45.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
موکب بنت الهدی به سامرا رسیده بود
به رسم ادب اول رفتیم خدمت آقا و زیارت کردیم.
یکی مان مینشست همین جا که تصویرش را با شما به اشتراک گذاستیم و بقیه میرفتند زیارت.
و همین طور به نوبت اینجا حسابی با آقا درد و دل کردیم.
خواستیم در مسیری که انتخاب کردیم هدایت گر ما باشند
و....
و هر چه از این شهر بگوییم کم گفتیم...حال و هوای سامرا را شاید هیچ کجای دیگر نتوان یافت.اینجا مدفن پدر امام حی ماست. زیارتشان اصلا جور دیگری است
همین جا بود که تربت هایی که برایتان گرفتیم روزی ما شد.
#امام_عسکری_علیه_السلام
#سامرا
#عراق
#تربیت
#جهاد
#کودکانه
#جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_تربیتی_بنت_الهدی
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
جری شدن کودک😡😒
جُرْةُ الْوَلَدِ عَلى والِدِهِ في صِغَرِهِ تَدْعُو إلَى الْعُقُوقِ فى كِبَرِهِ.
فرمود: جرئ شدن فرزند هنگام طفوليّت در مقابل پدر، سبب مى شود كه در بزرگى مورد نفرين و غضب پدر قرار گيرد.
این که چه باید کردو چه نباید کرد تا کودک نسبت به پدر ومادر جری نشود آموختنی است.
این نکات در سیره وقول ائمه علیهمالسلام رو باید بررسی کرد و درست آموخت.
در سلسله وبینار های الفبای تربیت کودک همین مباحث رو به شیوه عملی صحیح یاد میگیریم.
که همبرای پدر و مادر ها و هم برای مربی ها مناسب هست.
برای شرکت در وبینار اینهفته ظریت محدود است
#امام_عسکری_علیه_السلام
#سامرا
#عراق
#تربیت
#جهاد
#کودکانه
#جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_تربیتی_بنت_الهدی
18.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
رو به گنبد و بارگاه سامرا کنار ما روی کالسکه اش با چشمان زیبا به ما نگاه میکرد.
رفتم جلو
سلام و احوال پرسی کردم
اسمش الوان بود
به زیبایی چشمهایش.
گفتم دوست داری هدیه ای به آقا بدهی
با اشاره گفت بله.نمیتوانست صحبت کند.گام به گام که قلب اریگامی را درست میکردم برایش، برق چشمانش بیشتر میشد
بعد که قلب درست شد
گفتم: هدیه ای از طرف الوان به امام
لبخند زد.
بعد گفتم:سيأتي و انت ستکون احد جنوده
فلتسعی لظهوره
#او_خواهد_آمد
#امام_عسکری_علیه_السلام
#سامرا
#عراق
#اربعین
#تربیت
#جهاد
#کودکانه
#جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_تربیتی_بنت_الهدی
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
سفرنامهاربعین ۷🌱
راوی ز.ش
برنامه ریخته بودم که یک روز در حرم کاظمین باشیم و اولین کارت ها را آنجا پخش کنیم. وقتی خواستیم وارد حرم شویم، با عزم جدی بانو هایی چشم در چشم شدیم که به هیچ وجه اجازه ی ورود ما با آن کوله های پر وسیله را به حرم نمی دادند. نا امید نشدم، با دست اشاره کردم که صبر کند و بر کلامم راندم که :«صَبُر.» پرچم را با آن رنگ دلربا و ریشه های طلایی رویایی در آوردم و نشانشان دادم. «سین» و «میم» هم مرتب پشت سرم در آن راهروی سنگیِ سفید با میله های آهنی تکرار می کردند که:«الموکب للاطفال!» و چشم های هر سه تایمان التماس می کرد که بگذارید وسایل را داخل بیاوریم و موکب کودکانمان را راه بیندازیم. بانوهای محافظ امنیت حرم کمی هم را نگاه کردند و در دل ما سه تا هم امید جوانه زد، اما یکدفعه جوانه اش خشکید وقتی آن ها متفق القول گفتند:«لا لا! امانات امانات!»
باز هم اصرار کردم ولی فایده ای نداشت . میم، دلداری ام می داد که :«بنده های خدا مجبورن. اینجا خیلی نا امنه.» و من دیگر نمیخواستم به چیزی فکر کنم. به اینکه روزهای بعد میخواهیم چه کنیم و موکب را میخواهیم از کجا شروع کنیم. وسایل را به امانات سپردیم. من، نگرانی هایم را هم جایی میان کوله چپاندم و آنها هم جا خوش کردند میان قفسه های شلوغ امانات. با دل و شانه ای سبک، از گشت حرم گذشتیم و بعد از دو سال دوری، سفره ی دلتنگیمان را پهن کردیم در حرم دو امام عزیزمان. سین میگفت:«اینجا عجیب شبیه مشهده.» و من و میم هم حرفش را تایید می کردیم. از نماز صبح جماعت حرم جا مانده بودیم. بعد از اینکه نماز صبحمان را سه تایی به جماعت خواندیم و زیارت کردیم، میم و سین را گم کردم اما نه گم کردنی که نگران کننده باشد. نفهمیدم چه شد. به خودم که آمدم، صبح شده بود و دیدم آن دو، همانجا کنار من، روی فرش های صحن کاظمین، دراز کشیده اند و شاید دارند خواب برپایی موکب را میبینند!
ادامه دارد ....
#ایران_قوی🇮🇷
#عراق
#امید🌱
#موکب
#اربعین
#تربیت_کودک
#مادر
#رشد
#زن
#مربی
#جهاد
#سرباز
#هنر
#تربیت
#کودکانه
#جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_تربیتی_بنت_الهدی
@jahadibentolhoda
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
سفرنامهاربعین ۸🌱
راوی: سین – باء
سفر اربعین ما، یک جورهایی یک سفر خانوادگی بود. همسر میم همراهش بود، خانواده ی همسر فرمانده هم همینطور؛ حاج خانم و حاج آقا و شیخ علی. من اما، تنها مانده بودم. قرار بود جایی، همسر فرمانده هم به ما بپیوندد و تا آن موقع، فرصت غنیمت بود که کنار فرمانده باشم و کمتر احساس تنهایی کنم. من و میم، کم تجربه ترین خانم های این سفر بودیم. برای همین موقع زیارت در کاظمین، با هم جفت شدیم. چشمم به فرمانده بود اما یک دفعه، در ورودی روضه، گمش کردم. میم زیادی خونسرد بود و این، حرصم را در می آورد. فقط می گفت:«نگران نباش حالا. پیداش میکنیم. یه جایی همین جاهاس.» و من فکر میکردم «همین جاها» یعنی دقیقا کجا؟
بالاخره بعد از کمی گشت و گذار در حرم و چشم دواندن بین انبود خانم هایی که چادرهایشان را روی سرشان کشیده بودند و روی فرش های یکی در میان چیده شده ی صحن، خوابیده بودند، فرمانده را پیدا کردیم. هر دو، دیگر حتی نای حرف زدن هم نداشتیم. نفهمیدیم چطور جایی نزدیک فرمانده پیدا کردیم و خوابیدیم. چشم که باز کردیم، آفتاب خودش را پهن کرده بود میان صحن. حاج خانم آمد پیشمان و گفت:«مردها دارن برنامه ریزی میکنن که بقیه سفر رو چطور پیش ببریم. بیاید بریم پیششون.»
قرار شد اول به سامرا برویم و بعد، برای زیارت شب جمعه خودمان را برسانیم کربلا.
سهم پرچمِ موکب، از کاظمین، عکسی بود که روبری گنبد و دسته جمعی انداختیم. صبحانه را از ذخیره ی کوله هایمان خوردیم و میم هم که انگار کفشش، پایش را اذیت می کرد برای خودش یک دمپایی خرید، البته بعد از کلی مشورت کردن و بالا و پایین کردن! قیمت ها حسابی نجومی بود و یک دمپایی ناقابل پلاستیکی برایش ۱۰۰هزار تومان آب خورد! می خواستیم ماشین بگیریم که یک کاروان کوچک دیگر هم همراهمان شدند. سر جمع شدیم ۱۵ نفر و یک وَنِ مسافر برِ عراقی را پر کردیم که راهی سامرا شویم.
ادامه دارد....
#عراق
#ایران_قوی🇮🇷
#امید🌱
#موکب
#اربعین
#تربیت_کودک
#مادر
#رشد
#زن
#مربی
#جهاد
#سرباز
#هنر
#تربیت
#کودکانه
#جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_تربیتی_بنت_الهدی
@jahadibentolhoda
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
سفرنامهاربعین ۹🌱
راوی: میم – سین
تا سامرا زیاد طول نکشید. همسفرهایمان هم حسابی آدم های خونگرمی از آب در آمدند. لهجه ی شیرین خراسانی داشتند و عزم راسخی در آمدن به این سفر که حسابی دلگرممان می کرد. بزرگ ِ کاروان ۶_۷ نفره شان، بانویی بود ۷۰ و اندی ساله. حسابی خوش صحبت و با نمک بود. وقتی رسیدیم سامرا از هم خداحافظی کردیم. ما رفتیم سمت موکبی که انگار بچه های حشد الشعبی سرپایش کرده بودند. غذا خوردیم و با چای عراقی و آب خنک، پذیرایی شدیم. فرمانده حتی موقع استراحت هم بیخیال بچه ها نمی شد. یک دختربچه ی عراقی را همانطور که یک قاچ باریک هندوانه در دستهای کوچکش گرفته بود و گاز میزد، کنار خودش نشانده بود و داشت با او حرف میزد. به این می گویند یک مربی بدون مرز و بدون چارچوب! امانات سامرا، زیاد سر و سامان دار به نظر نمی رسید! درواقع خبری از ساز و کار امانات نبود. همسرم گفت منتظر میماند و می ایستد کنار وسایلمان تا ما برویم زیارت. همراه سین و فرمانده، رهسپار کفشداری شدیم. با شوق کفشهایمان را دادیم به آقای کفشدار و گفتیم:«شکرا شکرا!» او هم با لبخند گفت خواهش میکنم. وقتی فهمیدم فارسی بلد است و من چقدر با اعتماد بنفس سعی کرده ام از او به زبان عراقی تشکر کنم حس کردم انگار دستم انداخته اند. نمیدانم چه شد که یک دفعه بهمان یک کیسه ی کوچک داد که تویش را از تربت سامرا پر کرده بودند. چشم های هر سه مان برق زد و سین، از آقای کفشدار پرسید::«میشه بازم بهمون از این تبرکی ها بدید؟» آقای کفشدار گفت که باید از بخش نذورات بگیریم و نشانی اش را داد. سه تایی به سمت حرم پرواز کردیم.
ادامه دارد...
#عراق
#ایران
#امید
#موکب
#اربعین
#تربیت_کودک
#مادر
#رشد
#زن
#مربی
#جهاد
#سرباز
#هنر
#تربیت
#کودکانه
#جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_بنت_الهدی
#گروه_جهادی_تربیتی_بنت_الهدی
@jahadibentolhoda
ما چه جور کار جهادی ای داریم انجام میدیم؟🤔🌱
🇮🇷________
سعی میکنیم در کانال مون از تجارب کار جهادیِ تربیتیِ میدانی ، اون هم با مخاطب کودک و نوجوان در سطح کشور براتون بگیم✌️🇮🇷
با جستجوی عناوین زیر به مطالب مرتبط دسترسی پیدا میکنید.
همراه مون باشید 💌
برنامه تلویزیونی #خط_شکن
#گفتگوی_ویژه_خبری ۱۴ خرداد شبکه خبر
https://telewebion.com/episode/0x6dd1057
نکات اردو بری دختران (قم)
فارس _ بوشهر
سرویه ی مقاومت
اعتکاف دانش آموزی
#قصه_نور
#کارگاه_خانم_مربی
#موکب
#امام_زمان
#سلام_فرمانده
#نکته_تربیتی
#مرز
#آسیب_های_تربیتی
#اربعین
#سیستان_بلوچستان
#پویش_ایران_عزیز
#پویش_همدلی_با_کودکان_غزه
#هم_سفره_نور
#کتاب
#سفرنامه
#جهادی
#ختم_قرآن
#شجاعت
#یلدای_مهربانی
#اخلاق_شهیده_بنت_الهدی
#حدیث_عنوان
#قرن_جدید
#حدیث_تربیتی
#سرباز
#قم
#زیارت_نیابتی
#مسابقه
#افغانستان
#عراق
#خاطرات
#دهه_فجر
#فارس
#خوزستان
#صدقه
#ایرانگرد_کوچک
#کرمان
#زهکلوت
#پیتزا
۰
5.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عراقُ المجدِ و الاباء، عراقُ الجودِ و العطاء، بسطتَ الکَفّ بالاخاء
#عراق
#نجف
#اربعین
#اربعین۱۴۰۳
#موکب_بنت_الهدی
@jahadibentolhoda
شما شمع را کی روشن میکنید ؟
وقتی سر پا و ایستاده باشد
به افتاده و خوابیده که نور نمیدهند
خداوند هم نورانیت را به کسانی خواهد داد که اهل قیام اند ، آن هم قیام در شب.
📚برگرفته از کتاب : مثل حبه های قند
محمدرضا رنجبر
________________🕯
فرمود :
تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا ...
شبها از بستر گرمونرم برمیخیزند و خدا را با بیم و امید صدا میزنند ...
#قرآن_مهجور
#برخیز
#شب
#خانممربی
#نورهدایت
#برکت_سحر
#سحرنشینی
#رزق
#علم
#تربیت
#موکب
_________
پ.ن : تصویر موکب بنت الهدی
#عراق _ #کربلا المقدسه
@Jahadibentolhoda
🚩
موکب بنت الهدیInShot_۲۰۲۵۰۸۱۱_۱۸۴۷۱۶۷۱۸_1.mp3
زمان:
حجم:
2.98M
و این صدایی از غزه است که گوش میدن ...
#بخشفارسیزبانان
#موکب
#عراق
#حماسه
#غزه
#اربعین
#کودکنوجوان
@jahadibentolhoda
🎧