1192_lobolmizan.ir_698_ماه رجب (1).pdf
542.2K
📚کتاب #ماه_رجب، ماه یگانه شدن باخدا
🖌نویسنده #اصغر_طاهرزاده
#رجب #جهان_کتاب #کتابهای_رایگان
@jahaneketab
📚کتاب #مرگ_قسطی
🖌نویسنده #لویی_فردینان_سلیمن
درباره کتاب:
کتاب مرگ قسطی، رمانی نوشته لویی فردینان سلین است. اولین رمان سلین، «سفر به انتهای شب» و دنباله ی آن، یعنی همین کتاب، نوعی جدید از داستان نویسی را به وجود آوردند و صداقتی را نسبت به افکار و کارهای نویسنده ارائه کردند که مخاطبین تا به حال در هیچ اثری ندیده بودند. در رمان مرگ قسطی، کاراکتری به نام فردینان باردمو که به نوعی، تداعی کننده ی شخصیت و زندگی خود سلین است، بیماران فقیری را در پاریس معالجه می کند که معمولاً پولی به او نمی دهند اما از وجود او کمال استفاده را می کنند. روایت داستان به صورت خطی دنبال نمی شود و گهگاه به دنیای خاطرات گذشته و حتی رویا و فانتزی سرک می کشد. این رمان شگفت انگیز از یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم، تجربه ای فراموش نشدنی و منحصر به فرد برای مخاطبین است.
@jahaneketab
یک آیه یک قصه (2).mp3
3.57M
قسمت 2️⃣
📜سوره مبارکه اسراء آیه ۲۳
🔹و قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً..🔹
#یک_آیه_یک_قصه
@jahaneketab
یک آیه یک قصه (3).mp3
3.3M
قسمت 3️⃣
📜سوره مبارکه فصلت آیه ۱۲
🔹..وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ🔹
#یک_آیه_یک_قصه
@jahaneketab
یک آیه یک قصه (4).mp3
2.99M
قسمت 4️⃣
📜سوره مبارکه نحل آیه ۱۸
🔹و إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ🔹
#یک_آیه_یک_قصه
@jahaneketab
#یک_تیکه_کتاب 📚
هیچ وقت اون کریسمس یادم نمیره!
وقتی به دنیا اومدم پدرم اسمم رو گذاشت آرتور،به خاطر علاقه ای که به آرتورشاه داشت!هر وقت بغلم می کرد می گفت:آرتورشاه،پسرم تو باید سعی کنی همیشه برنده باشی.
برخلاف حرف پدرم من همیشه یه بازنده بودم،این قابلیت رو از بچگی نمایان کردم،اما در همسایگی ما خانواده ای زندگی می کردن که یه پسر هم سن و سال من داشتن،بدجوری بهش حسودیم میشد،اسمش سام بود،از اون بچه خوشگل ها که انواع خوش شانسی ها رو به ارث بردن
من و سام تو همه مسابقاتی که توی شهرمون برگزار می شد شرکت می کردیم،از شنا و دوچرخه سواری گرفته تا نقاشی،پدرم هم همیشه بین تماشاچی ها بود و فریاد میزد:آرتور شاه،آرتور شاه!
اما من هیچ وقت نبردم و همیشه سام قهرمان می شد،بعد از هر شکست احساس می کردم پدرم چند سال پیرتر شده.
تا اینکه یه روز ما رو واسه گروه سرود شب کریسمس انتخاب کردن،قرار بود در سرود فقط یه نفر تک خوانی کنه،واسه همین رقابت شدیدی بین من و سام درگرفت،تا جایی که مربی روزی چند ساعت با ما تمرین می کرد،اما در آخر سام انتخاب شد،دوست داشتم بزنم گردنش رو بشکنم.سرشار از مالیخولیا برگشتم خونه اما نتونستم به پدرم بگم باز شکست خوردم،گفتم من انتخاب شدم و شب کریسمس من می خونم. پدرم در حالی که چشم هاش برق می زد گفت:آرتور شاه!
شب کریسمس رسید و می دونستم که اگه حرکتی نزنم بدون شک پدرم سکته می کنه،واسه همین چند ساعت قبل از اجرا با یه نقشه از پیش کشیده شده وقتی سام رفت تو انباری تا لباس عوض کنه،در رو از پشت روش قفل کردم و کلید رو انداختم توی توالت و سیفون رو کشیدم!
اون شب کلی تماشاچی اومده بود،تا چند دقیقه قبل از اجرا منتظر سام موندیم و وقتی مربی دید خبری ازش نیست به من گفت تو بخون.از خوشحالی بال درآوردم،بالاخره داشتم برنده می شدم،ولی یکهو سروکله سام پیدا شد،نفهمیدم چطور در رو باز کرد ولی هرچی بود مربی گفت که اون بخونه
سرود شروع شد اما وقتی نوبت سام شد،نخوند،خیره مونده بود به کف زمین،مربی به من اشاره کرد،من خوندم و همه کلی کیف کردن،درطول اجرا نگاهم به پدرم بود که اشک می ریخت،حس می کردم توی دلش داره میگه:آرتور شاه.
بعد از اینکه اجرا تموم شد،سام به بچه ها گفت که سرما خورده اما فقط من میدونستم که سرما نخورده بود. چندماه بعد سام و خانواده اش از شهر ما رفتن.
چند سال بعد که سام رو دیدم بهم گفت که قفل اون انباری رو پدرت شکست.
📚 آنتارکتیکا، هشتاد و نه درجه جنوبی
✍ #روزبه_معین
@jahaneketab
📚کتاب #من_و_مولانا
🖌 نویسنده #ویلیام_چیتیک
درباره کتاب:
مولانا به یکی از پرفروش ترین شاعران در آمریکای شمالی تبدیل شده است. عملا هر زندگی نامه ای برخورد وی با شمس تبریزی ، عارف سرگردان را که همراه محبوب او شد ، برجسته می کند. مولانا دانشمندی هوشیار بود و به حلقه کوچکی از دانشجویان قانون و الهیات می آموخت، اما شمس او را به یک فداکار موسیقی، سماع و شعر تبدیل کرد. سپس ، پس از سه سال ، او ناپدید شد ، و دیگر هرگز پیدا نشد. مولانا برای همیشه نزدیک ترین دوست و نیز آموزگارش را از دست داد. این میل و اشتیاق مولوی برای شمس گمشده بود که وی را به یکی از بزرگترین شاعران جهان تبدیل کرد. هنگامی که مولانا و شمس صحبت می کردند ، اعضای حلقه یادداشت هایی بر می داشتند که توسط نسل های بعدی حفظ و بعضا کپی می شد و در نهایت در کتابخانه های مختلف پراکنده در اطراف ترکیه قرار می گرفت. این کتاب آنها را به روشی تنظیم می کند که معنی و زمینه ی یادداشت ها را روشن کرده و ارتباط آن ها را با واژه نامه مشخص می کند. کتاب من و مولانا زندگینامه ی حیرت انگیز مردی است که مولوی را از یک معلم دینی به بزرگترین شاعر عشق عرفانی جهان تبدیل کرد.
@jahaneketab
📚کتاب #رنج_و_سرمستی
🖌 نویسنده #اروینگ_استون
درباره کتاب:
کتاب «رنج و سرمستی» رمانی نوشته «اروینگ استون» است که اولین بار در سال 1958 انتشار یافت. «استون» در این رمان به شکلی کاملا باورپذیر و ملموس، به «میکل آنژ» زندگی می بخشد. او شش سال را به نوشتن این کتاب اختصاص داد و تمام 495 نامه به جا مانده از «میکل آنژ» را همراه با تمام یادداشت ها و قراردادهای او ترجمه کرد. «استون» همچنین چندین سال در ایتالیا ساکن شد تا بیشترین میزان آشنایی را با جهانی که «میکل آنژ» در آن ساکن بود، به دست آورد. در انتهای کتاب، احساس خواهیم کرد که «میکل آنژ» را کاملا می شناسیم: مسائل خانوادگی او، رقابت هایش، حامیان او از جمله «لورنزو مدیچی»، دوستان وفادار و خیانتکارش، و البته از همه مهم تر، عشق و شیفتگی او نسبت به خلق آثار هنری.
@jahaneketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«مرا در ابتدای این سطر
تنها مگذار.
که این جای خالی را
هیچ داستانی نمیتواند پر کند.»
خیالِ خوش عاشقانه من
همیشه توئی آخرین راهم....
@jahaneketab