eitaa logo
کتابخانه رایگان (جهان کتاب) 📚🇮🇷
41.5هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
304 ویدیو
9.9هزار فایل
🌍جهانی از کتاب برای کتابخوان ها #داستانی #فلسفی #روان‌شناسی 📮پیشنهادات و تبلیغات: @admin_ketabs استفاده از کتابها با ذکر منبع(لینک کانال)مجاز است. کتاب‌های این کانال از سایت‌های مختلف تهیه شده، اگر کتابی، حق مولف را سهوا رعایت نکرده،اطلاع دهید
مشاهده در ایتا
دانلود
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: دو جوان یکه‌بزن و تقریباً همیشه مست، به نام هاشم (راوی) و بهروز شب‌های خود را در محله‌ی شهر نو تهران در کنار روسپیان صبح می‌کنند. کتاب به طور یکنواخت و چرخشی، رفت و آمد آنها از خانه به میخانه و سپس روسپی‌خانه را تعقیب و روایت می‌کند. به تعبیر محمدعلی سپانلو؛ یک تماشای سطحی از تیره‌روزی‌های اعماق. به خاطر یک شوخی هاشم وانمود می‌کند که لال است و همین زبان‌بسته بودن در کنار بزن‌بهادری یک جنبه‌ی معصومیت توأمان با امنیت در ذهن روسپیان ایجاد می‌کند. آنها به او و دوستش اعتماد می‌کنند و در این میان طوطی، یک زن روسپی بیشتر از همه محبتش را نثار او می‌کند و به این امید دل می‌بندد که هاشم او را از آن وضعیت تلخ نجات دهد. شوربختانه هاشم و بهروز خود در تباهی فرق چندانی با اهالی شهر نو ندارند. این رمان، از جهت فضای داستانی و روایتی که از محلات حاشیه‌ی شهر و به خصوص محله‌ی شهر نو میدهد در ادبیات فارسی کم‌نظیر است. از لحاظ زبانی نیز تمایزش در گفتگوهای جاهلی و کوچه‌بازاری ست. رمان طوطی، داستانی ست با شروع سیاه و پایان سیاه و از این وجه به نظر می‌رسد یکی از پوچ‌انگارترین رمان‌های فارسی باشد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: دو جوان یکه‌بزن و تقریباً همیشه مست، به نام هاشم (راوی) و بهروز شب‌های خود را در محله‌ی شهر نو تهران در کنار روسپیان صبح می‌کنند. کتاب به طور یکنواخت و چرخشی، رفت و آمد آنها از خانه به میخانه و سپس روسپی‌خانه را تعقیب و روایت می‌کند. به تعبیر محمدعلی سپانلو؛ یک تماشای سطحی از تیره‌روزی‌های اعماق. به خاطر یک شوخی هاشم وانمود می‌کند که لال است و همین زبان‌بسته بودن در کنار بزن‌بهادری یک جنبه‌ی معصومیت توأمان با امنیت در ذهن روسپیان ایجاد می‌کند. آنها به او و دوستش اعتماد می‌کنند و در این میان طوطی، یک زن روسپی بیشتر از همه محبتش را نثار او می‌کند و به این امید دل می‌بندد که هاشم او را از آن وضعیت تلخ نجات دهد. شوربختانه هاشم و بهروز خود در تباهی فرق چندانی با اهالی شهر نو ندارند. @Jahaneketab
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: دو جوان یکه‌بزن و تقریباً همیشه مست، به نام هاشم (راوی) و بهروز شب‌های خود را در محله‌ی شهر نو تهران در کنار روسپیان صبح می‌کنند. کتاب به طور یکنواخت و چرخشی، رفت و آمد آنها از خانه به میخانه و سپس روسپی‌خانه را تعقیب و روایت می‌کند. به تعبیر محمدعلی سپانلو؛ یک تماشای سطحی از تیره‌روزی‌های اعماق. به خاطر یک شوخی هاشم وانمود می‌کند که لال است و همین زبان‌بسته بودن در کنار بزن‌بهادری یک جنبه‌ی معصومیت توأمان با امنیت در ذهن روسپیان ایجاد می‌کند. آنها به او و دوستش اعتماد می‌کنند و در این میان طوطی، یک زن روسپی بیشتر از همه محبتش را نثار او می‌کند و به این امید دل می‌بندد که هاشم او را از آن وضعیت تلخ نجات دهد. شوربختانه هاشم و بهروز خود در تباهی فرق چندانی با اهالی شهر نو ندارند. @Jahaneketab