eitaa logo
جهت
1.8هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.9هزار ویدیو
61 فایل
ارتباط با مدیر @meghdad_kh ⁦مطالب سیاسی ، تربیتی ، مذهبی و خبری
مشاهده در ایتا
دانلود
در صف بربری زنی چادری به زنی شل‌حجاب که اول صبحی توجه چشمان خواب‌آلود مردها را به خودش جلب کرده بود گفت: خواهرم حجاب! زن نه گذاشت و نه برداشت و چند تا فحش آب‌دار توی کاسه‌اش گذاشت. مرد جوان و تنومندی برگشت به زن آمر به معروف گفت: خوبت شد؟ به تو چه؟ مشکل مملکت با حجاب این خانم حل می‌شود؟ زن گفت: با منطق خودت، همانقدر که حجاب آن خانم به من ربط ندارد، تذکر من به آن خانم، خیلی بیشتر از آن به تو ربط ندارد. دو تا خانم دارند با هم گپ می‌زنند تو برای چی غلط می‌کنی می‌پری وسط؟ بعدش هم دو سه تا فحش تو مایه‌های کبک و بی‌غیرت نثار مرد کرد و بربری‌اش را گرفت و رفت. این وسط شاطر مدام لبخند می‌زد و می‌گفت: صلوات بفرستید! همه‌تان راست می‌گویید! مردی دنبال تایید حرف‌هایش رو به من کرده بود و می‌گفت: ما شهید ندادیم که اینطور شود. آخوندی که همه منتظر بودند حرفی بزند، سرش را پایین انداخته بود و داشت بربری‌هایش را می‌شمرد و کاری به کار هیچکس نداشت. نوبت من شد و بربری‌ام را گرفتم و صحنه‌ای را که حس کردم برای تِست روح اجتماعیِ حاکم بر ما و میزان حساسیت انفرادی تک‌تک ما در برابر گناه، طراحی شده بود ترک کردم. تا سه روز از اینکه به بهانه‌ی عجله و کار داشتن یا حوصله نداشتن یا چندتا چیز دیگر که بهم هجوم آورده و باعث شده بود توی دهان مرد تنومند نزنم و سکوت کنم، فکرم مشغول بود. تا سه روز از خودم می‌پرسیدم که آیا آن زن چادری که آن فحش را به جان خریده و جسارت نهی از منکر به خود داده بود؛ با این اوضاع اهانت آن زن و مرد و سکوت و رفتار بی‌تفاوت ما دفعه‌ی بعد هم دست به نهی از منکر می‌زند؟ آیا همین سکوت‌ها و بی‌تفاوتی‌ها نبوده که دامن زندگی‌های ما را گرفته است؟ نمی‌دانم. اما هر چه هست، سیب‌زمینی بودن خیلی حس بدی است. خیلی. ◇◇◇ ✍ @shohadaye_gommnam