eitaa logo
متی ترانا و نراک
272 دنبال‌کننده
42.9هزار عکس
15.5هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💍 🟢شهید مدافع‌حرم 💞همسر شهید نقل می‌کند: زمانی که محمد برای خواستگاری به منزل ما آمد، مهمترین موضوعی که روی آن تاکید ویژه‌ای داشت، رعایت حجاب و عفاف فاطمی بود. به من گفت که اصلی‌ترین معیارش برای ازدواج، زندگی در کنارِ زنی است که به حجاب پایبند بوده و اولویت نخست آن باشد. ☘آقامحمد می‌گفت: «حجاب برای خودتان فایده دارد و به بانوان حسّ حیا و امنیت می‌دهد.» پس از ازدواجمان نیز گاهی اوقات در قالب شوخی و خنده اگر متوجه موردی در بحث حجاب می‌شد، بهم یادآوری می‌کرد و این امر به‌معروف‌کردنِ او‌، برایم لذّت‌بخش بود. 💞شهریور سال۱۳۹۰ به عقد او درآمدم و پس از گذراندن دوماه از عقد، با برگزاری مراسمی ساده و همراه با مولودی‌خوانی راهی خانه‌ی او شدم. «توکّل» شرط اول و آخر زندگی محمد بود؛ با اینکه درآمد زیادی نداشت، همیشه و همه‌جا توکّلش به خدا بود و هیچگاه به خاطر مسائل مالی ناراحت نمی‌شد. نمونه‌ی کاملِ یک مرد با ایمان بود که محبّت‌های بی‌دریغش به همه می‌رسید. شهدا ذکر صلوات 🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
💍 🟣شهید مدافع‌حرم 💞همسر شهید نقل می‌کند: زمانی که حسین‌آقا تصمیم به ازدواج گرفته بود، در دوره‌ی کارشناسی مهندسی عمران دانشگاه نجف‌آباد اصفهان تحصیل می‌کرد و همان زمان‌ها، خرج تحصیلش را از کارکردن در تعمیرگاه ساعت به دست می‌آورد تا بتواند روی پای خودش بایستد. ✨از دین و ایمان هم کم نداشت و همین امر باعث شد تا در زمان خواستگاری اصلا از دارایی‌اش نپرسم. در کل برای یک خانواده‌ی مذهبی، ایمان و رزق حلال اصلی‌ترین ملاک در انتخاب همسر است و خانواده من به دلیلِ دیدن این دو رکن در وجود حسین‌آقا، راضی به ازدواج من با ایشان شدند. 💞البته باید این مطلب را بگویم که خودم هیچ شناخت و یا آشنایی قبلی با ایشان نداشتم و به این دلیل از امام زمان(عج) خواستم تا واسطه‌ی ازدواج من و حسین شود؛ زیرا می‌دانستم وقتی خدا و امام زمان انتخاب کنند، به همه ویژگی‌های وجودی شخص واقف هستند. در تاریخ ۱۶مهر۱۳۷۸ به صورت خیلی ساده عقد کردیم. ✨سفره‌ی عقد را پدرم درست کرد؛ کارت عقد هم نداشتیم و آغاز زندگی مشترکمان در تاریخ ۷تیر۱۳۷۹ بود. همسرم بعد عقد به من گفت که امام زمان را برای عقدمان دعوت گرفته است و امید داشت که امام زمان در مراسمِ عروسیِ بدون گناهش حضور یابد. شهدا ذکر صلوات 🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
💍 🟣شهید مدافع‌حرم 🎙راوے: همسر شهید با خواهر شهید در دانشگاه همکلاس بودم. خواهرش مرا برای وی در نظر گرفت. به او گفته بود دوستی دارم در دانشگاه که اخلاق و افکارش شبیه توست. سال دوم دانشگاه که همزمان وارد حوزه هم شدم، مسئله انگار جدّی شده بود. روز میلاد حضرت علی آمدند منزل ما برای صحبت‌های اولیه💙😘 خواهرش تعریف می‌کرد که آقاامیررضا بعد از اقامه‌ی نماز صبح گفته الان برویم خواستگاری. هرچقدر هم به او گفته‌اند الآن زود است، گفته فاصله‌بین شهرهایمان زیاد است، تا برسیم دیر می‌شود. من اهل صومعه‌ســــرا بودم و ایشان اهل رشــــت بود🌈🌎 بالاخره آمدند و صحبت‌ها که انجام شد، نیمه شعبان عقد کردیم. حدودا نُه ماه عقد بودیم و میلاد حضرت فاطمه علیهاالسلام عروسی گرفتیم. خیلی ساده، سر مــــزار شهــــدا رفتیم و در مراسم عروسی‌مان هم مولـــودی بـود🥰🍹 عروسی ما مقدّمه‌ای شد که نزدیکان‌مان نیز عروسی‌هایشان را با مدّاحی و مولودی شروع کنند. خیلی‌ها اعتراض می‌کردند که روز عروسی چه کسی به قبرستان می‌رود اما همسرم می‌خواست شهدا در غم و شادی‌هایش باشند و من هم هیچ اعتراضی نداشت . شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
‍‍🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸 🌸🌼🌺🌼🌸 🌸🌼🌺 🌸 💍 🟣شهید مدافع‌حرم 📀راوے: همسر شهید 💜من و همسرم ۱۱سال با هم زندگی كرديم. روح‌الله ۲۱سال داشت كه تصميم گرفت متأهل شود. من اصالتاً اهل يزد هستم و روح‌الله اهل اصفهان بود. پدر شوهرم با برادر من در دوران دفاع مقدس آشنا بودند و از همان زمان، يعنی پيش از به دنياآمدنِ من و روح‌الله، رابطه‌ی خانوادگی‌مان با هم آغاز شد. 🌻اين ارتباط خوب و صميمانه بين خانواده‌ها ادامه داشت تا اينكه من و روح‌الله بزرگ شديم و به سنّ و سال ازدواج رسيديم. در يكی از اين ديد و بازديدها بود كه روح‌الله از خانواده‌اش خواسته بود به خواستگاری‌ام بيايند. زمانی که به خواستگاری آمدند، هم من سنّم کم بود و هم ایشان تقریباً هیچ چیزی نداشت. حتی وسیله‌ای نداشت که اگر من رفتم اصفهان، بتوانم راحت به دیدنِ خانواده‌ام بیایم. 💜آنچه برای من مهم بود اعتقاداتش بود و متقابلاً ایشان هم، چنین نظری درباره من داشت. همان روز خواستگاری قول داد به هر نحوی هست یکبار در ماه، مرا به دیدنِ خانواده‌ام بیاورد. در این ۱۱سال زندگی به قولش عمل کرد و هر دوهفته یکبار یزد بودیم. 🌻ازدواج ما کاملاً اعتقادی بود؛ چون هم ایشان و هم من سنّ کمی داشتیم اما کم‌کم و به لطف خدا و تلاش و کوشش توانستیم زندگیمان را سر و سامان دهیم. آنچه برای ما اهمیت داشت اعتقادات قلبی بود. شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم