eitaa logo
متی ترانا و نراک
319 دنبال‌کننده
44.8هزار عکس
17.5هزار ویدیو
86 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ اے که شود از نـ✨ـور تو هر جهان دل من💖 حضرتـــ خورشـید 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃صلوات
【✋】° اۍ‌ڪآش‌ ڱوشه‌اۍ‌از ضَریح‌ِتو‌بودم 🥀 「♥️」
متی ترانا و نراک
با سلام و تبریک میلاد حضرت مهدی عج آغاز چله عظيم قرن 21 فروردین همراه با قرائت روزانه : 🌺 زیارت ع
دوازدهم از چله عظيم قرن 🛑 زیارت عاشورا همراه با دعای ( الهی عظم البلا) و 40 مرتبه ( دعای اللهم عجل لولیک الفرج) با توجه التماس دعا 🌼👇
4_5979002270291853419.mp3
2.78M
زیارت عاشورا عربی
4_338668401901699206.mp3
1.79M
دعای سلامتی امام زمان عج
❣پـــروردگـــارا ✨قرار دلهاے بیقرار ما باش ... ✨فراوانے را در زندگے ما جارے کن ... ✨حضورمان را پرمعنا کن .. ✨وجودمان را لبریز آرامش کن ... ✨ثروتمان را فزونے بخش ... ✨قلبهایمان را سرشار از عشق کن ... ✨کلاممان را لبریز محبت کن ... ✨انسانیت مارا کامل کن ... ✨ایمان مارا زیاد گردان... ✨ما را بندگان شاکر قرار ده نه شاکے ... ✨سد مشکلات را شکسته... ✨محبت ها رافزونے ... ✨دلهاے مارا پاک از آلودگے هابگردان ✨ای پروردگار مهربانم... 🌹آمین یا رب العالمین 🌹
4_6035231299231285335.mp3
1.71M
🌼تحدیر سوره مبارکه یس
📸 💠 اردوے جهادے اسفندماه 1391 روستاے عبدل آباد از توابع جیرفت استان ڪرمان 💎معمولا دوستان بعد از ورزش صبحگاهے ، حلقہ میزدند و بعد از نام بردن از یڪ شهید صلوات مےفرستادند . 💎همسفر شهید مدافع حرم  سعید ڪمالے ، مداح دلسوختہ جانباز شهید سید مجتبـے علمدار بود . ✍پ.ن: در اردوے جهادے ، دوستان تمثالے از یڪ شهید رو بر روی سینہ خود نصب مےڪردند تا علاوه بر زنده نگہ داشتہ شدن یاد شهدا ، حس ڪنجڪاوے اهالے روستا بالاخص ڪودڪان و نوجوانان نیز تحریڪ شود .👌 شهید مدافع حرم ... 🌹 صلوات 🍃🌷🍃
۴سال میگذرد از آن روزهایی که هرچه بیشتر از رفتن تو به میگذشت اضطراب و اشتیاق ما بیشتر میشد اشتیاق از این جهت که منتظر برگشتنت بودیم و اضطرابی که نکند در کار نباشد🚷 و عاقبت سفر رویایی تو، به ختم شود. اضطرابی که در تماس و مکالمه آخر☎️ دو چندان شد. یادته بهم گفتی چند بار تا پیش رفتم. اما توفیق رسیدن به آن را نداشتم و چه حسرتی پشت این شهید نشدن بود😔 با شنیدن این جمله، ناخود آگاه سرازیر شد. درست مثل الان که چشمانم بارانی شده. گفتم کی برمیگردی⁉️ بسه دیگه برگرد، . یادته داداش؟؟😢 بار که تماس گرفتی لحن صدایت با دفعه های قبل فرق داشت. انگار میخواستی بگی بی تابی نکن خواهر💓 به زودی ، اما نه به شکلی که شما منتظر هستید. برمیگردم در حالیکه چشمانم بسته است و لبانم دیگر به سخن گفتن گشوده نمیشود😭 برمیگردم در حالیکه شما هستید و من خندان... اما وقتی برگشتم انتظار نداشته باش در آغوش بگیرمت💞 انتظار نداشته باش از سفری که رفتم برایت تعریف کنم. هرچند که حرف های زیادی برای گفتن دارم اما این دفعه من، فقط هستم. این بار من آرام گرفتم♥️ و شما هیاهو میکنید گفتی ماموریتی داری که وقتی به سرانجام رساندی برمیگردی و من چه دیر متوجه شدم ماموریت تو* * بود. چیزی که بخاطرش شبانه روز تلاش کردی و خودت را برای رسیدن به آن پاکیزه کردی✨ و چه زیبا دست از دنیا شستی و *خــ❣ــدا* چه زیباتر خریدار بنده ی به کمال رسیده ی خود شد. 🌷 🌹🍃🌹صلوات