eitaa logo
کتابخانه رایگان (جهان کتاب) 📚🇮🇷
41.8هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
313 ویدیو
10هزار فایل
🌍جهانی از کتاب برای کتابخوان ها #داستانی #فلسفی #روان‌شناسی 📮پیشنهادات و تبلیغات: @admin_ketabs استفاده از کتابها با ذکر منبع(لینک کانال)مجاز است. کتاب‌های این کانال از سایت‌های مختلف تهیه شده، اگر کتابی، حق مولف را سهوا رعایت نکرده،اطلاع دهید
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی که انسان چیزی را احتیاج دارد و می‌یابد، مدیون اتفاق نیست، بله مدیون خودش است. این احتیاج واقعی اوست و میل واقعی اوست که آن را برایش فراهم می کند. دمیان @Jahaneketab
📚کتاب 🖌نویسنده درباره کتاب: گرگ بیابان خودنگاره ای است از مردی که همزمان خود را نیمی گرگ و نیمی انسان احساس میکند . این شبه فاوست و داستان جادویی گواهی است بر جستجوی فلسفی هسه و احساس ماورایی انسانیت همان گونه که خود او از انسانیت یک انسان گریز میانسال می گوید با این همچنان می توان رمان او را به عنوان یک خودآزمایی جدی و کیفرخواستی علیه روشنفکری ریاکارانه ی این عصر در نظر گرفت. هری هالر چهره ای غم انگیز و تنهاست، یک روشنفکر متجدد است که زندگی برایش لذتی ندارد. او در تلاش است تا گرگ وحشی و انسان عقلانی را در درون خود آشتی دهد بدون اینکه تسلیم ارزشهای بورژوازی شود که مورد تحقیر اوست. زندگی وی هنگامی که با زنی به نام هرمین ملاقات می کند ، به طرز چشمگیری تغییر می کند. @jahaneketab
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: هانس گیبن رات از همان دوران کودکی دانش‌آموز با استعدادی بود و زمانی که همه اطرافیانش کشف کردند که او فردی استثنایی و باهوش است، تصمیم گرفتند هانس را به کالج معتبر الهیات پروتستان‌ها بفرستند تا در یک فضای آکادمیک درس بخواند. با گرفتن این بورس تحصیلی و رفتن به آن کالج، او اولین پسری بود که از شهر کوچک خودشان در جنوب آلمان به چنین جایگاهی رسیده بود؛ به همین خاطر فشار روانی فراوانی را تحمل می‌کرد و مدام از سوی والدین و معلم‌هایش تحت فشار قرار می‌گرفت. هانس مدام درگیر امتحانات بی‌پایان بود و تکالیفش نیز سنگین‌ و سنگین‌تر می‌شد تا جایی که روح و روانش شکننده و آسیب‌پذیر شد و اطرافیانش نیز به جای آنکه به فکر سلامتی و خوشبختی‌اش باشند، تنها نگران موفقیت و تحصیلات او بودند. سرانجام این فشارهای روانی او را روانه خانه کرد و حتی با یک شاعر جوان پرشور دوست شد و به دور از قوانین متعارف به تفریح و گردش پرداخت و تلاش کرد دوباره با رجوع به عشق و طبیعت یک فرد دیگری از خودش بسازد. @jahaneketab
برای هر رنجی مرزی وجود دارد که رنج را تنها تا بدانجا راه است. پس از آن یا پایان فرا می‌رسد و یا رنج دگرگون می‌شود و رنگ زندگی به خود می‌گیرد. این دگرگونی هرچند می‌تواند دردآور باشد، اما در این حال، رنج به منزله‌ی امید و زندگیست... 📚 🖌 @Jahaneketab
من دريافته ام كه دوست داشته شدن هيچ و اما دوست داشتن همه چيز است و بيش از آن بر اين باورم كه آنچه هستی ما را پر معنی و شادمانه می‌سازد، چيزی جز احساسات و عاطفه ما نيست... پس آنكس نیک بخت است كه بتواند عشق بورزد. 📕 ✍🏻 @Jahaneketab
اگر از کسی بدمان می‌آید؛ در واقع از چیزی درون آن شخص نفرت داریم که درون خودمان نیز هست. چیزی که جزیی از ما نباشد مارا درگیر نمی‌کند. 📕 دمیان ✍🏻 @jahaneketab
هر روز ممکن است از کسی که فکر می‌کنیم درست و حسابی می‌شناسیم ، کاری سر بزند که به ما ثابت می‌کند شناخت و اطمینان هیچ است. 📕 ✍🏻 @Jahaneketab
هر روز ممکن است از کسی که فکر می‌کنیم درست و حسابی می‌شناسیم ، کاری سر بزند که به ما ثابت می‌کند شناخت و اطمینان هیچ است. 📕 ✍🏻 @Jahaneketab
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: هانس گیبن رات از همان دوران کودکی دانش‌آموز با استعدادی بود و زمانی که همه اطرافیانش کشف کردند که او فردی استثنایی و باهوش است، تصمیم گرفتند هانس را به کالج معتبر الهیات پروتستان‌ها بفرستند تا در یک فضای آکادمیک درس بخواند. با گرفتن این بورس تحصیلی و رفتن به آن کالج، او اولین پسری بود که از شهر کوچک خودشان در جنوب آلمان به چنین جایگاهی رسیده بود؛ به همین خاطر فشار روانی فراوانی را تحمل می‌کرد و مدام از سوی والدین و معلم‌هایش تحت فشار قرار می‌گرفت. هانس مدام درگیر امتحانات بی‌پایان بود و تکالیفش نیز سنگین‌ و سنگین‌تر می‌شد تا جایی که روح و روانش شکننده و آسیب‌پذیر شد و اطرافیانش نیز به جای آنکه به فکر سلامتی و خوشبختی‌اش باشند، تنها نگران موفقیت و تحصیلات او بودند. سرانجام این فشارهای روانی او را روانه خانه کرد و حتی با یک شاعر جوان پرشور دوست شد و به دور از قوانین متعارف به تفریح و گردش پرداخت و تلاش کرد دوباره با رجوع به عشق و طبیعت یک فرد دیگری از خودش بسازد. @jahaneketab