eitaa logo
کتابخانه رایگان (جهانِ کتاب) 📚
26.8هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
93 ویدیو
7.6هزار فایل
🌍جهانی از کتاب برای کتابخوان ها #داستان #روانشناسی #تاریخی #فلسفی 📮پیشنهادات و تبلیغات: @admin_ketabs استفاده از کتابها با ذکر منبع(لینک کانال)مجاز است. کتاب‌های این کانال از سایت‌های مختلف تهیه شده، اگر کتابی، حق مولف را سهوا رعایت نکرده،اطلاع دهید
مشاهده در ایتا
دانلود
📚کتاب 🖌نویسنده درباره کتاب: این کتاب، درباره‌ی زنی بسیار زیبا، مهربان و خوش قلب است که پس از سال‌ها ازدواج، هنوز بچه‌دار نشده بود. یک شب فرشته‌ای به خوابش آمد و به او یک دانه گل داد و گفت: این دانه را در گلدان بکار. هر وقت گل در آمد تو صاحب یک بچه می‌شوی. زن دانه گل را توی یک گلدان کاشت و بعد از چند روز دانه رشد کرد و تبدیل به یک گیاه کوچک شد. وقتی شکوفه های گل باز شدند توی اون گل، یک دختر ریزه میزه نشسته بود که قدش فقط به اندازه یک بند انگشت بود... 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌نویسنده درباره کتاب: این کتاب، درباره‌ی زنی بسیار زیبا، مهربان و خوش قلب است که پس از سال‌ها ازدواج، هنوز بچه‌دار نشده بود. یک شب فرشته‌ای به خوابش آمد و به او یک دانه گل داد و گفت: این دانه را در گلدان بکار. هر وقت گل در آمد تو صاحب یک بچه می‌شوی. زن دانه گل را توی یک گلدان کاشت و بعد از چند روز دانه رشد کرد و تبدیل به یک گیاه کوچک شد. وقتی شکوفه های گل باز شدند توی اون گل، یک دختر ریزه میزه نشسته بود که قدش فقط به اندازه یک بند انگشت بود... 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌نویسنده درباره کتاب: این کتاب، درباره‌ی زنی بسیار زیبا، مهربان و خوش قلب است که پس از سال‌ها ازدواج، هنوز بچه‌دار نشده بود. یک شب فرشته‌ای به خوابش آمد و به او یک دانه گل داد و گفت: این دانه را در گلدان بکار. هر وقت گل در آمد تو صاحب یک بچه می‌شوی. زن دانه گل را توی یک گلدان کاشت و بعد از چند روز دانه رشد کرد و تبدیل به یک گیاه کوچک شد. وقتی شکوفه های گل باز شدند توی اون گل، یک دختر ریزه میزه نشسته بود که قدش فقط به اندازه یک بند انگشت بود... 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌نویسنده درباره کتاب: این کتاب، درباره‌ی زنی بسیار زیبا، مهربان و خوش قلب است که پس از سال‌ها ازدواج، هنوز بچه‌دار نشده بود. یک شب فرشته‌ای به خوابش آمد و به او یک دانه گل داد و گفت: این دانه را در گلدان بکار. هر وقت گل در آمد تو صاحب یک بچه می‌شوی. زن دانه گل را توی یک گلدان کاشت و بعد از چند روز دانه رشد کرد و تبدیل به یک گیاه کوچک شد. وقتی شکوفه های گل باز شدند توی اون گل، یک دختر ریزه میزه نشسته بود که قدش فقط به اندازه یک بند انگشت بود... 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59