eitaa logo
متی ترانا و نراک
322 دنبال‌کننده
43.9هزار عکس
16.5هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ شـده ام در پی تو در به درٺ آقاجان کی رسد برمنِ مسکین نظرت آقاجان کی شود تا که عیان بر سر راهم گذری بر نگاهـم که بیفتـد نظـرٺ آقاجان ✋سلام پدر مهربان ما صبحت بخیر جان جانانم💚
1_697204566.mp3
9.69M
💕 ✨در زمان غیبت، خواندن این دعا از وظایف منتظران امام عصر (عج) است✨ 🎤باصدای 🌼✨همانا برترین کارها، کار برای امام زمان است✨🌼
بعد از شهنشه نجف و شاه کربلا در تقدیر من نوشته خدا ، عبد سامرا مبارک باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ نه واسه درد اومدم نه اینکه دنبال دوام نه به خاطر گرفتاری و سختی و بلا اومدم فقط بگم ...
يكی از شب‌ها ، نماز جماعت مغرب و عشا برپا بود . . . 🌸 امام جماعت جلو رفت و شروع كرد به خوندن نماز 🤲 و بقيه هم به اون اقتدا كردیم 💙 امام جماعت ركعت دوم رو كه خوند ، نشست تا تشهد رو بگه 🌴 در همين حين يكی از بچه‌های آذربايجانی كه اون لحظه نماز نمی خوند و فقط برای اذيت کردن در صف اول پشت سر امام جماعت وایساده بود ، با سوزن و نخ ، انتهای پيراهن امام جماعت رو به پتوی كف سنگر دوخت و به همون حال ، در جای خودش نشست 🤦‍♂😅🌷 ما كه متوجه كار اون شده بودیم ، به خودمون فشار ‌آوردیم تا جلوی خنده‌‌مون رو بگيریم 🤭💚 امام جماعت تشهد رو كه گفت ، خواست برای خوندن ركعت سوم بلند بشه كه احساس كرد لباسش به جايی گير كرده 🤣🌹 بريده بريده گفت : بِحَولِ . . . بحولِ . . . بحولِ . . . ا . . . ا . . . 🧐🌺 خلاصه ، نتونست بلند بشه 😮❤️ یِهُو صدای انفجار خنده توی سنگر پيچيد 😁😃🥀 همه‌مون به دنبال اون كه اين كار رو كرده بود ، دويدیم و از سنگر در رفتیم. شهدا ذکر صلوات 🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
به عنوان غوّاصان خط ‌شکن به خط دشمن زدیم 🌸 به هر ترتیبی بود خط دشمن رو شکستیم و پاکسازی کردیم 🌹 وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم ، دیدیم که شهید سعید حمیدی‌ اصل ، هر دو پاش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشه‌ای از معبر افتاده 💐 یه چیزی ما رو خیلی به تعجب وا داشت . . . 🌷 . . . و اون چیز این بود که دهان شهید پر از گِل شده بود 🌴 از دوستانش قضیه رو پرسیدیم 🌺 اونا گفتن : وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد ، برای اینکه صدای ناله‌اش بلند نشه و باعث لو رفتن معبر نشه ، دهان خودش رو پر از گِل کرده بود . . . 🌼 شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم