eitaa logo
متی ترانا و نراک
318 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
17.3هزار ویدیو
86 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
[ امام صادق (ع)]؛ همه در آخر‌ الزمان به خطا می‌افتند و جدا جدا می‌شوند، جز آن گروهی که بر جدم ‌ گریه میکنند ... سفینة‌البحار ج ۱۲، ص ۳۵۰ 💚🤚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر شب دل شکسته من در هوای توست در اعتکاف گنبد و بارگاه توست✨ من هر چه دارم از سر این سفره برده ام اصلا ز کودکی دل من مبتلای توست وقت_سلام💚🤚
4_5798420224302649485.mp3
30.15M
🎙عزاداری شب اول فاطمیه اول ۱۴۴۴ دوشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۱ حاج سعید حدادیان - روضه
💌 🟢شهید مدافع حرم ♨️سفرِ کاری به ترکیه 🪴ایوب چندماه قبل از شهادتش، برای سفر کاری به ترکیه رفته بود. نمازهاش رو تو هتل نمی‌خوند. میگفت «معلوم نیست اینجا چه کارهایی کرده‌اند! شاید نجس باشه!» 🌷هتل‌دار بهش گفته بود «اولین ایرانی‌ای هستی که میبینم برای نماز صبح هم مسجد میری. همه اون ساعت، مست از دیسکوها بیرون میومدند!» 🪴ایوب یه مسجد پیدا کرده بود که نمازهاش رو میرفت اونجا میخوند. با اینکه مسجد اهل تسنّن بود ولی با چندنفر رفیق شده بود و هدایتشون کرده بود. 🌷او با یه‌نفر از کشور هلند دوست شده بود و به سمت شیعه دعوتش کرده بود. بهش گفته بود «برو سرچ کن نهج‌البلاغه رو پیدا کن، بخون! ببین علی علیه‌السلام چی گفته؟!» حتی ایوب بهش دعای کمیل رو هم نشون داد. شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃 صل علی محمد و و ال محمد و عجل فرجهم
❇️ 🟣شهید مدافع‌حرم 🎙راوے: پدر شهید ☂امیر در دوره نوجوانی، بیشتر وقت خود را در هیئت رزمندگان و مسجد می‌گذراند و در هیئات با تواضع کفش‌های مردم را جفت می‌کرد و تا پایان مراسم در آنجا حضور داشت و کمک می‌کرد. ⛱او عضو سپاه پاسداران و پیرو خط ولایت فقیه بود و برای دفاع از اسلام و حرم زینب سلام‌الله‌علیها از جان و همسر و فرزند خود گذشت و راهی سوریه شد. حضرت زینب با شهادت امیر، پاداش محافظت از حرم خود را به او داد. ☂امیر بسیار مهربان و خوش‌اخلاق بود. در کارش اخلاص و جدّیّت فراوان داشت و همیشه سعی می‌کرد من و مادرش را از خود راضی نگاه دارد. شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
📨 🔴شهید مدافع‌حرم 🔷به یاد شهید بهشتی 🎈پدر شهید روایت می‌کند: وقتی که مادرِ محمدحسین او را باردار بود، ماجرای هفتم تیر و شهادت بهشتی و یارانش پیش آمد. همان زمان همسرم به من پیشنهاد کرد اگر نوزادمان پسر بود، نامش را به یاد شهید بهشتی، «محمدحسین» بگذاریم. 🦋دو ماه و چندروز بعد هم محمدحسین به دنیا آمد. پسرم نامش را از یک شهید گرفت و با عشق و یاد شهدا زندگی کرد و عاقبت خودش نیز به شهادت رسید. 🎈محمدحسین حین جنگ تحمیلی بزرگ شد و در برخی از این اعزام‌ها، او که شاید چهارسال بیشتر نداشت، به بدرقه‌ی رزمنده‌ها می‌آمد و به شکل نمادین، اسلحه روی دوشش می‌انداخت. یکبار وقتی من جبهه بودم، محمدحسین همراه برادرِ بزرگش دنبال تشییع جنازه‌ی یک شهید رفته و سر از بهشت زهرا علیهاالسلام درآورده بودند! 🦋آن زمان او هنوز مدرسه هم نمی‌رفت و برایمان عجیب بود که با چه برداشتی این همه راه را همراه تشییع‌کنندگان رفته است! عشق و علاقه به شهدا از همان زمان در دلِ این بچه جوانه زده بود. شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷🍃🌷🍃👇👇
‍‍‍‍‍🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸 🌸🌼🌺🌼🌸 🌸🌼🌺 🌸 💟 🌕شهید مدافع‌حرم 📀راوے: همسر شهید 💜ما در سال۱۳۸۶ ازدواج و ۸سال زندگی کردیم. بعضی آقایان وقتی وارد خانه می‌شوند و محیط خانه را نامرتّب می‌بینند یا متوجه می‌شوند که غذا آماده نیست، اعتراض می‌کنند. مواقعی بود که من به خاطر موقعیّت کاری یا بچه‌‌داری نمی‌توانستم غذا آماده کنم یا خانه را مرتب کنم. 🌻وقتی مصطفی وارد می‌شد‌، از او عذرخواهی می‌کردم. مصطفی از ته قلبش ناراحت می‌شد و می‌گفت:« تو وظیفه‌‌ای نداری که برای من غذا درست کنی! تو وظیفه‌‌ای نداری که خانه را مرتب کنی! این وظیفه من است و حتما من اینجا کم‌کاری کرده‌ام.» 💜بعد با خنده به او می‌گفتم:«پس من چه‌کاره هستم و وظیفه من چیست؟» مصطفی هم پاسخ می‌داد:«وظیفه‌ی تو فقط تربیت بچه‌‌هاست. بقیه کارهای خانه وظیفه من است. اگر خودم بتوانم، کارهای خانه را انجام می‌دهم و اگر نتوانستم، باید با کسی هماهنگ کنم که این کارها را برای تو انجام دهد.» 🌻زندگی با مصطفی خیلی خیلی شیرین بود. مصطفای من خیلی عاطفی بود! خوشبختی‌‌ای که من چشیدم، در یک یا دو زمینه نیست. شاید برخی فکر کنند کسانی که مذهبی و حزب‌‌اللّهی هستند، آدمهای خشکی در خانه‌‌شان هستند ولی مصطفای من خیلی عاطفی بود. 💜کوچکترین تغییر و تحوّلاتی را که در خانه و ظاهر خانه اتفاق می‌‌افتاد، خیلی سریع ابراز می‌کرد که مثلا چیزی در خانه عوض شده است. خیلی زیبا می‌توانست محبتش را ابراز کند. زمانی به او اعتراض می‌کردم تا درباره‌ی این مبلغی که در خانه گذاشته است، بپرسد که چه شد و کجا خرج شد، اما مصطفی می‌گفت «فرقی نمی‌کند که او خرج کند یا من خرج کنم.» 🌻هیچ وقت در هیچ موردی بازخواستم نمی‌کرد و سوال و جواب نداشتیم. اینکه مثلا بپرسد "کجا رفتی؟ چه‌کار کردی؟ پول را برای چه خرج کردی؟" وجود نداشت. در واقع بین ما یک حالت اعتماد کامل وجود داشت. 😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ 🔳محبّت مــــادری 🖤سردار شهید حاج : هر وقت در سختی‌های جنگ، فشارها بر ما حادث می‌شد، هیچ کاری از ما برنمی‌آمد، پناهگاهی جز حضرت زهرا نداشتیم... 🖤من قدرت او را، محبت مادری او را در هور دیدم. در قلب کانال ماهی دیدم. در وسط میدان مین دیدم... شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل
یک حبه نور سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﺗﺎﺯﻳﺪ ﺑﺮﺍی ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻐﻔـــــــﺮﺕ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ حدید  آیه۱۲