eitaa logo
کتابخانه رایگان (جهان کتاب) 📚🇮🇷
41.6هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
309 ویدیو
9.9هزار فایل
🌍جهانی از کتاب برای کتابخوان ها #داستانی #فلسفی #روان‌شناسی 📮پیشنهادات و تبلیغات: @admin_ketabs استفاده از کتابها با ذکر منبع(لینک کانال)مجاز است. کتاب‌های این کانال از سایت‌های مختلف تهیه شده، اگر کتابی، حق مولف را سهوا رعایت نکرده،اطلاع دهید
مشاهده در ایتا
دانلود
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: این کتاب آخرین اثر میلان کوندرا است. پس زمینه ماجراهای دو شخصیت اصلی رمان - ایرنا و یوزف - نوستالژی است: درد جهل، آگاهی بر اینکه دور از آنها خبری هست که از آن بیخبرند. در خلال یک ملاقات عاشقانه میان ایندو روشن میشود که حتی خودشان هم کاملا بیاد نمی آورند که بوده اند و حتی شاید نادیده می گیرند که چه کسانی هستند. بر این اساس، بازگشت آنها به سرزمین گمشده شان، که مدتها پیش از آن مهاجرت کرده اند، راهی متفاوت در پیش میگیرد. عشق در یک زمان آغاز میشود و هم زمان پایان میگیرد: این ملاقات تکرارناپذیر است، اما همین عشق زودگذر است که به بازگشت آنها معنا و ریشه می بخشد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌نویسنده درباره کتاب: رمان "جهالت" نوشته میلان کوندرا ، رمانی است که مستقیم با ذهن کاراکترهایش درگیر می شود و ما وقایع را از دریچه ذهن آنها می بینیم . کوندرا که تجربه نوشتن رمانی کم نظیر چون "هویت" را دارد ، در "بی خبـری" نیز به واسطه بازی دادن ذهن کاراکترهای اصلی اش ذهن خواننده را هم به بازی می گیرد . کوندرا به خوبی می داند چگونه با ایجاد پیچشهای داستانی که در ذهن کاراکترها اتفاق میوفتد ذهنش مخاطب رمانش را کنترل کند و ذهن او را به جایی که مورد نظرش است ببرد . کوندرا در نوشته هایش دنیایی متفاوت از آنچه ما می بینیم می سازد ، دنیایی که در لایه های زیرین آن اتفاقات دیگری میوفتد ! دنیایی که البته برای خواننده نا آشنا نیست . رمان "جهالت" که با نامهای "آهستگی" و "بی خبری" نیز در ایران ترجمه شده ، داستان آدمهای دور افتاده از وطنشان است همچون ادیسه . آدمهایی که در بی خبری از زادگاهشان احساس غربت و دلتنگی می کنند و یا نمی کنند . کوندرا در اینجا حس نوستالژی را به حس بی خبری و سردگمی ناشی از دوری از وطن تعبیر کرده است . نگرانی ها و دغدغه های کارکترهای اصلی این رمان که از وطنشان – چک – دور افتاده اند گویی نگرانی ها و دغدغه های خود میلان کوندراست که سالها از وطنش – چک – دور افتاده بود و گویی نگرانی ها و دغدغه های همه دور افتادگان از چک است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌نویسنده درباره کتاب: رمان "جهالت" نوشته میلان کوندرا ، رمانی است که مستقیم با ذهن کاراکترهایش درگیر می شود و ما وقایع را از دریچه ذهن آنها می بینیم . کوندرا که تجربه نوشتن رمانی کم نظیر چون "هویت" را دارد ، در "بی خبـری" نیز به واسطه بازی دادن ذهن کاراکترهای اصلی اش ذهن خواننده را هم به بازی می گیرد . کوندرا به خوبی می داند چگونه با ایجاد پیچشهای داستانی که در ذهن کاراکترها اتفاق میوفتد ذهنش مخاطب رمانش را کنترل کند و ذهن او را به جایی که مورد نظرش است ببرد . کوندرا در نوشته هایش دنیایی متفاوت از آنچه ما می بینیم می سازد ، دنیایی که در لایه های زیرین آن اتفاقات دیگری میوفتد ! دنیایی که البته برای خواننده نا آشنا نیست . رمان "جهالت" که با نامهای "آهستگی" و "بی خبری" نیز در ایران ترجمه شده ، داستان آدمهای دور افتاده از وطنشان است همچون ادیسه . آدمهایی که در بی خبری از زادگاهشان احساس غربت و دلتنگی می کنند و یا نمی کنند . کوندرا در اینجا حس نوستالژی را به حس بی خبری و سردگمی ناشی از دوری از وطن تعبیر کرده است . نگرانی ها و دغدغه های کارکترهای اصلی این رمان که از وطنشان – چک – دور افتاده اند گویی نگرانی ها و دغدغه های خود میلان کوندراست که سالها از وطنش – چک – دور افتاده بود و گویی نگرانی ها و دغدغه های همه دور افتادگان از چک است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌نویسنده درباره کتاب: رمان "جهالت" نوشته میلان کوندرا ، رمانی است که مستقیم با ذهن کاراکترهایش درگیر می شود و ما وقایع را از دریچه ذهن آنها می بینیم . کوندرا که تجربه نوشتن رمانی کم نظیر چون "هویت" را دارد ، در "بی خبـری" نیز به واسطه بازی دادن ذهن کاراکترهای اصلی اش ذهن خواننده را هم به بازی می گیرد . کوندرا به خوبی می داند چگونه با ایجاد پیچشهای داستانی که در ذهن کاراکترها اتفاق میوفتد ذهنش مخاطب رمانش را کنترل کند و ذهن او را به جایی که مورد نظرش است ببرد . کوندرا در نوشته هایش دنیایی متفاوت از آنچه ما می بینیم می سازد ، دنیایی که در لایه های زیرین آن اتفاقات دیگری میوفتد ! دنیایی که البته برای خواننده نا آشنا نیست . رمان "جهالت" که با نامهای "آهستگی" و "بی خبری" نیز در ایران ترجمه شده ، داستان آدمهای دور افتاده از وطنشان است همچون ادیسه . آدمهایی که در بی خبری از زادگاهشان احساس غربت و دلتنگی می کنند و یا نمی کنند . کوندرا در اینجا حس نوستالژی را به حس بی خبری و سردگمی ناشی از دوری از وطن تعبیر کرده است . نگرانی ها و دغدغه های کارکترهای اصلی این رمان که از وطنشان – چک – دور افتاده اند گویی نگرانی ها و دغدغه های خود میلان کوندراست که سالها از وطنش – چک – دور افتاده بود و گویی نگرانی ها و دغدغه های همه دور افتادگان از چک است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: رمان "جهالت" نوشته ی میلان کوندرا ، رمانی است که مستقیم با ذهن کاراکترهایش درگیر می شود و ما وقایع را از دریچه ذهن آنها می بینیم . کوندرا که تجربه نوشتن رمانی کم نظیر چون "هویت" را دارد ، در جهالت نیز به واسطه بازی دادن ذهن کاراکترهای اصلی اش ذهن خواننده را هم به بازی می گیرد . کوندرا به خوبی می داند چگونه با ایجاد پیچش‌های داستانی که در ذهن کاراکترها اتفاق می‌افتد ذهنش مخاطب رمانش را کنترل کند و ذهن او را به جایی که مورد نظرش است ببرد . کوندرا در نوشته هایش دنیایی متفاوت از آنچه ما می بینیم می سازد ، دنیایی که در لایه های زیرین آن اتفاقات دیگری می‌افتد ! دنیایی که البته برای خواننده ناآشنا نیست. رمان "جهالت" که با نامهای "آهستگی" و "بی خبری" نیز در ایران ترجمه شده ، داستان آدمهای دور افتاده از وطنشان است همچون ادیسه . آدمهایی که در بی خبری از زادگاهشان احساس غربت و دلتنگی می کنند و یا نمی کنند . کوندرا در اینجا حس نوستالژی را به حس بی خبری و سردگمی ناشی از دوری از وطن تعبیر کرده است . نگرانی ها و دغدغه های کارکترهای اصلی این رمان که از وطنشان – چک – دور افتاده اند گویی نگرانی ها و دغدغه های خود میلان کوندراست که سالها از وطنش – چک – دور افتاده بود و گویی نگرانی ها و دغدغه های همه دور افتادگان از چک است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: رمان "جهالت" نوشته ی میلان کوندرا ، رمانی است که مستقیم با ذهن کاراکترهایش درگیر می شود و ما وقایع را از دریچه ذهن آنها می بینیم . کوندرا که تجربه نوشتن رمانی کم نظیر چون "هویت" را دارد ، در جهالت نیز به واسطه بازی دادن ذهن کاراکترهای اصلی اش ذهن خواننده را هم به بازی می گیرد . کوندرا به خوبی می داند چگونه با ایجاد پیچش‌های داستانی که در ذهن کاراکترها اتفاق می‌افتد ذهنش مخاطب رمانش را کنترل کند و ذهن او را به جایی که مورد نظرش است ببرد . کوندرا در نوشته هایش دنیایی متفاوت از آنچه ما می بینیم می سازد ، دنیایی که در لایه های زیرین آن اتفاقات دیگری می‌افتد ! دنیایی که البته برای خواننده ناآشنا نیست. رمان "جهالت" که با نامهای "آهستگی" و "بی خبری" نیز در ایران ترجمه شده ، داستان آدمهای دور افتاده از وطنشان است همچون ادیسه . آدمهایی که در بی خبری از زادگاهشان احساس غربت و دلتنگی می کنند و یا نمی کنند . کوندرا در اینجا حس نوستالژی را به حس بی خبری و سردگمی ناشی از دوری از وطن تعبیر کرده است . نگرانی ها و دغدغه های کارکترهای اصلی این رمان که از وطنشان – چک – دور افتاده اند گویی نگرانی ها و دغدغه های خود میلان کوندراست که سالها از وطنش – چک – دور افتاده بود و گویی نگرانی ها و دغدغه های همه دور افتادگان از چک است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
Ignorancia.pdf
حجم: 699.8K
📚کتاب 🖌 نویسنده 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59