو ۳۰ مرداد بدنیا اومده . فردا میشه ۷سالش خیلی تو رو دوست داره و باهات ارتباط گرفته . گاهی که بابا و مامانت رو سر مزار میبینیم از بابا مجید می خوام تا برای پسر من هم دعا کنه اونم مثل یه بابای دوست داشتنی دست میکشه به سر پسرم و براش دعا میکنه 🌺 از مامان مجید که نگم برات خیلی خیلی دوسش دارم همیشه با لبخندش آرومم میکنه کلا یه حس خوبی داره 🌺😊 به خاطر همین همیشه پنجشنبه ها میاییم سر مزارت . شاید نوشته های من با دلنوشته های دیگران فرق داشته باشه .یعنی مال اونا خیلی باکلاس یا پر از حس باشه . ولی من نمی تونم مثل اونها بنویسم . داداش مجید از زمانی که باهات آشنا شدم خیلی حس خوبی دارم مخصوصا وقتی دلم میگیره و میام پیشت انقدر بهم آرامش میدی که اصلا متوجه نمیشم چند ساعت در کنارت بودم .خیلی وقت ها انقدر در کنارت بهم آرامش میده متوجه نیستم کی شب شد تا اینکه درگلزار بسته میشه و من باید دنبال دربون بگردم تا در رو برای من باز کنه .البته پیش خودمون باشه چند بار هم دعوام کرده 😊 داداش مجید به قول پسرم خیلی مخلصیم . تولدت مبارک ⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️ #شهیدمجیدقربانخانی کاربر بهیار #مسابقه شماره 29✅

🍃ای آشنای #ملکوت ، ای #حسرت ما درماندگان از عروج . . 🍃همه ی ما به توبه نیاز داریم .به قول قرآن ، #توبه_نصوح که گوشت تن گناهکارانمان را آب کنیم و از نو بسازیم آنچه تاکنون به زحمت #گناه روی هم انباشته ایم‌.😔 . 🍃مجید اسطوره ی زمان ما تویی‌ ‌، که از خیلی چیزها گذشتی و شدی #مجید_بربری . . 🍃آخ خدا ، نمی دانم چه حکمتی است. کسانی که #شوق تو دارند؛ جسم شان نیز می سوزد😞 . 🍃مجید همه گوشت و پوست تو ماند و فقط #استخوان هایت برگشت؛ پاکِ پاک ، بدون ذره ای از بوی تنت.😔 . 🍃کار خدا را که از کجا تو را برداشت و به کجا نشاند، ماها که فقط بلدیم حسرت بخوانیم ، بخوریم و حسرت بنویسیم .✍ . 🍃خدا بخواهد، استخوان های آدم نیز #زائر_علی_بن_موسی_الرضا خواهد شد . فقط یک شرط دارد باید پاک باشی یا اگر نیستی پاک شوی .🌹 . 🍃خداوندا پاکم کن و خاکم کن🥀 . کاربر جُون خادم المهدی #مسابقه شماره 30✅

بزودی اسامی عزیزان از طریق قرعه کشی اعلام‌میشه🙏💙

بسم الله.. سلام رفقا😁✋🏻 حال و احوالتون چطوره؟ اول جا داره یه تشکر ویژه کنیم از همه عزیزانی که با فرستادن ادیت ها و دلنوشته های جذابشون، محفل مسابقه ی شهید مجید رو گرم و روشن کردن🥰💚 خدا قوت به همگی🌹 ان شاءالله که همیشه در مسیر شهدا عاقبت بخیر باشید😊📿 🍃دیگه نوبتی هم باشه،نوبت چیه؟🤔 نوبت اعلام برندگان قرعه کشی مسابقه ی #از_من_به_شهید_مجید...🤩 که به رسم یادبود هدایایی تقدیم این بزرگواران خواهد شد✨ 🌟عزیزانی که قرعه به نامشون افتاده و برنده ی این مسابقه ی شهداییمون شدن لطفا هر چه سریع تر اطلاعات کامل خودشون رو به همون آیدی مسابقه ارسال کنن😇🎗 🎖هدایا ان شاءالله بعد از اربعین حسینی خدمت برگزیدگان ارسال میشه🥰 🔶محبانِ دیگه ای هم که اسمشون داخل لیست نیست اصلا ناراحت و نگران نباشن😎 مسابقه های جذاب دیگه ای تو راهه...😍 #در_مسیر_شهدا_باشید❤️

اسامی برندگان مسابقه ی #از_من_به_شهید_مجید... : 💠 در بخش ادیت عکسنوشته: 🔹کاربر شماره ی ۱۸_ مجنون 🔹کاربر شماره ی ۱۳_گمنام 🔹کاربر شماره ی ۲۲_💙 💠 در بخش دلنوشته: 🔸کاربر شماره ی ۴_ آقای مجید بوری 🔸کاربر شماره ۶_ آقای علی اکبر اقسام

سلام رفقا😍 طرح آجیل هرماه یادتونه🤔‼️‼️ میخوایم ان شاءالله یه طرح جدید دوباره انجام بدیم و لطفا کمک کنید و بگید چی باشه ؟!😁👌 برام بنویسید👇👇 @shahidghorbankhani69 #گروه‌فرهنگی‌_جهادی‌شهیدمجیدقربانخانی

بسم الله 🖐️ من زنده ام به عشق تو یاصاحب الزمان عج💐 #گروه‌فرهنگی‌_جهادی‌شهیدمجیدقربانخانی در نظر دارد نهم ربیع الاول (آغاز امامت امام زمان عج) پک خوراکی - رزق فرهنگی تهیه و توزیع نماید‌😍🥳🫔🍟🍩🍫🍬🍭🍿 «نذر ظهور» جهت واریز نذورات :

6037998207139782

مولاوردی @jahadi_shahidghorbankhani

#سایز‌استوری #نذرظهور

#کلیپ‌استوری #گروه‌فرهنگی‌_جهادی‌شهیدمجیدقربانخانی

برنده های عزیز هدیه های شما عزیزان پست شد😍👌 کد رهگیری رو برام بفرستن میفرستم خدمتتون💐🙏💚 صبور باشید😁

پست نذر امام زمان عج رو نشر بدین رفقا خدا خیرتون بده

رفقا هدیه هاتون رسید؟! برامون عکس بفرستید حتما😍

بسم رب الشهدا تو معجزه ی عشقی، تکرار نخواهی شد هم در دل هم جانی،  انکار نخواهی شد داداش مجیدم🫀 به مناسبت ششمین ماهگرد ازدواجم برای خرید هدیه کوچک به عنوان يادگاری برای همسرم از خانه خارج شدم خیابان را دور زدم نگاهم به ماشین پستچی افتاد منتظر رسیدن هدیه ام از طرف داداش مجید بودم ماشین را متوقف کردم و به سراغ پستچی رفتم پس از دیدن همه بسته ها به نامم رسید و گفت بله پست شما رسیده بی صبرانه مشتاق دیدن هدیه ام بودم‌ بسته را باز کردم از دیدن تصویر قشنگ داداش مجید به وجد آمدم قلبم آرام گرفت به راهم ادامه دادم اما هیچ مغازه ای باز نبود که من بتوانم کادو موردنظرم را خریداری کنم فهمیدم که بهترین هدیه را من از داداشم گرفتم عروسکی😍 که من عاشقش بودم و تسبیح و ارتباط با خدایی مزین با عکس داداش برای همسرم❤️ داداش مجیدم ممنوووووونم که همیشه هوامو داری🥺 نمیگم دستمو بگیر چون میدونم گرفتی ازت میخواهم هیچ وقت دستمو رها نکنی💙 ممنونم از بسته زیباتون مخصوصا کتاب‌ داداش اجرتون با داداش بسته ام در بهترین تاریخ و به موقع ترین وقت به دستم رسید😭 یک دنیا تشکر🙏🏻🙏🏻🙏🏻 #گروه‌فرهنگی‌_جهادی‌شهیدمجیدقربانخانی #مسابقه @jahadi_shahidghorbankhani