eitaa logo
کتابخانه رایگان (جهان کتاب) 📚🇮🇷
41.4هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
296 ویدیو
9.9هزار فایل
🌍جهانی از کتاب برای کتابخوان ها #داستانی #فلسفی #روان‌شناسی 📮پیشنهادات و تبلیغات: @admin_ketabs استفاده از کتابها با ذکر منبع(لینک کانال)مجاز است. کتاب‌های این کانال از سایت‌های مختلف تهیه شده، اگر کتابی، حق مولف را سهوا رعایت نکرده،اطلاع دهید
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 کتاب 🖌نویسنده درباره کتاب: کتاب آگهی یکی از عناوین کارنامه‌ی ناتالیا گینزبورگ به شمار می‌رود. این اثر کوتاه، نمایشنامه‌ای اجتماعی - روانشناختی‌ست که در سه پرده روایت می‌شود. شخصیت اصلی نمایشنامه‌ی آگهی، زنی به نام ترزا است. او که زندگی خالی از شور و هیجان، و گذشته‌ای آکنده از خاطرات تلخ دارد، برای فرار از دستِ دیوِ افسردگی، تصمیم می‌گیرد که خانه‌اش را با زنی دیگر سهیم شود. از همین رو، آگهی‌ای در روزنامه‌ها پخش می‌کند، و در آن بخشی از خانه‌ی خود را برای اجاره به متقاضیان پیشنهاد می‌دهد. از قضا زنی جوان به نام النا، آگهی مذکور را می‌خواند و با ترزا تماس می‌گیرد. قرار و مدارها خیلی زود گذاشته می‌شود، و النا برای زندگی نزد ترزا می‌آید. طولی نمی‌کشد که ترزا برای هم‌خانه‌ی جدیدش خیلی زود سفره‌ی دلش را باز می‌کند. ترزا طی مکالماتی، از گذشته‌ی دشوار خود برای النا می‌گوید؛ از معشوق جفاکارش، لورنتسو، که او را رها کرده است. روزی از روزها، اتفاقاً سروکله‌ی خود لورنتسو در خانه پیدا می‌شود و... 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب 🖌نویسنده درباره کتاب: کتاب آگهی یکی از عناوین کارنامه‌ی ناتالیا گینزبورگ به شمار می‌رود. این اثر کوتاه، نمایشنامه‌ای اجتماعی - روانشناختی‌ست که در سه پرده روایت می‌شود. شخصیت اصلی نمایشنامه‌ی آگهی، زنی به نام ترزا است. او که زندگی خالی از شور و هیجان، و گذشته‌ای آکنده از خاطرات تلخ دارد، برای فرار از دستِ دیوِ افسردگی، تصمیم می‌گیرد که خانه‌اش را با زنی دیگر سهیم شود. از همین رو، آگهی‌ای در روزنامه‌ها پخش می‌کند، و در آن بخشی از خانه‌ی خود را برای اجاره به متقاضیان پیشنهاد می‌دهد. از قضا زنی جوان به نام النا، آگهی مذکور را می‌خواند و با ترزا تماس می‌گیرد. قرار و مدارها خیلی زود گذاشته می‌شود، و النا برای زندگی نزد ترزا می‌آید. طولی نمی‌کشد که ترزا برای هم‌خانه‌ی جدیدش خیلی زود سفره‌ی دلش را باز می‌کند. ترزا طی مکالماتی، از گذشته‌ی دشوار خود برای النا می‌گوید؛ از معشوق جفاکارش، لورنتسو، که او را رها کرده است. روزی از روزها، اتفاقاً سروکله‌ی خود لورنتسو در خانه پیدا می‌شود و... @jahaneketab