📚 کتاب #آگهی
🖌نویسنده #ناتالیا_گینزبورگ
درباره کتاب:
کتاب آگهی یکی از عناوین کارنامهی ناتالیا گینزبورگ به شمار میرود. این اثر کوتاه، نمایشنامهای اجتماعی - روانشناختیست که در سه پرده روایت میشود. شخصیت اصلی نمایشنامهی آگهی، زنی به نام ترزا است. او که زندگی خالی از شور و هیجان، و گذشتهای آکنده از خاطرات تلخ دارد، برای فرار از دستِ دیوِ افسردگی، تصمیم میگیرد که خانهاش را با زنی دیگر سهیم شود. از همین رو، آگهیای در روزنامهها پخش میکند، و در آن بخشی از خانهی خود را برای اجاره به متقاضیان پیشنهاد میدهد. از قضا زنی جوان به نام النا، آگهی مذکور را میخواند و با ترزا تماس میگیرد. قرار و مدارها خیلی زود گذاشته میشود، و النا برای زندگی نزد ترزا میآید. طولی نمیکشد که ترزا برای همخانهی جدیدش خیلی زود سفرهی دلش را باز میکند. ترزا طی مکالماتی، از گذشتهی دشوار خود برای النا میگوید؛ از معشوق جفاکارش، لورنتسو، که او را رها کرده است. روزی از روزها، اتفاقاً سروکلهی خود لورنتسو در خانه پیدا میشود و...
📖 #کتابهای_رایگان در کتابخانهی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
آگهی(@ocbooks).pdf
حجم:
1.35M
📚 کتاب #آگهی
🖌نویسنده #ناتالیا_گینزبورگ
#کتابهای_رایگان
#جهان_کتاب
📖 #کتابهای_رایگان در کتابخانهی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب #آگهی
🖌نویسنده #ناتالیا_گینزبورگ
درباره کتاب:
کتاب آگهی یکی از عناوین کارنامهی ناتالیا گینزبورگ به شمار میرود. این اثر کوتاه، نمایشنامهای اجتماعی - روانشناختیست که در سه پرده روایت میشود. شخصیت اصلی نمایشنامهی آگهی، زنی به نام ترزا است. او که زندگی خالی از شور و هیجان، و گذشتهای آکنده از خاطرات تلخ دارد، برای فرار از دستِ دیوِ افسردگی، تصمیم میگیرد که خانهاش را با زنی دیگر سهیم شود. از همین رو، آگهیای در روزنامهها پخش میکند، و در آن بخشی از خانهی خود را برای اجاره به متقاضیان پیشنهاد میدهد. از قضا زنی جوان به نام النا، آگهی مذکور را میخواند و با ترزا تماس میگیرد. قرار و مدارها خیلی زود گذاشته میشود، و النا برای زندگی نزد ترزا میآید. طولی نمیکشد که ترزا برای همخانهی جدیدش خیلی زود سفرهی دلش را باز میکند. ترزا طی مکالماتی، از گذشتهی دشوار خود برای النا میگوید؛ از معشوق جفاکارش، لورنتسو، که او را رها کرده است. روزی از روزها، اتفاقاً سروکلهی خود لورنتسو در خانه پیدا میشود و...
@jahaneketab