eitaa logo
جهادنگار | صادق مفرد
228 دنبال‌کننده
559 عکس
201 ویدیو
15 فایل
جهانگار | صادق مفرد "روزهای جهاد، تنها روزهای زنده زندگیست." برای ارتباط با ادمین و مشاهده سایر صفحات مجازی، به این لینک مراجعه کنید: https://zil.ink/jahadnegar
مشاهده در ایتا
دانلود
جهادنگار | صادق مفرد
. ایام آغاز سال تحصیلی است و موج کمک های مردمی برای تامین لوازم التحریر برای کودکان کم بضاعت شروع شده البته در پایان این موج هستیم ولی دلم نیامد چند نکته ای ننویسم اصل این موضوع، اتفاق خوبی است و خدا اجر بده به کسانی که بانی امر اند و برکت بده به روزی کسانی که کمک می کنند و خوش‌بحال کسانی‌که بعضا از تجمل و مازاد بسته لوازم التحریر فرزند خودشون کم می کنند و به دیگران کمک می کنند اما روی صحبت بنده با مجریان این‌ طرح ها و شیوه اجرا و تبلیغات دهه شصتی است! چه ضرورتی دارد شخصیت، غرور و عزت کودک را برای گزارش دادن، قهرمان‌بازی و یا جلب حمایت های بیشتر زیر سوال ببریم؟ کودکی که در این سن دائم خوانده می‌شود و با خنده های تصنعی تصویرش در فضای‌مجازی پخش می شود با چه امیدی درس بخواند؟ وقتی خودمان را ناجی و عده زیادی را محروم معرفی می‌کنیم چه انتظاری داریم استعادهای درونی کودک رشد پیدا کند درحالی که خودش را چند پله پایین از اقشار دیگه جامعه می داند چه ایرادی دارد ما این بسته ها را به دانش آموزان هدیه کنیم و از آنها بخواهیم خودشان درمنزل به کودکشان هدیه کنند؟! با این کار و جایگاه خانواده هم حفظ کردیم و برای کودک قهرمانانی پوشالی نساختیم که احساس کند علاج مشکلاتش اشخاص،‌ سلبریتی ها، نهادها، خیریه ها و موسسات و سایر مجموعه های مداخله گرند و به محض خروج آنها دوباره خودشان‌می‌مانند و خانواده ای که قدرت تامین مایحتاج اولیه اش را ندارد این ماجرا تسری پیدا می‌کند به مراسم‌های آنچنانی اهدای که بعضا کل محله یا روستا می‌فهمند فلان دختر با کمک مردم عروس شد! قطعا راهکارهای بهتری‌برای نمایش فعالیت های وجود دارد پینوشت: این روزها دائما واژه و را می شنویم مواسات یعنی هرکس حواسش به اطرافیانش باشد به گونه ای که کسی در جامعه نماند و این مفهوم واقعی است این مهم منحصر نمی‌شود به کمک مالی بلکه گاهی نیاز هست برای اطرافیان مان از فکر و آبرویمان هزینه کنیم بعضی رفتار ها متاسفانه به عرف تبدیل شده و خیلی از مجموعه‌ های خیر ندانسته اقداماتی را انجام‌می‌دهند که تاثیرش در دراز مدت قطعا محروميت زدایی و نیست ما مکلفیم به این مجموعه ها در کنار کمک مالی کمک فکری‌بدیم
. دیدار دانشجویان در خرداد ماه سال گذشته یکی از ویژه ترین دیدار ها در سال های گذشته است علت این ویژه بودن به این برمی گردد به تشریح بیانیه گام دوم و برنامه چهل ساله دوم انقلاب در این جمع نخبگانی آقا در این دیدار اشاره می کنند: *اکنون نیازمند حرکت عمومیِ منضبط، پرسرعت و همراه با پیشرفتِ محسوس و با محوریت جوان متعهد و حزب اللهی، به سمت چشم انداز و اهداف بلند انقلاب اسلامی هستیم* و بعد نمونه‌هایی از کارهایی که میتواند *نسل جوان را در نقش و شأنِ محور بودنِ حرکت عمومی جامعه کمک کند* را اشاره می کنند که یکی از این راهکارها *فعالیت های جهادی* است و در نهایت هم می فرمایند: *اگر چنانچه ان‌شاءالله شما جوانها با این حرکتها پیش بروید و زمینه را برای روی کار آوردن یک دولت جوان و حزب‌اللهی آماده کنید، بنده معتقدم که بسیاری از این نگرانی‌های شما و دغدغه‌های شما و غصّه‌های شما پایان خواهد پذیرفت* با عنایت به این مقدمه سوال بنده از دوستان جهادی خودم این هست که برای این مهم با توجه به نزدیک بودن ایام انتخابات غیر از روال عادی و منطقی و اثر طبیعی که این حرکت های جهادی در دراز مدت دارد باید چه اقدام منضبط، پر سرعت و همراه با پیشرفت محسوس داشته باشیم؟
. سه روز در خدمت نمایندگان گروه های جهادی از استان های مختلف بودیم نشستی که انسجام و هم‌افزایی بین رفقای جهادی رو دنبال می کرد رفقای خوب مون که به رای هم استانی هاشون بار نمایندگی و خادمی رو به دوش‌می کشند اینجا هم قسم شدند تا برای عمومی کردن گفتمان جهادی و فراگیر شدن شعار عدالت و پیشرفت با هم منسجم شوند قطعا همچنان در ابتدای راه هست و این نهال روز به روز درحال توانمند شدن از دبیران کارگروه اقتصادی مجامع هم تشکر می کنم و امیدوارم نشست این دوستان هم در موثر باشه در این نشست برادر خوبم آقا ضرغام پرنیان بعد از چندین ماه توفیق خادمی در مجمع اول و مجمع دوم ، دبیری مجمع را به اقای ایرانی سپردند و همچنان در هیئت رئیسه مجمع ان شالله حضور فعال دارند برای هر دو عزیز توفیق خدمت بیشتر دارم خداقوت به دوستانی که میزبان این برنامه خوب بودند و ممنون از تشریف فرمایی کلیه ميهمانان عزیز مون از جهادی ها تا نماینده نهادها
. انسجام و ما ادراک انسجام امسال روزی مون شد در جمع دوستان جهادی مون باشیم از بچه های باصفای شهید کاظمی تا گروه جهادی استاد فرقانی و خاص تر از همه بچه های استان عکسی که می بینید متعلق هست به نمایندگان جهادی استان و هر کدامشان نماینده جهادی یک شهرستان اند چند روز پیش میزبان دبیران مجامع کشور بودیم یادمه در مورد انسجام گروه های جهادی صحبت هایی شد و ایده های خوبی مطرح‌شد این کار بنظرم یه ایده خوب و قابل تکثیر هست. عموما جهادی ها حول جمع می شن و مشق کار مشترک می کنن بنظرم صحبت کردن درمورد اهمیت کار مشترک و منسجم کفایت نمی کنه، مقدمه اون یه عملیات مشترکه تا آدم ها از گویش ها، تیپ ها و رفتار های مختلف دور هم‌جمع بشن و شن بعد برای کارهای بزرگ آماده بشن شاید این حرف بنده رو قبول نداشته باشید ولی معتقدم جریان جهادی کشور بیش از پول و امکانات به اتحاد و انسجام نیاز داره تا بتونه در متن پیشرفت کشور باشه بخوام‌این‌حرف رو باز کنم‌قدیمی تر ها بیشتر تایید می کنند چون چشیدند هر چه به لایه حاکمیت نزدیک می شیم چطور از کوچکترین فاصله بین بچه ها استفاده می کنند. ممنون از میزبانی دوستان خوب مون در استان لرستان الحمدلله این اربعین هم با اربعینی ها بودیم پینوشت: قدیمی های می‌گفتن سخت ترین کار نگه داشتن نیروها در حالت آماده باش بود! ولی تا صحبت می شد همه میومدن پای کار
جهادنگار | صادق مفرد
. در این چند سال حوادث زیادی رو تجربه کردیم. عزیزانی بودند در جمع ما که بی سر و صدا ولی پر تلاش و با اخلاص برای‌مستضعفین عمرشون و جوانی شون رو گذاشتند و انگار عیارشون متفاوت بود که خدا از بین صدها هزار نفر جهادگر اینها رو انتخاب کرد برخی شون رو از نزدیک می شناختم مثل ، برخی گمنام بودن ولی وقتی پای حرف دوستان و آشناهاشون نشستیم فهمیدیم چه سیر و سلوکی داشتند در مراسم و خاکسپاری خیلی هاشون بودم، زیر تابوت رفتم، ناله خواهر و مادر َشنیدم ، قد خم شده پدرها دیدم ولی روضه اش متفاوته کسری دانشجوی پزشکی دانشگاه بقیه الله بود، تو بین بچه های بسیج دانشجویی بیش از همه دل پزشک های بیمارستان رو به خودش جذب کرده بود. دقیقا با همین چهره معصومش و با این لبخندهای دلنشینش‌آدم های زیادی رو درگیر کار کرده بود وقتی از منطقه تماس گرفتند و گفتند ماشین بچه های پزشکی (دانشگاه شاهد و بقیه الله و بهشتی) تصادف کرده و کسری به شهادت رسیده حالم‌خراب شد از بچه های دانشگاه جویا شدم گفتن کسری‌تک فرزند خانواده است و خانواده اش به شدت روش حساسه. جوری‌که چند ساعت پیشش باشی حتما پدرش بهش زنگ می‌زنه و همین شد وقتی پدرش‌با بیمارستان تماس گرفت و منشی ناشی بدون مقدمه خبر فوت را اعلام کرد پدرش دچار شک عصبی شدند و به رحمت خدا رفتند روضه اینجاست که تا چند روز پیش خانواده ای بود ولی الان از این خانواده فقط‌ یک‌ مانده مراسم خاکسپاری امروز تلخ ترین روز زندگیم بود شاید اگر رفقای جهادی کسری نبودند تشیع دو پیکر خیلی سخت انجام‌می شد می‌دونم باید عدالت رو در پرداختن به رعایت کرد اما بر خودم وظیفه می دونم برای کسری به عنوان اسوه دانشجویان‌پزشکی بیشتر انرژی بذارم امروز تمام امید و آرزوی یک خانواده خاک شد از خانواده کسری فقط یک مادر مانده لذا از بزرگتر ها می‌خوام برای کسری پدری کنن از رفقای جهادیم می‌خوام براش برادری کنند از خانم‌ها می‌خوام براش خواهری کنند همه روضه خون باشید همه رسانه باشید همه مبلغ باشید اینها همه چیزشان را دادند ، این خون ها اگر مارا مصمم‌تر، نوکر تر و منسجم تر نکنه اون دنیا کارمون گیره
. 📜 «معجزه‌ی انقلاب این است که بعد از چهل سال شما می‌بینید جوان مؤمن مسلمان که نه را دیده است، نه را دیده است، نه دوران دفاع مقدّس را دیده است، امّا امروز با روحیه‌ی انقلابی، مثل همان جوانِ اوّلِ انقلاب میرود وسط میدان و با علاقه، با احساس مسئولیّت، با شجاعت تمام در مقابل دشمن می‌ایستد.» ۹۷/۹/۲۱ تابلو مهرماه ۱۳۹۹ تکنیک: سایز: 40*60
. مکمل کار و و با کسانی است که در اداره امور کوتاهی می کنند و الا هرسال در فصل بارندگی عده باید نگران منازل شان باشند و عده ای آماده اعزام به مناطق زده هرچند برخی از این حوادث قابل پیشگیری و مدیریت صد در صدی نیستند و نیروهای جهادی فارغ از اهتمام آقایان و برگرفته از ایمان و باور قلبی شون همواره در صحنه حضور دارند اما اندکی و قطعا این خسارات را کاهش می دهد خداقوت می‌گم به دوستان جهادی حاضر در مناطق سیل زده و اگر در انتهای صف، عده ای اتو کشیده به همراه دوربین و درحال توزیع آب معدنی! دیدید تعجب نکنید اینها کسانی اند که باید زیرساخت ها را درست می کردند خصوصا بعد از تجربه تلخ سیل گذشته
جهادنگار | صادق مفرد
. کتاب این کتاب نوشته دکتر محمد رضا شیخ الاسلامی از فعالین جهادی و مربیان تربیتی (مسئول گروه شهید رحیمی) است . نکات خوبی که از کتاب برداشت کردم: - روستا از کلمه رُستن و روییدن گرفته شده و معنا ندارد در ادامه اش واژه محرومیت بیاید - در بررسی ویژه های متقین آمده است : *و فی اموالهم حق للسائل و المحروم* از این ایه می توان تقسیر کرد: - فقیر و محروم شباهت و تفاوت هایی دارند هر دو نیازمند اند اما محروم نیازش را ابراز نمی کند و حیا می کند ولی فقیر مسئلت می کند لذا نحوه مواجه با این دو نیز متفاوت است - اینکه در آیه می فرماید حق معلوم ( و نه سهم معلوم) یعنی برای محرومین تکلیف داریم نه صرف تسویه حساب مادی که با منت یه ملبغی بدهیم و دیگر کاری نداشته باشیم - واژه مال در این آیه همه نوع دارایی محسوب می شود یعنی از همه برخوداری هایتان در دنیا حقی برای منع شدگان از حقوق لحاظ کنید - فقیر توانایی اشتغال و تغییر را ندارد اما محروم ناتوان و بی استطاعت نیست بلکه در شرایطی است که نیازمند است - عرف جامعه استفاده از عنوان محرومیت برای روستا و حاشیه شهر را به قدری رایج کرده که استفاده از این واژه یک امر عادی محسوب شده و از زبان سیاستگذاران، صاحب نظران، رسانه، فعالان فرهنگی تربیتی و .. تثبیت شده است. - ساکنان این مناطق به یک اجبار عمومی محروم خوانده می شوند و هر روز در حال مرور باور محرومیت در درون خویش هستند. - خطاب محروم به نوجوان روستایی به مرور عزت نفس و خودباوری او را از بین می برد. - ثروت واقعی دارایی و ارزشی است که با پول قابل خرید و فروش و یا سرقت نباشد. نظیر ایمان، صداقت، شرافت، سلامتی و .. این ما هستیم که مشخص می کنیم چه چیزی خوشبختی باشد و چه چیزی نه . البته این به معنای کم اهمیت بودن درآمد نیست ولی بین پولدار بودن و رضایت از زندگی و خوشبختی ملازمه ای و قطعیتی وجود ندارد. - با پایان باور محرومیت و رشد باور ما می توانیم مفهوم روستای مستعد و توانمند شکل می گیرد - تمرکز بر مربی گری پایدار و نه کوتاه مدت و نوبه ای، نوآوری و ساختارشکنی بجای یکنواختی و تکرار محتوایی به جریان های مکمل کمک می دهد بتوانند اثر گذاری بیشتری در رشد مناطق داشته باشند. - فرایند رفع باور محرومیت: - هنر گوش دادن موثر و فعال که نیازمند صبر حوصله و دقت بالاست. نیاز هست هر یک از اعضای جریان های مکمل حداقل با یک نفر در روستا دوست شوندارتباط دائمی بگیرند و حرف هاشون رو بشنوند و به او بپردازند و نه صرفا یک محتوای از قبل اماده شده را برای مخاطبین ارائه دهند. ادامه 👇